وکار ورزش نیازمند به مجموعهای از ملازمات سازمانی، حقوقی، اجرایی و مالی بود در برخی از جوامع این ملازمات فراهم شد و ورزش به یک صنعت مبدل شد. از این رو سهم ورزش در برخی از ملل به حدود 2 تا 3 درصد تولید ناخالص ملی رسید این دستاوردها سبب شده که برخی کشورها به توسعه ورزش از منظر توسعه یک صنعت مینگرند و از آن به عنوان وسیلهای برای رونق اقتصادی امید دارند (جماعت،1390).
همچنین فاکتورهایی که در رشد و توسعهی ورزش اثرگذار و لزوم تحقیق در زمینه حمایت مالی ورزشی را روشن میسازند،عبارتند از: افزایش تعداد وقایع ورزشی، رشد و توسعهی اوقات فراغت، افزایش امکانات، وقایع و شرکت کنندگان ورزشی، شناسایی ورزش به عنوان یک عامل سلامتی، افزایش حجم رسانهها، رشد بازاریابی درصنعت ورزش، افزایش وگسترش کالاها وخدمات ورزشی برای گستره متنوعی ازتقسیمات بازار، رشد فرصتهای سودآور خلق شده به وسیلهی ورزش، رشد تکنولوژی خدمات، کالاها و تمرینات ورزشی، افزایش حمایت مالی وسرمایه گذاری ورزشی از بین ارتباطات تجارت عمومی، جهانی شدن ورزش و افزایش در اندازهی بازارهای جهانی ورزش.
موضوع حمایت در ورزش مسألهای است که در تمام دنیا با جدیّت دنبال میشود؛ چرا که در صورت نبود حامیان مالی ورزش بسیاری امتیازاتش را از دست میدهد. اما متأسفانه در کشور ما فرهنگ بازاریابی و بحث حامیان مالی در ابتداییترین مراحل خود قرار دارد و به دلیل ناآشنایی مدیران با این مقوله، هنوز زیر ساختهای لازم برای اینکار شکل نگرفته، محیط حقوقی آن فراهم نشده و آیین نامهها و فرمهای قرارداد تدوین نشده و در یک کلام هیچ کار اساسیای صورت نگرفته است (فاعد، 2006). دردهههای اخیر اغلب دولتها با توجه به کسری بودجه و بحرانهای مالی، اقدام به واگذاری بخشهای دولتی به بخشهای خصوصی کردهاند. درکشور ایران نیز طبق اصل 44 قانون اساسی و برنامه چهارم توسعه دولت موظف است که بخشهای خود را به بخشهای خصوصی واگذار کند. بخشها و باشگاههای دولتی نیز از این امر مستثنی نیستند و لازم است که باشگاههای ورزشی تحت حمایت بخش خصوصی قرار گیرند. بنابراین باشگاهها و سازمانهای ورزشی با توجه به این مساله که یکی از راههای تامین بودجه کافی جهت انجام فعالیتهای ورزشی جذب شرکتها و سازمانها جهت حمایت مالی است، باید بازاریابی و در نهایت جذب حامیان مالی را جزء وظایف مهم خود قرار دهند (جماعت، 1390). ادامه حیات باشگاهها و تیمهای معتبر در شرایط کنونی بدون پشتوانه مالی و اقتصادی امکان پذیر نیست. زیرا ورزش نیز مانند هر پروژه ملی دیگر جهت رسیدن به اهداف برنامه ریزی شده خود نیاز به منابع مالی دارد. گرچه این منابع مالی درحال حاضر از روشهای مختلف نظیر تخصیص اعتبارات دولت درقالب بودجههای مختلف تهیّه میشود، اما این میزان بودجه درمقایسه با سایر فعالیتهای دولتی درصد بسیار ناچیزی از منابع دولتی را به خود اختصاص میدهد (معماری،1386). بنابراین سازمانهای مختلف که مسئولیت امر ورزش کشور را برعهده دارند قادر نخواهند بود با اتّکا به بودجه دولتی نیازهای خود را تامین نمایند و از طرفی با توجه به تاکید دولت مبنی بر خصوصی سازی در برنامه چهارم توسعه، تمامی باشگاهها برای بقاء چارهای جزء ایجاد درآمد ندارند (محرم زاده ،1385).
در سال های گذشته تیم های حرفه ای استان فارس از لحاظ بحث های مالی مشکلاتی را داشته اند. این در حالی است که با جذب حامیان مالی می توان این مشکلات را کاهش داد. جذب حامیان
[پنجشنبه 1398-12-08] [ 03:45:00 ب.ظ ]
|