پایان نامه حقوق : ابعاد حقوقی پیمان استراتژیک ۲۰۱۲ و امنیتی ۲۰۱۴ افغانستان و آمریکا
انعقاد پیمانهای امنیتی میان قبایل و طوایف و سپس دولتها پیشینهای دیرین و ریشه در احساس عدم امنیت نسبت به یک تهدید مشترک میان طرفهای دارد که بهمنظور کاهش سطح تهدید و یا دفع آن از سوی یک دشمن مشترک، باهدف ایجاد سازوکارهای که در ادبیات روابط بینالملل امروز بازدارندگی نامیده میشود شکل میگیرند[۱]. پیمانهای نظامی یک مفهوم جدید نیست و سابقه آن بهنظام دولت – شهر در یونان بازمیگردد[۲]. در یونان قدیم مردمی زندگی میکردند که دارای قرابتهای نژادی و زبانی بودند. این سرزمین ازنظر سیاسی و اداری به واحدهای که «پلیس[۳]» یا دولتشهر خوانده میشد تقسیم میگردیدند. باوجوداینکه این دولتشهرها در روابط خود باهم دیگر تابع مقرراتی بودند، ولی این قواعد مانع از بروز اختلافات و جنگها میان آنها نمیشدند، به همین دلیل اتحادهایی به شکل کنفدراسیون[۴] میان آنها تحت رهبری دو شهر مهم آن آتن و اسپارت شکل میگرفت و دولتشهرهای کوچکتر در زیر رهبریت این دو شهر بزرگ باهم میجنگیدند که یکی از عمدهترین این جنگها پلو پونز[۵] در نیمه دو قرن پنجم قبل از میلاد بود[۶].
پیمانهای امنیتی در هند باستان یکی از بخشهای روابط خارجی بوده است. دو هزار و سیصد سال قبل کائوتیلیه در کتابش تحت عنوان «آر طاس ترا» به شش نوع رابطه بین کشورها اشاره میکند که شامل روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی میشد، پیمانها و اتحادهای نظامی یکی از این روابط بود. کائوتیلیه شرایط گوناگونی را که منجر به ایجاد پیمانهای نظامی میشود شرح میدهد[۷].
در مصر باستان نیز پیمانهای نظامی یکی از راههای افزایش قدرت و مبارزه با تهدیدات خارجی بود. در این میان میتوان از پیمان صلح میان رام سس دوم پادشاه مصر با هاتوسیلی فرمانروای قوم هیتت[۸] نام برد که در سال ۱۲۷۹ قبل از میلاد تنظیم و در سال ۱۲۶۵ قبل از میلاد هنگام ازدواج دختر هاتوسیل با رام سس منعقد شد. حکمرانان متعاهد بهموجب این پیمان اعلام داشتند که صلح و اتحاد دائمی میانشان حکمفرما گردیده، متعهد میشوند که علیه دشمنان داخلی نیز با یکدیگر متقابلاً کمک و همکاری نمایند اگر دشمنان به فرمانروای طرف دیگر پناه برند بهموجب همین معاهده مسترد خواهند شد[۹].
شاید بتوان این پیمان را از قدیمیترین پیمانهای دانست که در کنار مسائل دیگر از اتحاد نظامی در مقابل خطر شورشهای داخلی یادکرده است. در تمدنهای مشرق زمین نیز امپراتور مادها (تمدن مادها در پارس) با اتحاد با حکومت بابل توانستند در (۶۱۲ قبل از میلاد) بر حکومت آشور حمله برده و آن را سرنگون نمایند. در این حمله فرماندهی لشکر را هووخشتره امپراتور مادها بر عهده داشت که با عبور از شهر نینوا بر پایتخت آشور حمله و حصار گلین شهر را از میان برداشتند. سرانجام این اتحاد منجر به شکست و اضمحلال حکومت آشور شد[۱۰]. این دوره که از آن بهعنوان دوران باستان یاد میشود اجتماعات انسانی باوجودی که ازنظر شکل داخلی سازمان و تشکیلاتی داشتند، ولی ازنظر خارجیشکل خاصی به خود نگرفته بودند. روابط بینالملل آن روز نیز بر اصول غیرحقوقی استوار بود[۱۱].
بعدازآنکه اجتماعات انسانی ازنظر شکل خارجی تشکیل پدیدههای سیاسی و حقوقی- اجتماعی جدید را دادند که دولت نامیده میشد، روابط میان ملل نیز تا حدودی تغییر شکل یافت و مقرراتی که آمیخته با آموزهها و اصول مذهبی بود بر این روابط حاکم گردید. در جنگهای هفتساله میان دولت اتریش[۱۲]، پرس و سا کس، بریتانیا و فرانسه به حمایت از طرفین وارد جنگ شد که منجر به امضای دو معاهدهای صلح میان بریتانیا و فرانسه شد. پیمان اتحاد مقدس[۱۳] نیز از دیگر پیمانهای دفاعی بود که میان کشورهای اروپای به شمول روسیه انعقاد یافت و بر اصول کتاب مقدس انجیل بنا یافته بود[۱۴].
پیمانهای نظامی طی قرنهای هجدهم و نوزدهم دستخوش افتوخیزهای زیاد شدند و این خود نشان میدهد که پیمانهای نظامی برای تطبیق با تغییر منافع اعضای آنها انعطافپذیری کافی دارند. بهموازات تشکیلات و توسعه وظایف و اختیارات دولتها و پدید آمدن مشکلات نوین و متنوع در روابط بینالملل، اهداف کلی، جزئیات و ادبیات مربوط به پیمانها امنیتی نیز توسعهیافتهتر و شمار آنها نیز افزونتر شده است. با استناد به آمار میتوان قرون هیجده و نوزده میلادی را دریک روند رو به افزایش، دوران تعدد پیمانهای امنیتی دوجانبه و چندجانبه نامید. در این دوران به سبب افزایش تمایل به توسعهطلبی بهویژه در اروپا، کوتاه شدن زمان برای تقویت بنیه نظامی و تجدیدقوا به دلیل انقلاب صنعتی، تنوع در تولید، کیفیت تسلیحات که به جابجایی قدرت در کشورهای مختلف منجر شده بود، ماهیت این پیمانها نیز تغییر کرد[۱۵].
اروپا که از سال ۱۹۰۷ به دو بلوک تقسیمشده بود از سال ۱۹۱۱ میلادی بهوضوح وارد حالت صلح مسلح گردید. از این تاریخ هرلحظه خطر جنگ جهانی در افق نمایان میشد. دولت بالکان که متشکل از صربستان، بلغارستان و یونان بود، به دنبال گرایش امپراتوری عثمانی به ترکی کردن مناطق تحت نفوذش، با مقاومتهای اقوام و ملیتهای ساکن که این عمل ترکها را به ضرر خود میدانستند روبرو گردید. سرکوب گریهای امپراتور عثمانی باعث ایجاد شورشها شد. جنگ ایتالیا و عثمانی موقعیت را برای این کشورها مساعد ساخت که برای مقابله با دولت عثمانی باهم متحد شوند. سرانجام در مارس و بعداً درمی ۱۹۱۲ میلادی با امضای پیمانی میان صربستان، بلغارستان و یونان پیمان امنیتی میان کشورهای حوزه بالکان تکمیل شد که حمایت تزار روس را با خود داشت، هدف از این پیمان مقابله با تجاوز ترکهای عثمانی بود[۱۶]. بحران بالکان از اکتبر ۱۹۱۲ میلادی شروع و در اوت ۱۹۱۳ میلادی، در دو مرحله باعث ایجاد تنشهای زیاد گردید. فرانسه، انگلیستان، آلمان و ایتالیا منافع حیاتی خود را در بالکان به خطر نمیدیدند ولی بازی اتحادها و پیمانها ممکن بوده آنها را به جنگ بالکان بکشاند. ازاینرو از ۱۹۱۲ میلادی، پیمانهای امنیتی و نظامی خود را تقویت کردند. دو جبهه اتفاق مثلث[۱۷] (روسیه، فرانسه و انگلیستان) به تقویت نظامی خود افزودند و در ژوئن ۱۹۱۲ اجلاس ستادهای مشترک دو کشور (فرانسه و روسیه) نحوه همکاری و سرعت تجهیز و کمکرسانی در ارتش را تعیین کردند. در مقابل اتحاد مثلث[۱۸] (آلمان، اتریش – مجارستان و ایتالیا) نیز به تحکیم پیوندهای خود پرداختند[۱۹].
اتحاد مثلث و اتفاق مثلث از عمدهترین پیمانهای امنیتی است که در دوران قبل از جنگ جهانی اول شکل گرفت، جنگ جهانی اول با تمامی قوا میان اعضای دو مثلث (اتحاد و اتفاق) شروع شد و بهتدریج دامنه کشورهای دیگر، خارج از اروپا را نیز به این جنگ باز کرد. درواقع این جنگ قدرت کشورهای اروپایی را که تا این زمان سکاندار اصلی تحولات بینالمللی بودند، شکست و پای کشورهای غیراروپایی مانند آمریکا و ژاپن را درصحنه بینالمللی بازنمود. هرچند پیمانهای نظامی مفهوم نسبتاً جدید به نظر میرسد، اما واقعیت آن است که چنین پیمانهای ریشه تاریخی درازی در تمدنهای باستان داشته و بهمرورزمان به پیشرفتها و تغییرات که سازمانهای سیاسی و واحدهای سیاسی داشته، تغییراتی در آن رونما شده و شکل پیشرفتهتری، ازنظر کمی و کیفی و نیز تعداد متحدان داشته است[۲۰].
[۱]. اردلان، اسعد، چرایی گسترش پیمانهای امنیتی، مرکز بینالمللی مطالعات صلح یا (IPSC)، ۵ مرداد ۱۳۹۲، قابلدسترس در:
http://peace. ipsc.org/fa/ pp. 1. 3.p. 2
[۲]. ملکوت، راما و ناراسیمها رائو، روابط بینالملل، ترجمه علی صلحجو، نشر پرچم چاپ اول، تهران ۱۳۶۸، ص ۱۸۴.
[۳]. Polise.
[۴]. Confedration.
[۵]. Peloponnese.
[۶]. ذوالعین، پیشن، ص ۱۷۲
[۷]. ملکوت و نارا سمیها رائو، پیشین ۱۳۶۸، ص ۱۸۴
[۸]. Hittetes.
[۹]. میر عباسی، سید باقر، نگرشی بر تحول و توسعه تاریخی حقوق معاهدات بینالمللی، مجله مجتمع عالی آموزش قم، سال دوم، شماره ششم، ۱۳۷۹، صص ۲۶. ۲۴
[۱۰] . زنجانی، محمود، تاریخ تمدن ایران باستان، جلد یک و دو، نشر آشیانه کتاب، چاپ حیدری، ۱۳۸۰، ص ۵۴.
[۱۱] . ذوالعین، پیشین، ص ۱۹۵.
[۱۲]. Austuria.
[۱۳] . اتحاد مقدس که معادل انگلیسی آن (Holy Alliance) و فرانسوی آن (Sainte Alliance) است. در زبان فارسی گاهی به اتفاق مقدس نیز ترجمهشده است. اتحاد یا اتفاق مقدس اجتماعی است که با ابتکار الکساندر اول امپراتور روسیه در ۲۶ سپتامبر ۱۸۱۵ میلادی، بر اساس اصول مذهبی، میان روسیه، اتریش و پادشاه پروس به میان آمد.
[۱۴] . متقی، پیشین، ص ۵۱.
[۱۵] . اردلان، پیشین، قابلدسترس به آدرس: http://peace. ipsc.org/fa. pp 1. 3, p.2
[۱۶] . پییر، میلزا، تاریخ روابط بینالملل، جلد اول، ترجمه سید حامد رضیئی، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۹۱، ص ص ۱۹۱. ۱۹۰.
[۱۷]. Triple Entente (اتفاق مثلث)
یک اتحاد دیپلماتیک غیررسمی بود که میان انگلستان، فرانسه و روسیه، این اتفاق از سال ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۷ به طول انجامید. پس از شروع جنگ جهانی اول اتفاق مذکور بهصورت یک اتحاد
[چهارشنبه 1398-12-07] [ 08:02:00 ب.ظ ]
|