چکیده تحقیق:

هدف از تحقیق حاضر بررسی  سبک تصمیم گیری مدیران و تجزیه وتحلیل رویکرد مالی بانکهای تجاری در سال مالی ١٣92 بوده است. به این منظور96 نفر از مدیران میانی 6  بانک تجاری شامل بانکهای ملت، ملی ایران، صادرات ایران، سپه، تجارت و رفاه کارگران بطور تمام شمار مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. متغیر مستقل تحقیق حاضر سبک تصمیم گیری مدیران و متغیر وابسته تحقیق، رویکرد مالی بوده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی است. ابزارگردآوری داده ها در خصوص سنجش متغیر مستقل،  پرسشنامه سبک تصمیم گیری اسکات وبروس مربوط به سال 1995 است که شامل ٢۵ مورد توضیح درباره ۵ سبک تصمیم گیری(عقلایی، شهودی، وابسته ، اجتنابی و فوری) است. این پرسشنامه استاندارد بوده و در تحقیقات متعددی در خارج از کشور مورد استفاده قرار گرفته، ضمن این که در پژوهش های جداگانه ای، اعتبار آن مورد سنجش واقع شده است و اعتبار آن با مصاحبه با افراد متخصص، مورد تایید قرار گرفته است. اعتماد ابزار نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ، مقدار 0.7 محاسبه گردید. لازم به ذکر است که برای ارزیابی رویکرد مالی بانک های یاد شده در سال 1392، از گزارش های وزارت امور اقتصادی و دارایی و صورتهای مالی  حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی درسال 1390 استفاده شده است. بعد از توزیع و دریافت پرسشنامه و استخراج داده ها،یافته های پژوهش به منظور بررسی فرضیه ها، ابتدا نرمال بودن متغییرها بررسی گردید و پس از اطمینان از نرمال بودن متغییرها از نرم افزار spss و آزمون ضریب  همبستگی پیرسون  استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سبک تصمیم گیری مدیران وتجزیه و تحلیل رویکرد مالی بانک های تجاری رابطه معناداری وجود دارد. یافته ها هم چنین نشان دادند بانک های با مدیران سبک تصمیم گیری عقلایی و وابسته، رویکرد مالی بالاتری دارند وبانکهایی که مدیران آن ها سبک تصمیم گیری اجتنابی، شهودی و فوری دارند، رویکرد مالی آن ها پایین تر است.

واژه های کلیدی:

سبک تصمیم گیری مدیریت، رویکرد مالی، بانک، ساختار سرمایه، رشد، سودآوری

فصل اول کلیات تحقیق

 مقدمه:

منابع انسانی مهمترین و با ارزش ترین سرمایه های یک سازمان، اداره، کارخانه و یا هر مؤسسه است. نوع عملکرد افراد در هر سازمان رابطه مستقیم با بهره وری آنان دارد. به عنوان مثال یک انسان افسرده، مأیوس و بی انگیزه نمی تواند آنطورکه باید در محیط کار خود منشأ اثر باشد وبالعکس، یک انسان سلامت، بانشاط، با انگیزه و امیدوار با کارایی، خلاقیت، ابتکار و توانمندی بالا و با عالیترین بهره وری و راندمان کاری می تواند نیروی ارزشمندی برای سازمان خود باشد و در نهایت به بهره وری سازمان کمک شایسته ای بنماید(آزمندیان، 1391).

در دهه های اخیر، انواع موسسات، شاهد تغییرات اساسی در زمینه های ساختار،کارکرد وسبکهای مدیریتی خویش بوده اند. موسسات کنونی اهمیت بیشتری جهت درک، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قایل شده و در کسب و بکارگیری دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات وارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفته اند(چنگ مینگ یو، 2005).

در این فصل، ابتدا به تشریح بیان مساله و سپس در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق، چارچوب نظری تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیات تحقیق، تعاریف نظری و عملیاتی تحقیق و در آخر به قلمرو تحقیق پرداخته شده است.

بیان مسئله:

موضوع ارزیابی رویکرد در سازمان تا آن حد اهمیت یافته است که صاحب‏نظران دانش مدیریت معتقدند: «آنچه را که نتوان اندازه‏گیری نمود،‏ نمی‏توان مدیریت کرد»

درصورتیکه ارزیابی رویکرد بطور صحیح و مستمر انجام شود، در بخش دولتی موجب ارتقاء و پاسخگویی دستگاههای اجرایی و اعتماد عمومی به رویکرد سازمانها و کارایی و اثربخشی دولت می شود و در بخش غیردولتی نیز موجب ارتقای مدیریت منابع، رضایت مشتری، کمک به توسعه ملی، ایجاد قابلیتهای جدید، پایداری و ارتقای کلاس جهانی شرکتها و مؤسسات می شود(آزمندیان، 1391).

یکی از سازمانها و نهادهای موجود در یک سیستم که جهت تنظیم معادلات اقتصادی و اجتماعی نقش  ایفاء  می  نماید بانک است. دراین میان مدیر بانک به عنوان مسئول یک تشکیلات، هدف خاصی را تعقیب می کند ودر این عرصه نقش اصلی، سبک تصمیم گیری مدیر است. امروز مدیران بانک‏ها جهت برنامه‌ریزی و اداره امور شعب خود نیاز به اندازه‏گیری و ارزیابی رویکرد شعب دارند تا بتوانند شعب خود را با یکدیگر مقایسه کرده و از نقاط ضعف و قوت آنان آگاه شوند. در عین حال مدیران باید این نکته اساسی را مد نظر قرار دهند که سبک تصمیم گیری که همه متخصصان دانش مدیریت روی آن توافق کامل داشته باشند وجود ندارد، بلکه همه آن ها بر روی این نکته تاکید دارندکه موقعیتهای مختلف مستلزم سبک های مدیریتی متفاوتی می باشد، بنابراین مدیران نباید در آرزوی بهترین سبک مدیریتی باشند(رضائیان، 1368).

هرسی و بلانچارد بیان میدارندکه:آرزوی اینکه یک سبک ایده آل  واحد برای مدیریت و رهبری داشته باشیم غیر واقع بینانه به نظر می رسد(علاقه بند،1381).

بانک‏ها،‏ به‏خصوص بانک‏های دولتی که از نظر ساختاری حجیم هستند و بعضاً مسئولیت گردش وجوه دولت نیز بر عهده آنان است،‏ ارتقاء حتی یک درصد در برنامه های بهبودشان،‏کمک شایان توجهی به امرخدمات رسانی به مردم و هم مدیریت بانک می‏ نماید. در سراسر جهان، عملیات بانکها را به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی هر نظام اقتصادی می دانند. هر فعالیتی که مستلزم کسب سرمایه و منابع مالی باشد، بی تردید به دخالت بانکها و موسسات مالی نیازمند است. به دلیل نقش بسیار مهم واساسی بانکها در اکثر فعالیتهای اقتصادی، بررسی رویکرد بانکهای موجود در سیستم بانکی کشورکه بیشتر آنها دولتی هستند و با سرمایه های ملی ایجاد شده اند مانند سایر موسسات اقتصادی وبخش عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است(حقیقت و نصیری،  ١٣٨٢).

رفتارهای رقابتی به مدیران اجازه می‌دهد تا از هدر رفتن منابع با ارزش سازمان جلوگیری نموده و منابع مورد نیاز را برای ارائه محصولات و یا خدمات بهتر در دسترس همگان قرار دهند (دعائی و همکاران، 1388).

امروزه بانکداری در تمام دنیا به کسب وکاری کاملاً رقابتی تبدیل شده است با توجه به این که محصولات اصلی و واقعی ارائه شده به مشتریان در همه بانک ها کمابیش همسان هستند، نیاز شدید به تمایز از رقبا اجتناب‌ناپذیر است(امیرشاهی و همکاران، 1388).

همچنین رقابت در دنیای پرتحول وپویای تجارت امروزی، به خصوص دنیای بانکداری، بهبود رتبه بانکهای ایرانی از نگاه موسسات رتبه بندی جهانی و همچنین توجه ویژه دولت و مجلس محترم به بانکها، موضوع بهبود رویکرد بانکهای دولتی را دارای اهمیت بالایی کرده است(وزارت امور اقتصادی ودارایی، ١٣٨9).

اعتماد عمومی به بانک عمده ترین دارایی آن محسوب می گردد. بروز حتی یک رکود جزیی در رویکرد بانک از نظر مردم می تواند علامتی مبتنی برضعف آن تلقی گردد. این چنین نشانه ضعفی ممکن است، اطمینان مردم را نسبت به بانک تضعیف نموده، رقابت در بازار را برای بانک دشوارتر سازد. از دست دادن اعتماد مردم ممکن است سبب شود سپرده گذاران وجوهشان را از بانک برداشت نمایند. از این رو وضعیت نقدینگی بانک تحت فشار قرار می گیرد. عدم اعتماد به بانک هم چنین می تواند بهترین وام گیرندگان را تشویق کند تا برای حمایت از منابع تامین مالی خود، بانکهایشان را متنوع سازند. احتمال نمی رود بانکی که به طور قابل ملاحظه ای درآمد کمتر از متوسط درآمد های گروه مشابه داشته باشد، قادر به رقابت برابر با آن ها باشد. رویکرد ضعیف یک بانک ممکن است آنرا وادار کند که تلاش نماید تا ازطریق اعطای وام های ریسک دار یا عرضه خدمات مبتنی برکارمزدکه بانکهای معتبر از آن اجتناب می کنند، بردرآمد خود بیافزاید. علاوه برآن، بانک ممکن است سعی داشته باشد از طریق اعمال کنترل بیش از حد بر کارکنان یا به تعویق انداختن هزینه های اختیاری لازم در زمینه هایی مانند آموزش، ماشینی کردن و ذخایر پوشش دهنده زیان ناشی از وام، هزینه های خود را کاهش دهد(وزارت امور اقتصادی ودارایی، ١٣٨9).

با توجه به وابسته بودن رویکرد مالی به سبک تصمیم گیری مدیران،  در این پژوهش تلاش  شده است  اثر سبک تصمیم گیری مدیران  به عنوان متغییر مستقل با تکیه بر 5 سبک تصمیم گیری عقلایی[1]، شهودی[2]، وابسته[3]، اجتنابی[4] و فوری[5]  اسکات و بروس[6] بر رویکرد مالی و مولفه های آن(ساختار سرمایه، سود، رشد) به عنوان متغییر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفته شده است.

در تحقیق حاضر به این مسئله توجه شده آیا بین سبک تصمیم گیری مدیران و رویکرد مالی بانک ها رابطه معناداری وجود دارد؟

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت