دیویس و بلیک: دیویس و بلیک معتقدند برای فهم کامل باروری نیاز به اتصال دادن ساختار اجتماعی و روانشناسی اجتماعی است . جامعه به دو روش می‌تواند رفتار باروری زوجین را تحت تاثیر قرار دهد . به طور مستقیم از طریق تاثیر بر رفتار باروری و به طور غیر مستقیم از طریق تاثیر بر متغیر های سطح خرد که به نوبه خود بر رفتار باروری اثر می‌گذارد . این حلقه اتصال بین اثرات سطح خرد و کلان نخستین بار توسط دیویس و بلیک (۱۹۵۶) با جزئیات ارائه شد . آن ها نشان دادند که ساختار اجتماعی از طریق ۱۱ متغیر واسطه بر باروری به گونه ای اثر می‌گذارد که یکی از سه حادثه بیولوژیکی که منتهی به تولد می شود اتفاق می افتد .

 

الف: عوامل مؤثر بر مقاربت جنسی

 

    • سن در اولین ازدواج

 

    • تجرد قطعی ( منظور زنانی که هرگز ازدواج نکرده اند)

 

    • مدت زمان ازدواج

 

    • خود داری ارادی( مثلا به منظور فاصله گذاری بین بچه ها)

 

    • فراوانی آمیزش جنسی ( تحت تاثیر عواملی مثل هنجارهای فرهنگی مربوط به رفتار جنسی)

 

  • خود داری غیر ارادی( مثل عقیمی موقت ، جدایی زوجین به علت کار یا جنگ )

ب : عوامل مؤثر بر قرار گرفتن در معرض حاملگی

 

    • بارآوری یا ناباروری حاصل از عوامل غیر ارادی ( مثلاً ناباروری حاصل از سوء تغذیه)

 

    • باروری و ناباروری حاصل از عوامل ارادی( مثل عقیمی داوطلبانه)

 

  • استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری

ج : عوامل مؤثر بر وضع حمل موفقیت آمیز

 

    • مرگ و میر جنینی حاصل از عوامل ناخواسته ( مثل سقط جنین )

 

  • مرگ و میر جنینی حاصل از عوامل ارادی( مثل سقط عمدی)

در کشورهای کمتر توسعه یافته که وسایل جلوگیری از بارداری زیاد رایج نیست عواملی که مؤثر بر قرار گرفتن در معرض آمیزش جنسی هستند از اهمیت زیادی بر خوردارند . بویژه آن عواملی که بر سن ورود به ازدواج و نسبت افراد ازدواج کرده تاثیر می‌گذارد همچنین ناباروری موقت و خودداری ارادی نیز مهم می‌باشند . کوشش برای بالا بردن سن ازدواج می‌تواند در این کشورها نقش تعیین کننده ای در کاهش باروری داشته باشد . در کشورهای توسعه یافته تر عوامل مؤثر بر قرار گرفتن در معرض حاملگی ، بویژه استفاده از وسایل جلوگیری و عقیم سازی مهمتر می‌باشند اگر چه سقط خود به خودی و عمدی نیز از اهمیت نسبی بر خوردارند(منارد[۱۵]،۱۸۳:۱۹۸۷) .

 

نمودار ۲-۲-چارچوب تحلیل دیویس و بلیک در زمینه تحلیل باروری.

 

 

 

محیط: تفاوت‌های منطقه ای و جغرافیایی

 

ساخت اجتماعی اقتصادی، سطوح بهداشت، سطح توسعه،سطح آموزش

 

 

 

ویژگی های اجتماعی و زیستی : تغذیه و بهداشت ،مرگ و میر اطفال و کودکان

 

ویژگی های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی :وضعیت مهاجرنی، مذهب ، قومیت و درآمد

 

نگرش ها نسبت به اندازه خانواده ، اندازه ایده ال خانواده ،ترجیح جنسی،هزینه و منافع فرزندان

 

آگاهی از نگرش نسبت به وسایل جلوگیری از بارداری

 

باروری

 

لوکاس و میر (۸۷:۱۳۸۱)

 

اشپینگلر: اشپینگلر[۱۶](۱۹۶۶) طرح مفهومی دیگری برای تحلیل عوامل مؤثر بر تصمیم گیری برای داشتن فرزند ارائه کرد . وی تصمیم گیری برای داشتن یک فرزند اضافی را تابعی از سه متغیر نظام ترجیحات ، نظام قیمت ها و درآمد می‌داند . منظور از نظام ترجیحات ارزشی این است که یک زوج برای داشتن یک فرزند اضافی در مقایسه با ارزش سایر کالاها قابل مقایسه هستند . در نظام قیمت ها منظور هزینه داشتن یک فرزند اضافی در مقایسه با هزینه های دیگر کالاها ی قابل اکتساب است و شامل هزینه های مالی ، فرصت های زمانی و فعالیت ها می شود . منظور از درآمد نیز میزان زمان و ‌انرژی‌ای است که یک زوج برای پیگیری هدف های خود در زندگی در اختیار دارند . به نظر می‌رسد احتمال تصمیم گیری برای داشتن یک فرزند دیگر با ارزش نسبی فرزند و میزان منابع در اختیار برای دستیابی به اهداف رابطه ای مستقیم و با هزینه پیش‌بینی شده رابطه معکوس دارد . طرح اشپینگلر برای تحلیل تفاوت‌های باروری و نیز تغییرات بلند مدت در باروری کاربردهای چشم گیری داشته است ( منصوریان و خوش نویس۱۳۳:۱۳۸۵) .

 

ریچارد استرلین : استرلین[۱۷] و همکاران (۱۹۸۰)الگوی جدیدی به عنوان جایگزین مدل اشپینگلی پیشنهاد کردند . در مدل استرلین تجربه های دوران کودکی و نوجوانی استانداردهای ادراکی افراد و نیز ارزش هایی که تصمیم گیری برای باروری را هدایت می‌کنند و نیز محدودیت های حاکم بر رفتار را مشخص می‌سازند . مطابق مدل استرلین تغییرات ساختاری در اقتصاد ، افزایش تقاضا برای مهارت ها و تخصص ها ، میزان در دسترس بودن کالاهای مصرفی و مواد نظیر آن ارزش کودکان را در جامعه تغییر می‌دهد . همچنان که ملاحظه می شود در مدل استرلین ارزش ها بیرونی هستند و ‌بنابرین‏ امکان آن هست که میان نسل های متوالی ناهمگنی ارزشی بروز کند . شاید یک نارسایی آشکار برای مدل استرلین اتکای هر دو نظریه بر ارزش‌های ابزاری می‌باشد . اما این نکته غیر قابل انکار است که این دو نظریه سهم مهمی در شناسایی قواعد حاکم بر رفتار باروری درون خانواده داشتند . با وجود این به نظر می‌رسد که اگر چه بعضی از رفتارها تنها با اتکا بر ارزش‌های ابزاری قابل تبیین است، اما همه رفتارها در این چارچوب محدود قابل تبیین نیستند . بعضی از اقتصاد دانان پذیرفته اند که بخشی از ناکامی بسیاری از الگوهای تجربی در چارچوب رویکرد انتخاب عقلانی ، متأثر از غفلت این دیدگاه از ارزش های اساسی و نقش آن ها در شکل دهی به رفتار است( اوچس و روت[۱۸]، ۳۵۸:۱۹۸۹) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت