• دادن تصمیم‌ها و کمک‌های فنی یا واگذاری فیلم‌های سینمایی تحصیل می‌کند (سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۷).

۲-۲-۳-۲- مالیات های غیرمستقیم
مالیات های غیرمستقیم، مالیات هایی هستند که به طور غیرمستقیم بر کالاها و خدمات وضع می شوند. این دسته از مالیات ها به سه گروه عمده مالیات بر واردات (عوارض گمرکی)، مالیات بر انواع کالاها و خدمات داخلی (مثل مالیات بر فرآورده های نفتی و سیگار) و مالیات بر ارزش افزوده تقسیم می شوند که پایه اخذ آنها مصرف داخلی کشور می باشد.
مالیات های مستقیم مستقیماً و متناسب با درآمد اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی وصول می شود. اما مالیات های غیرمستقیم به ارزش بعضی از کالاها و خدمات اضافه می شود و پرداخت آن به مصرف کننده تحویل می گردد. اساس این تقسیم بندی عادلانه بودن آن است، چرا که مالیات های مستقیم از این رو توجه و تأکید است که این نوع مالیات از اعتبار درآمد و ثروت افراد مطالبه می شود، حال آن که مالیات های غیرمستقیم به کلیه ی مصرف کنندگان کالا یا استفاده کنندگان از خدمتی که دولت بر آنها مالیات وضع کرده است صرف نظر از موقعیت مالی فرد تعلق می گیرد. درواقع مصرف این گونه کالاها و خدمات است که فرد را به مؤدی پرداخت کننده مالیات غیرمستقیم تبدیل می کند (سازمان امور مالیاتی کشور ، ۱۳۸۷).
روند مالیات های غیر مستقیم در ایران را می توان به سه دوره تقسیم نمود:
الف) دوره اول: تا قبل از اجرای قانون موسوم به تجمیع عوارض
ب) دوره دوم: اجرای قانون موسوم به تجمیع عوارض
ج) دوره سوم: اجرای مالیات بر ارزش افزوده
قانون موسوم به تجمیع عوارض مصوب سال ۱۳۸۱ با اهدافی چون یکپارچگی قوانین اخذ مالیات‌ غیرمستقیم در کشور طی سال‌های ۱۳۸۲- ۱۳۸۷ به معرض اجرا گذارده شد. اما این نظام مالیاتی با وجود اینکه بستر‌های مناسبی را در ساختار مالیاتی کشور برای اخذ مالیات غیرمستقیم ایجاد نمود، دارای معایبی اساسی چون موارد ذیل بود:

 

    • وصول مالیات تنها در مرحله تولید و اخذ آن از فروش درب کارخانه‌ای؛

 

    • عدم وصول مالیات درگمرکات؛

 

    • مشکلات ناشی از تفکیک کالاهای نهایی از کالاهای واسطه‌ای جهت مشمولیت؛

 

  • داشتن اثرات آبشاری و اخذ مالیات مضاعف از تولید؛

در جمهوری اسلامی ایران، تلاش در جهت رفع این معایب و اصلاحات ساختار مالیاتی به منظورگسترش پایه مالیات به دامنه وسیعتری از کالاها و بهبود مراحل اجرایی اخذ این مالیات، موجبات زمینه‌سازی اجرای تدریجی مالیات بر ارزش افزوده در کشور را فراهم نمود.
مالیات بر ارزش افزوده به عنوان جایگزین انواع مالیات هایی که از مصرف اخذ می شوند، به ویژه مالیات ها و عوارض مندرج در قانون موسوم به تجمیع عوارض(که با اجرای نظام مالیات بر ارزش افزوده حذف و جایگزین گردید)، با هدف بهینه سازی نظام اخذ مالیات بر مصرف، حذف اثرات سوء مالیات ها و عوارض چندگانه و آبشاری و شفاف‌سازی معاملات اقتصادی و عملاً با همان نرخ قانون موسوم به تجمیع عوارض به اجرا گذاشته شده است.
در طبقه‌بندی مالیات‌های غیرمستقیم تاکنون به علت نبود یک الگو و نظام مدون مالیاتی برای‌ایران، طبقه‌بندی جامع برای‌این نوع تدوین نشده است اما آنچه که به صورت رایج در سیستم مالیاتی کشور به کار می‌رود به صورت کلی عبارت است از:
۱) مالیات بر محصول (تولید) و واردات.
۲) مالیات بر استفاده از کالا و خدمات.
۲-۳- مفهوم ارزش افزوده
تعریف ارزش افزوده در همه کتب اقتصاد کلان مشترک و شامل “تفاوت ستانده و داده” است که در فرایند فعالیت اقتصادی ایجاد می شود و خود را هم به شکل “درآمد و سود” نشان می‌دهد. بر مبنای این تعریف از ارزش افزوده ؛ نوعی مالیات بر مصرف طراحی شده که هم اکنون در بیش از ۱۴۰ کشور جهان با عنوان مالیات بر ارزش افزوده به اجرا درآمده است.
منظور از ارزش افزوده توسط یک مؤسسه عبارتست از مابه‌التفاوت بین عایدات مؤسسه ناشی از فروش و هزینه خرید کالا و خدمات واسطه از سایر مؤسسات. در ضمن چون جمع ارزش افزوده‌های بنگاه‌های اقتصادی در یک کشور،‌ برابرتولید ملی همان کشور است (حسامی عزیزی، ۱۳۸۱).
از دیدگاه اقتصادی، ارزش افزوده تفاوت بین ارزش ستانده (محصول) و ارزش داده (مواد اولیه) است؛ اما در تدوین قانون به لحاظ ارائه نگرش مطلوب اجرایی، این تعریف بر اساس روش‌های حسابداری و با تکیه بر روش صورت‌حساب ارائه می‌شود. به عبارت دیگر، ارزش افزوده بیانگر تفاوت بین ارزش کالاها و خدمات عرضه شده با ارزش کالاها و خدمات به کار رفته در خرید یک شخص در یک دوره معین است.
در واقع، حاصل جمع ارزش افزوده تمام بنگاه‌های اقتصادی، همان تولید ملی است؛ زیرا تمام معامله‌ها منهای معامله‌های واسطه‌ای (خرید بنگاه‌ها از بنگاه‌های دیگر) برابر با مجموع دستمزد، بهره، اجاره و سایر پرداخت‌ها به عوامل تولید در سطح ملی و مساوی تولید ملی است. بنابراین می‌توان ارزش افزوده را از رابطه زیر محاسبه نمود (حسامی عزیزی، ۱۳۸۱):
(۲-۱) استهلاک +‌ سود + ‌اجاره + ‌بهره +‌ دستمزد = معاملات واسطه‌ای ـکل معاملات = ارزش افزوده
۲-۴- مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحله‌ای است که که طی مراحل زنجیره واردات ؛ تولید – توزیع و مصرف با نرخ مالیاتی ثابت “غیرتصاعدی” براساس درصدی از ارزش افزوده کالاهای تولید شده و یا خدمات ارائه شده اخذ می گردد ولی مالیات پرداختی در هر مرحله از زنجیره واردات ـ تولید ـ توزیع به عنصر مرحله بعدی زنجیره انتقال می‌یابد تا در نهایت توسط مصرف‌کننده نهایی پرداخت گردد. مبنای محاسبه این مالیات بهای کالا و خدماتی است که در داخل تولید یا به کشور وارد می شوند و فروشندگان و ارایه کنندگان خدمات برای آنها صورتحساب صادر می‌کنند.
مالیات برارزش افزوده بدین دلیل ازمالیاتهای فروش وغیرمستقیم کاملامتمایزاست که درهرمرحله ازتولیدوضع می شود. مالیات برارزش افزوده می تواند از آبشاری بودن مالیات که درزمان وضع مالیات برفروش یامالیات غیرمستقیم درمراحل مختلف تولیداتفاق می‌افتد، جلوگیری نماید و به صورت جدا از قیمت اصلی کالاها وخدمات محاسبه می گردد.
این مالیات در واقع نوعی مالیات غیرمستقیم بر مصرف است که به صورت غیرانباشته به کلیه مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می‌گیرد و خرید کالا و خدمات واسطه‌ای را از پرداخت مالیات معاف می‌کند.
در حال حاضر معمول‌ترین روش اجرایی این مالیات استفاده از سیستم صورت‌حساب خرید و فروش است و اشخاصی که به فعالیت اقتصادی اشتغال دارند از یک طرف پرداخت‌کننده و از طرف دیگر وصول‌کننده این مالیات بوده و وصول‌کننده، مالیات پرداختی را از مالیات وصولی کسر و مابه‌التفاوت را به حساب مالیاتی پرداخت می‌کند (تعیین بدهی مالیاتی از طریق به کارگیری نرخ ثابت مالیات روی کل فاکتور فروش و کسر مقدار مالیات پرداختی بر خرید واسطه‌ای) (سعیدی و نهتانی، ۱۳۹۰).
پایه مالیات برارزش افزوده، تولید ناخالص ملی است. اکثریت بالایی از کشورهای پذیرنده مالیات بر ارزش افزوده، این مالیات را تا حد زیادی جایگزین مالیات‌های دیگر بخصوص مالیات‌های بر مصرف و فروش ساخته‌اند. باید توجه داشت که به علت گستردگی پایه مالیاتی در این نوع مالیات می‌توان نرخ مالیاتی را در سطح پایین برقرار کرد. مالیات برارزش افزوده می‌تواند تا حد زیادی جایگزین مالیات‌های دیگر شود، هم‌چنین امکان دارد این مالیات بخشی از فعالیت‌های اقتصادی را که تحت پوشش قراردادن آن‌ها با استفاده از سایر روش‌ها مثل مالیات برفروش دشوار است پوشش دهد.
مالیات برارزش افزوده نسبت به سایر مالیات‌های مرسوم یک مالیات جدید است، گسترش این سیستم یکی از بهترین توسعه‌های مالیاتی به شمار می‌رود که برای رفع یا کاهش اختلال و نارسایی‌های مالیات سنتی و همچنین افزایش درآمد دولت شکل می‌گیرد.
این مالیات، در قرن حاضر مورد استقبال بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است؛ به طوری که در حال حاضر اکثر کشورهای جهان به اجرای این مالیات پرداخته‌اند و از مزایای این مالیات مدرن بهره می‌برند. این مالیات، از ارزش افزوده بنگاه‌ها در مراحل مختلف فرایند تولید- توزیع اخذ می‌شود و از مزایای بسیاری همچون توان درآمدزایی بالا برای دولت و حکومت‌های محلی، پایه گسترده مالیاتی، سهولت اجرا، مشارکت مستقیم مردم در فرایند مالیات‌‌گیری و غیره برخوردار است.
این مالیات و درآمدزایی حاصل از آن باعث شده که در بسیاری از موارد مورد توجه دولت باشد. ایجاد درآمد جدید، باثبات و قابل انعطاف به منظور پاسخگویی به هزینه‌های روزافزون دولت‌ها، از جمله دلایل اصلی انتخاب مالیات بر ارزش افزوده در برخی از کشورها می‌باشد. هر چند که مانند هر روش مالیاتی دیگر، مالیات بر ارزش افزوده نیز مشکلات خاص خود را دارد؛ اما به نظر می‌‌رسد که با فراهم‌آوردن اقدام‌هایی به منظور برطرف کردن این مشکلات، نارسایی‌های مالیات بر ارزش افزوده در مقایسه با سایر مالیات‌ها ناچیز باشد (سعیدی و نهتانی، ۱۳۹۰).
استفاده از مالیات برارزش افزوده موجب کاهش مالیات مضاعف، کاهش فرارهای مالیاتی و کاهش وقفه زمانی پرداخت نیز می‌شود. این نوع مالیات به دلیل افزایش قمیت تمام شده‌ فروش درمراحل مختلف ممکن است اثر تورمی داشته باشد، اما چنانچه با گسترش پایه‌ مالیاتی نرخ‌های مالیات کاهش یابد، چندان به صراحت نمی‌توان دراین خصوص اظهارنظر کرد. هم‌چنین اثر این مالیات در درآمد گروه‌های کم‌درآمد غیرقابل اجتناب خواهد بود. حتی اگر بر آخرین حلقه که خرده فروشی است برقرار نشود، انتقال مالیات به قیمت خرده فروشی قطعی خواهد بود در نتیجه گروه‌های با درآمد کم و متوسط نسبت به گروه‌های با درآمد بالا، سهم بیشتری از درآمدشان را بابت مالیات پرداخت می‌کنند (اسدا… زاده، ۱۳۸۷).
در این نظام مالیاتی هر یک از ارایه دهندگان کالا و خدمات که در این نظام مالیاتی از نظر دولت؛ مودیان مالیاتی تلقی می‌شوند؛ به نگهداری دفاترحسابداری و در هنگام فروش مکلف به تهیه و صدور صورتحساب مکلف هستند.
با توجه به اینکه در این نظام اقتصادی ؛ فعال اقتصادی نباید خود مالیاتی پرداخت کند و باید مالیات تنها از مصرف کننده نهایی اخذ شود ؛ فعالان اقتصادی ؛ مالیات پرداختی بابت مواداولیه و سایرکالاها را از وجوه مالیات دریافتی از خریداران کالاها و دریافت کنندگان خدمات خود کسر و تنها مابه‌التفاوت را به خزانه دولت پرداخت می کنند.
به این ترتیب هر فعال اقتصادی تنها به میزان ارزش افزوده ای که در کارش ایجاد می شود مالیات به حساب دولت واریز می‌کند و عمل انتقال مالیات از هر عنصر زنجیره تولید تا توزیع به بعد، تا زمانی که مالیات به مصرف کننده نهایی اصابت می‌کند؛ ادامه پیدا می‌کند.

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت