جایگاه ازدواج موقت در اسلام ودلایل مشروعیت آن |
تمامی ابعاد زندگی بشری مورد اشاره واقع گردیده است. بر این اساس از آنجایی که عرب جاهلی بر قاعده و قانون خاصی استوار نبوده و بنا بر قول یکی از مورخان غربی : عرب زمان جاهلیت بر سه چیز استوار بود : جنگ ، شمشیر و شراب و تمامی ابعاد زندگی او بر این سه محور استوار گردیده بود لذا دین اسلام باید به گونه ای طراحی و تنظیم می گردید که بتواند این قوم را در قالب خود آورده و از آنان ،انسانهایی با کرامت و پایبند به قوانین خود بسازد. بدین جهت یکی از ابتکارات اسلام ازدواج موقت است که بعد از ازدواج دایم به عنوان سدی محکم در مقابل شهوت رانی و ارتباطات جنسی بدون قانون و قاعده محسوب می گردد که جلوی هرگونه بهانه جویی را اخذ نماید اگر بخواهیم به سبق قوانین مجازات زنا بنگریم ، در قران به مجازات سنگسار اشاره ای نگردیده است و پیامبر آن را بر کسانی که مرتکب این عمل می شدند اجرا می نمود و ازدواج موقت مانعی به جهت بهانه تراشی اعراب زمان اسلام در جهت جلوگیری از عمل زنا محسوب می گردد.
گفتار اول :جایگاه ازدواج موقت در اسلام
خداوند متعال با توجه به شناختی که از تمامی ابعاد انسان و نیازهای او دارد ، دین اسلام را بوسیله پیامبر عظیم الشان خود بر مردمان نزول رحمت نمودند.از آنجایی که غریزه جنسی ، به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان از سوی رسول اکرم (ص) به اندازه ای از درجه اهمیت برخوردار بوده است که ایشان ازدواج را سنت خویش می داند و ازدواج را به عنوان تکمیل کننده یک نیمه ایمان انسان می شناسد. با ذکر این مطلب می توان به میزان اهمیت ازدواج (البته بدون در نظر گرفتن دائم و منقطع آن ) در نزد رسول اکرم (ص) پی برد. اما اینکه ازدواج موقت در اسلام تا چه اندازه مهم بوده و جایگاه آن در چه رتبه و مرتبه ای قرار دارد ، باید به صورت کاملا دقیق و موشکافانه به آن پرداخت از آنجایی که منابع اسلامی با اندکی تفاوت در اهل تسنن و شیعه به یکدیگر شبیه می باشند لذا به بحث و بررسی جایگاه ازدواج موقت در منابع فقه شیعه یعنی قران ، سنت ،اجماع و عقل خواهیم پرداخت. تا بدین لحاظ از اهمیت و میزان اعتبار این ازدواج در اسلام آگاه شویم
بند اول : ازدواج موقت در قرآن کریم
تدبیر و غور در آیات قرآن کریم ما را به این نتیجه می رساند: لفظ متعه که عمدتاً در اصطلاح عرفی بر ازدواج موقت اطلاق شده، در لغت معانی متفاوتی دارد، که از مشتقات این کلمه در قرآن کریم این تعدد به خوبی دریافت می شود. لذا گاه به معنای منفعت و زینت زندگی دنیا آمده مانند: «متاع الحیاه الدنیا»
گاه به معنای زاد و توشه وارد شده مانند «متاعاً لکم و للسیاره»
گاه بهره مندی از تمامی مواهب زندگی آمده مانند: «و امم سنمتعهم ثم یمسّهم منا عذاب الیم»
گاه به معنای نفقه آمده «و للمطلقات متاع بالمعروف حقاً علی المتقین»
و در بعضی از موارد به معنای عطا و بخشش آمده «فمتعوهن و سرّحوهنّ سراحاً جمیلا»
غیر از این معانی لغوی ما در قرآن کریم سه اصطلاح خاص در باب «متعه» داریم که به اعتبار اضافات آنو مناسبت حکم و موضوع هر کدام در جای خاصی به کار می روند.
الف ) متعه حج
اولین متعه، متعه حج می باشد، که در این باب می فرماید:« فمن تمتع بالعمره الی الحج فما استیسر من الهدی» بدین معنا که هرکس عمره را به اتمام و حج را آغاز می کند آنچه از قربانی برای او میسر است، ذبح کند. و وجه تسمیه «متعه حج» از آن جهت است که پس از عمره تمتع که قبل از حج تمتع است، حاجی از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال می شود و تمامی محذورات احرام از او برداشته و در این فاصله تمتعات بر او مباح می گردد و این همان چیزی است که «عمر» آن را کریه می شمارد و در اجتهادش به همراه متعه زنان آن را بر می دارد.
یکی از اندیشمندان در این باب می فرماید: «دلیل اینکه عمر از این متعه نهی کرد، این بود که او قبیح و مستهجن می دانست، مردم در حالتی به حج روی بیاورند که آب غسل به واسطه مجامعت با همسرانشان از سر و رویشان می چکد، بعد از آنکه عمره تمتع به جا آورده اند»[1]
سپس در نقد این کلام این گونه می فرماید: «اما (باید توجه داشت که) خداوند سبحان بصیرتر است از خلیفه دوم و همچنین پیامبرش (ص)، زمانی که این حکم را برای مردم تشریح نمود و متعه حج را برای ابد تا روز قیامت مباح نمود که) حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه) و ظاهر کتاب و سنت دلالت بر این امر دارد و این فعل خلیفه دوم جز استحسان مخصوص به او دلیل دیگری ندارد.
و حال آنکه شریعت اسلام که بنای احکام را بر سهولت نهاده، چنین نهیی را قرار نداده و دلیل آن هم این است که اصلاً عمل مذکور از مجرای حلال و ازدواج مشروع نه تنها گناه و لغو تعریف نشده است، بلکه از جهت حفظ فرد و جامعه از مفاسد، خود منشاء مصلحت و طهارت اجتماعی است و می توان گفت: ثوابی هم که در روایات بر آن مترتب شده به جهت حفظ پاکدامنی و مصالح فردی و اجتماعی است.[2]
ب) متعه در قرآن کریم
این متعه در قرآن عطیه ای است از سوی شوهر به زن مطلقه ای که اولاً برای او مهری تعیین نشده و ثانیاً مورد استمتاع جنسی قرار نگرفته؛ در این صورت شوهر باید بر حسب حال و شرایط مناسب خویش و زوجه، چیزی را از مال یا خادم یا پوشاک یا خوراک به زن بدهد تا حقوق انسانی زن رعایت شده باشد و اگر از جهت مال و یا جایگاه و موقعیت خویش متضرر شده، این عطیه جبران آن قرار گیرد و این خود نوعی دفاع از حقِ و حیثیت زن در اسلام است.
[پنجشنبه 1398-12-08] [ 01:32:00 ق.ظ ]
|