در طی آزمایش و تشریح حیوان دچار رنج و صدمات و شکنجه زیادی می شوند . گاهی حیوان از بیهوشی خارج شده و از درد فریاد میکشد . بی حس کردن آنها نیز دلیلی بر بی درد بودن کامل نمی باشد . بسیاری از حیوانات قبل یا در حین انجام آزمایش می میرند .
برای مشاهده مراحل مختلف گوارش در بدن خرگوش مقدار زیادی غذا به خوردش می دهند . سپس بدنش را برش برش میکنند . برای مشاهده انواع سوء تغذیه ها موشها را تا سر حد مرگ گرسنگی و تشنگی می دهند . برای ایجاد مرگ مغزی در قورباغه یک شی تیز را از قاعده سر به داخل مغز فرو کرده و تکان می دهند . یا یک تیغه قیچی را داخل دهانش برده و در حالی که زنده و به هوش است سر قورباغه را قیچی می کنند . موشها را از طریق شکستن گردن آنها می کشند . برای کشتن قورباغه آن را داخل محلول آب و الکل می اندازند . ۱۵ تا ۲۰ دقیقه طول می کشد تا حیوان به این طریق بمیرد . بعضی از حیوانات را با 2Co خفه می کنند . بعضی را با کوبیدن چیزی به سرشان می کشند . حیوانات خونسرد را با فریز کردن میکشند . انواع میکربهای مختلف را بداخل شکم حیوان تزریق می کنند . از حیوان حامله برای مطالعات سم شناسی و تاثیر مواد روی مرگ یا ایجاد نقص روی جنین استفاده می کنند . همستر را با الکترود جوشکاری میسوزانند تا ترمیم سوختگی را بررسی کنند . بعضی از آزمایشها نیاز به بررسی حیوان بعد از به هوش آمدن دارد . یعنی حیوان باید با درد و رنج به هوش بیاید .
برای نگهداری موشها و سایر جوندگان کوچک از روش انبارداری قطعات استفاده میشود . این حیوانات ، در جعبه های کوچک پلاستیکی که به صورت کشویی باز و بسته و روی هم چیده میشوند ، نگهداری میشوند . این روش ، ” استانداردسازی” نامیده میشود . بیشتر این حیوانات نیز به تدریج دچار اختلالات روانی و آسیبهای مغزی شدید میشوند .
میمون ها ، سگها و گربه ها معمولا در قفسهای تکی و بدون هیچ امکان سرگرمی نگهداری میشوند . این بیتحرکی و عدم توجه به نیازهای اجتماعی حیوانات منجر به نوعی اختلال روانی به نام حرکات استریوتایپی میشود . در این حالت ، حیوان مرتب سر خود را بالا و پایین میبرد ، در جا میزند و سر خود را به میلهها و دیوارههای قفس میکوبد[1].
در مدارس آمریکا سالیانه یک میلیون آزمایش تحت عنوان Science fair انجام میشود که طی آنها دانش اموزان ضایعات شدیدی در مهره داران ایجاد میکنند و با بی حسی ناقص و بدون بی حسی ؛ حتی گاهی بدون سرپرستی مربی در ساعتهای بعد از مدرسه در اطاق خواب خانه ، گاراژ یا زیر زمین . حیوانات زنده را سر کلاس با شوخی و خنده و مسخره بازی تشریح می کنند و سلولهای سرطانی ، نیکوتین ، آنتی بیوتیک ، یا آمفتامین با دوز بالا به داخل بدن آنها تزریق میکنند . برای جراحی مغز میمون جوایزی نیز به دانش آموز اهدا می شده است . نه تنها دانش آموزان بلکه معلم ها نیز گاهی خارج از استاندارد عمل میکنند .
برای مومیایی کردن و نگهداری نمونه های تشریح شده از فرمالین استفاده می کنند . غلظت بالای فرمالین اگر به داخل چشم بپاشد مشکلات دایمی بینایی ایجاد می کند و استنشاق طولانی مدت آن باعث مشکلات تنفسی می شود . فرمالدیید احتمالا سرطانزا می باشد . هنگامی که بوی آن به مشام برسد نشانه آن است که غلظت آن از حد قابل قبول بالاتر است .
اگر کسی با حیوانات ارتباط مستقیم داشته باشد، به خوبی میداند که حتی تزریق یک آمپول ساده برای یک خرگوش، موش یا سگ میتواند تا چه حد اضطرابآمیز باشد. در واقع، ناآگاهی حیوان از اینکه چه بلایی بر سرش خواهد آمد، آنچنان شدید است که میتواند باعث تغییرات اساسی در وضعیت جسمی حیوان شود. این در حالی است که بیشتر آزمایشات بیش از حد تصور ما دردآور هستند. علاوه بر این، تزریق یک آمپول به یک حیوان آزمایشگاهی با تزریق آمپول به یک انسان یک تفاوت بسیار عمدۀ دیگر هم دارد: در مورد انسانها تزریق یک آمپول برای تسکین درد یا بهبود بیماری است در حالی که تزریق یک آمپول به یک حیوان آزمایشگاهی برای انتقال یک نوع بیماری یا مادۀ سمّی یا سلولهای سرطانی به حیوان انجام میشود و در واقع، شروع رنج و بیماری است[2] .
مسلما عملهای جراحی زیر با بی حسی یا بیهوشی انجام میشوند ولی نکته اینجاست که پس از انجام عمل جراحی این حیوانات باید تا مدتها درد و رنج ناشی از تغییر انجام شده را تحمل کنند. برای نمونه :
موشهایی که در حال بیحسی با آب جوش دچار سوختگی شده اند باید درد ناشی از سوختگی را در هوشیاری کامل به مدت ۳۳ روز تحمل کنند .
عصب نخاع گربه ها در حالت بیحسی قطع میشود ولی این پایان ماجرا نیست .
پاهای گوسفندان ارّه شده و دوباره به هم وصل میشوند . پس از عمل جراحی این حیوانات باید تا ۸۴ روز درد ناشی از عمل را تحمل کنند .
با انجام بی حسی سوراخی در معدۀ خوکها ایجاد میشود تا محتویات معده به داخل حفرۀ شکم بریزد . سه چهارم این حیوانات در چند روز بعد از عمل جراحی زیر شدیدترین دردهای ناشی از عفونت حفرۀ شکم میمیرند .
از طرف دیگر ، در بسیاری از آزمایشات مانند آزمایشاتی که برای اندازه گیری شوک یا مشاهدۀ حالتهای روانی انجام میشوند از مواد بیحسی استفاده نمیشود . تصور کنید قرار باشد یک داروی سوختگی روی یک سگ آزمایش شود . در این حالت ، حداقل در یک آزمایشگاه قانونی و استاندارد قبل از ایجاد سوختگی سگ بیحس یا بیهوش میشود ولی اگر قرار باشد همین آزمایش برای تخمین شوک ناشی از سوختگی انجام شود ، سگ بیچاره باید در هوشیاری کامل دچار سوختگی شود ! یا ممکن است پای یک گربه در حالت هوشیاری کامل له شود تا شوک ناشی از آن مشاهده شود !!!
به همین ترتیب ، در آزمایشاتی که برای تشخیص میزان سمّیت مواد شیمیایی انجام میشوند از مواد بیحس کننده استفاده نمیشود . در بدترین نوع این آزمایشات که به
۵۰LD معروف است ، میزان مواد سمّی خورانده یا تزریق شده به حیوانات را مرتب افزایش میدهند تا جایی که ۵۰ درصد حیوانات مورد آزمایش بمیرند !!! این حیوانات قبل از مرگ تا ۴۰ ساعت شدیدترین دردها را تحمل میکنند .
[1] – Matthew Scully – Dominion ( The Power of Man, the Suffering of Animals, and the Call to Mercy)- publication martin
[پنجشنبه 1398-12-08] [ 01:21:00 ق.ظ ]
|