پایان نامه بررسی عوامل موثر بر واکنشهای رفتاری بازدیدکنندگان از مقصدهای گردشگری استان گیلان |
چکیده
گردشگری در حال حاضر یکی از حوزه های خدماتی مهم در جهان محسوب میشود که به دنبال خود زنجیرهی ارزش زیادی را در سایر حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دنبال دارد. از این رو رونق و پایداری بلندمدت آن همواره یکی از دغدغههای مسئولان و کارشناسان امر می باشد. در این میان تصمیم یک گردشگر پس از اقامت یا بازدید از یک منطقه گردشگری از اهمیت ویژهای برخوردار است که از آن در مبانی نظری غالباً تحت عنوان واکنش رفتاری یاد میشود. بنابراین درک واکنشهای رفتاری بازدیدکنندگان برای مدیران مقصد گردشگری مهم میباشد. پژوهش حاضر تأثیر عواملی چون ویژگیهای مقصد، کیفیت درک شده خدمات گردشگری، ارزش درک شده و رضایت را بر واکنشهای رفتاری گردشگران را مورد بررسی قرار میدهد. جامعهی آماری تحقیق کلیه گردشگران ورودی به استان گیلان در نوروز 1393 بودند که 384 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس و با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و با در نظر گرفتن دقت برآورد 5 درصد برای جامعه آماری نامحدود انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که پس از تایید روایی و پایایی، توزیع و دادهها با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار لیزرل تحلیل شد. مطابق با نتایج، ویژگیهای مقصد بطور مستقیم و مثبت بر کیفیت درک شده خدمات گردشگری در مقصد تأثیر گذار است و ارزش درک شده و رضایت بطور مستقیم و مثبت از کیفیت درک شده تأثیر میپذیرد، علاوه بر این تأثیر مستقیم مثبت ارزش درک شده و رضایت بر واکنشهای رفتاری نیز تأیید شده و همچنین کیفیت خدمات درک شده بازدیدکنندگان بصورت غیر مستقیم و از طریق متغیرهای میانجی رضایت و ارزش درک شده، بر واکنشهای رفتاری تأثیر گذار است.
واژگان کلیدی: ویژگیهای مقصد گردشگری، کیفیت خدمات درک شده، ارزش درک شده، رضایت، واکنشهایرفتاری
فصل اول کلیات تحقیق |
1-1) مقدمه
در میان صنایع خدماتی، صنعت گردشگری یکی از بخشهای پیشتاز و در حال رشد در سطح بینالمللی است و طبق پیشبینیهای صورت گرفته، تقاضا برای گردشگری بینالمللی تا سال 2020 به 1میلیارد نفر در سال خواهد رسید. به همین دلیل، گردشگری به عنوان موضوعی مهم و اساسی در تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها محسوب میشود و با گسترش آن میتوان مسیری را برای افزایش درآمدهای کشور و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و درنتیجه فراهم نمودن مسیری مطلوب برای دستیابی به توسعه پایدار و همهجانبه ترسیم نمود (کوزهچیان و همکاران،1390،ص20).
گردشگری به عنوان صنعتی نوپا در سالهای اخیر تاثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان داشته است. ایجاد اشتغال، ارزآوری، تعادل منطقهای، کمک به صلح جهانی، کمک به سرمایه گذاری در میراث فرهنگی، بهسازی محیط، کمک به بهسازی زیستگاههای حیات وحش، توسعه نواحی روستایی برخوردار از جاذبههای گردشگری و جلوگیری از مهاجرفرستی جمعیت و مانند آن، از جمله مزایای این صنعت بوده است (گودرزوند چگینی و مولایی هشجین،1388،ص180).
گردشگری یکی از بخشهایی است که به دلیل تأثیرهای مثبت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در حال تبدیلشدن به صنعت اول در جهان است؛ طوری که بسیاری از کشورها با ایجاد زمینهها و زیرساختهای مناسب درصدد بهرهبرداری از مزایای این صنعت هستند. برای اغلب این کشورها گردشگری منبع مهمی برای فعالیتهای تجاری، کسب درآمد، اشتغالزایی و مبادلات خارجی محسوب میشود. بسیاری از این کشورها سالانه درآمد سرشاری از این صنعت به دست میآورند، صنعتی که به دلیل آلودگی کمتر و پیامدهای منفی پایینی که به همراه دارد صنعت پاک نامیده میشود. به تبع از کشورهای موفق در صنعت گردشگری دیگر کشورها نیز انگیزه توسعه این بخش را مورد توجه قرار دادهاند تا از مزیتهای آن بینصیب نباشند. ولی دستیابی به مزیت نسبی در این بخش نیازمند ایجاد زیرساختهای مناسب، تأمین نیازمندیهای گردشگران و ایجاد تسهیلات مطلوب گردشگری است. با توجه به تعدد نیازهای گردشگران به عنوان عوامل جذب و توسعه گردشگری، توسعه این بخش مستلزم شناخت این نیازمندیها و تأمین آن از سوی مقصد است. طوریکه بر اساس این نیازها و خواستههای گردشگران، مناطق مختلف گردشگری با ویژگی منحصر به فرد شکل گرفتهاند و نوع شناسیهای مختلفی از گردشگری ارائه شده است (ابراهیمپور و همکاران،1390،ص70). برای مثال در یکی از طبقهبندیها به گردشگری انبوه و جایگزین، فرهنگی و هنری، ماجراجویانه، طبیعتگرا، تاریخی و باستانی، ورزشی، ساحلی، مصرفی، سلامتی و دیدار از بستگان میتوان اشاره نمود. در نوع شناسی دیگر به گردشگری تفریحی، تجاری، فرهنگی، سلامتی و بهداشتی، مذهبی، مبادلات علمی، ورزشی، جنسی، ماجراجویانه و طبیعتگرا اشاره شده که هر یک مورد توجه و خواست بخشی از گردشگران است (ابراهیمپور و روشندل اربطانی،1390،ص2). کشورهای مقصد برای موفقیت در جذب گردشگران باید با توجه به ویژگیهای فرهنگی و جغرافیایی خود نسبت به فراهم آوردن زیرساختهای لازم و تبدیل شدن به مقصد گردشگران در حوزه خاص خود اقدام نمایند. این کار نیازمند رویکردی نظامگرا نسبت به بخش گردشگری است تا از طریق ایجاد و تأمین تسهیلات مورد نیاز زمینه توسعه گردشگری را فراهم نماید. از آنجا که وجود تسهیلات مورد نیاز اولین گام در جذب و نگهداری گردشگران که به معنی تقاضای مجدد آنها است؛ از اینرو شناخت وضعیت منطقه از حیث وجود سطحی از این عوامل، زمینه را برای آشنایی با وضعیت گردشگری منطقه و آسیب شناسی و توسعه آن فراهم میآورد تا با تأمین انتظارات و نیازهای گردشگران، رضایت و وفاداری آنها را نسبت به مقصد ایجاد نمایند (یسال[1]،2003،ص37). به عبارتی دیگر امکان بازگشت و تقاضای مجدد گردشگری بستگی به میزان رضایت آنها از مقصد دارد و تأمین رضایت آنها به نوبه خود وفاداری آنها را به مقصد افزایش خواهد داد (ابراهیمپور و روشندل اربطانی،1390،ص3).
در این میان، استان گیلان که بیتردید یکی از کانونها و قطبهای بسیار تعیینکننده گردشگری کشور محسوب میشود، علیرغم برخورداری از جاذبههای گردشگری متنوع، اعم از طبیعی، تاریخی، فرهنگی و … هنوز مسیر توسعه از بستر صنعت توریسم را به خوبی طی ننموده و راه طولانی تا تحقق بروندادهای اقتصاد توریسم در پیش دارد. به علت حجم زیاد گردشگر سالانه سرمایهگذاری زیادی در گردشگری انجام میگیرد که به طور خلاصه به پیدایش مقصدهای جدید گردشگری منجر شده است و این روند به نظر میرسد در سالهای اخیر با شدت بیشتری دنبال میشود. بدیهی است یکی از پیآمدهای این موضوع پدیدار شدن رقابت فزاینده در بین مقصدها میباشد. بصورت کلی شاخصهای موفقیت در این رقابت را میتوان در جذب گردشگر بیشتر، مراجعهی مجدد و ترغیب دیگران برای بازدید توسط گردشگر تعریف کرد که البته این شاخصها برای یک دورهی زمانی میان مدت یا بلند مدت دارای اعتبار و قابل اتکا هستند. این امر یکی از موضوعات مورد توجه در مطالعات گردشگری است که تحت عنوان واکنشهای رفتاری از آن یاد میشود. این متغیر به عنوان یک متغیر وابسته نهایی تحت تأثیر متغیرهای مستقل و میانجی دیگری میباشد (زارعی و همکاران،1391،صص143-142) که نوع و چگونگی حضور و تأثیرگذاری آنها موضوع پژوهش حاضر است.
[شنبه 1399-01-09] [ 01:19:00 ق.ظ ]
|