آرشیو پایان نامه – تعاریف مختلف در خصوص BPM |
انجمن متخصصین [۲]BPM، مدیریت فرآیندهای کسبوکار را یک رویکرد منظم برای شناسایی، طراحی، اجرا، مستند سازی، پایش، کنترل و اندازه گیری فرآیندهای دستی و خودکار کسبوکار ، برای دستیابی به نتایج هدفگذاری شده، سازگار با اهداف استراتژیک سازمان معرفی مینماید. مدیریت فرآیند شامل تعیین، تجزیهو تحلیل، اندازهگیری و بهبود مستمر فرآیندها از طریق مشارکت تمامی فرآیندهاست. مدیریت فرآیند، از طریق درگیر کردن مدیریت و کارکنان تمامی سطوح سازمانی در فرآیندها، ایجاد میشود. مدیریت فرآیند نهتنها شامل مستندسازی فرآیندها و مشتریگرایی میشود، بلکه در برگیرندهی شناسایی و اولویت بندی فرآیندهای سازمان، انطباق فرآیندها با راهبرد سازمان و کنترل فرآیندها به کمک شاخصهای اندازهگیری است. در نهایت، بهبود مستمر فرآیندها به همراه اندازهگیری فرآیندها، سازمان را به سمت مدیریت فرآیند هدایت خواهد کرد که نتیجهی آن بهبود فعالیتهای تجاری سازمان خواهد بود[۲].
طبق گزارش تحقیقاتی گارتنر در سال ۲۰۰۷ ، دیدگاه برتر در مدیریت سازمانها، مدیریت فرآیندهای کسبوکار است. نگاهی کلی به رویکرد جهانی، حاکی از آن است که بسیاری از سازمانها در حال آمادهسازی خود برای پیادهسازی نرمافزارهای BPMS هستند [۲۰]. تحقیقات گارتنر عنوان میکند که بازارBPMS، دومین میانافزار یکپارچهای است که در بخشبندی بازار به سرعت در حال رشد میباشد و تخمین میزند که بازار BPMS، دارای نرخ رشد مرکب سالانه بیش از ۲۴ درصد از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ است [۲۱]. همچنین طبق گزارشهای حاصل از پژوهشهای تیم تحقیقاتی گارتنر در سال ۲۰۰۵، مدیریت فرآیند کسبوکار در اولویت اول در انتخاب سیستمهای مدیریتی قرار دارد و قابلیتهای موجود در این نوع سیستمها از چالشهای بزرگ پیش روی مدیران میباشد ]۲۲٫[
سیستمهای مدیریت فرآیند کسبوکار بر اساس توسعه در دو حوزهی فنآوری اطلاعات و کسبوکار بنیان نهاده شده است. مهمترین قسمتها در حوزهی کسبوکار، مدیریت کیفیت فراگیر و مهندسی مجدد کسب و کار است. در حوزهی فنآوری اطلاعات انواع مختلف سیستمهای اطلاعاتی مانند برنامهریزی منابع سازمان، سیستمهای مدیریت جریان کار، سیستمهای برنامهریزی پیشرفته و …بر روی سیستمهای مدیریت فرآیند کسبوکار تأثیر میگذارند. همراه با این پیشرفت کلی، BPM در ابتدا به عنوان خودکار کنندهی فرآیندهای داخلی شرکت عمل میکند، سپس از طریق دیجیتالی کردن زنجیرهی تأمین، خارجی محور میشود [۲۰]. بعضی از محققین بر این عقیده هستند که مدیریت فرآیند کسبوکار، سیستم محدودی است که با ادغام محیط درونی سازمان با گروههای محدودی از ذینفعان به فعالیت میپردازد، حال آن که برخی دیگر بر این عقیده استوار هستند که مدیریت فرآیند کسبو کار، سیستمی با دامنه فعالیت بسیار گسترده و عواملی چون فرهنگ، دولت و عوامل استراتژیک بینالمللی بر روی آن تأثیر مستقیم یا گاهاً غیر مستقیم دارد ]۲۳[.
سیستمهای BPMS تنها ابزار مبتنی بر فنآوری اطلاعات هستند که بخشی از چرخهی مدیریت فرآیندهای کسبوکار را اجرا میکنند. بخش دیگری از این چرخه مبتنی بر تئوریهای مدیریتی و فرآیندی از جمله: انتخاب شاخصهای کلیدی برای ارزیابی فرآیندها، تعیین اولویت استراتژیک فرآیندها برای پیادهسازی ، تعیین مکانیزمهای اصلاح و یا تغییر فرآیندها و مرتبط نمودن شاخصهای کارایی با اهداف سازمانی میشود [۳].
براساس رویکردهای نظری، مدیریت فرآیند کسبوکار با دارا بودن قابلیتهای پویا، فرآیندهای کسبوکار موجود در سازمان را ادغام کرده و آنها را با محیط سازمانی یکپارچه میکند ]۲۴،۲۵[.
مدیریت فرآیند کسبوکار نوعی مدیریت تغییر و روششناسی استقرار سیستم است که به درک و مدیریت مستمر فرآیندهای کسبوکار کمک میکند. روششناسی مدیریت فرآیندهای کسبوکار بر فرضیات زیر استوار است [۲۶] :
فرآیندهای کسبوکار همیشه در حال تغییر هستند.
فرآیندها با هم تقاطع دارند.
فرآیندها میان سازمانهای متعدد و اشخاص ذینفع جریان دارد.
ساختار مدیریت فرآیند کسبوکار یک ساختارافقی است و در کل سازمان به کارگرفته میشود، چراکه فرآیندها به هم وابستهاند. مدیریت فرآیندهای کسبوکار از چهار حوزهی زیر پشتیبانی میکند[۲۶] :
افراد که شامل کارمندان ، مشتریان و فروشندگان هستند.
فرآیندها که وظایف هماهنگی سلسله مراتبی در عرض سازمان را دارند.
[پنجشنبه 1398-12-08] [ 12:44:00 ق.ظ ]
|