پایان نامه تاثیر سرمایه فکری بر شاخص توسعه انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران |
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم تحقیقات
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد ( (M .A.
گرایش : حسابداری
عنوان
تاثیر سرمایه فکری بر شاخص توسعه انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
استاد راهنما :
دکتر محمود لاری دشت بیاض
استاد مشاور :
دکتر ابراهیم نگهداری
سال تحصیلی 1391-1392
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائیدچون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روشهای اجرا و نتایج به دست آمده):
این پژوهش به مطالعه تأثیرسرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر شاخص توسعه انسانی مطرح شده است. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1381 تا 1390 و نمونه انتخابی 100 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این تحقیق در مجموع شامل چهار فرضیه بوده است که علاوه بر فرضیات فوق، دو فرضیه مبنی بر تحقیقات مازاد ارائه شده است.
فرضیه اول این پژوهش به بررسی این موضوع که، بین سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و شاخص توسعه انسانی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد؛ پرداخته است، که با استفاد از رگرسیون خطی این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در ادامه، جهت اطمینان از وجود رابطه معنی داری بین متغیرهای تحقیق با شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی، به بررسی ضریب همبستگی هر یک از این متغیر ها با شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی پرداخته شده است.
و در تحقیق مازاد به بررسی دنبال وجود رابطه معنی داری بین اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری و شاخص توسعه انسانی، از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
در مجموع نتایج بدست آمده حاصل از کاربرد روش های آماری حکایت از عدم تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های مختلف توسعه انسانی است.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدّمه:
فرآیند فراملیتی شدن و جهانی شدن اقتصاد فن آوری همراه با انقلاب بی سابقه ی علمی و فنی، به رغم موانع عظیم برای دولت های توسعه نیافته، فرصت های انگیزشی را برای پیشرفت و رفاه به وجود آورده است. تولید صنعتی، امروز به علّت اختراع مواد جایگزین، موّاد مصنوعی جدید و سازماندهی یارانه ای، به طور روزافزونی به موّاد خام و انرژی کمتری به ازای هر واحد تولید نیازمند است. در قرن بیست ویکم داشتن قدرت جهانی، دیگر پیروزی در بازی موازنه ژئوپلیتیکی میان قدرت های بزرگ نخواهد بود(حبیبا،1390).
در طی دو قرن گذشته، دانش عمومی بر این محور قرار گرفته بود که تنها دوعامل نیروی کار و سرمایه در تولید محصول نقش دارند، در حالی که در عصر کنونی، این دانش و اطلاعات است که به عنوان دارایی ایجاد کننده ثروت و ارزش اقتصادی شناخته می شود. هم چنین، توسعه فناوری جدید در سال های اخیر بخش زیادی از فعالیت های فیزیکی ایجاد ارزش را به ابعاد مبتنی به دانش انتقال داده است (باس و توماس[1] ، 2007). امروزه سرمایه فکری اعم از دانش، تجربه، مهارت شخصی، روابط خوب و توانایی فن آوری، منبع مهم مزیت رقابتی و عامل کلیدی سودآوری شرکت محسوب می شود. دو عامل مهم که موجب افزایش کیفیت عملکرد شرکت ها طی دو دهه گذشته شده است، جهانی شدن فزونی تغییرات فن آوری است. در این محیط، سرمایه فکری و دارایی نامشهود عوامل مهم موفقیت هستند. در رقابت اقتصادی جدید، دارایی مبتنی بر دانش، فراهم کننده یک مزیت رقابتی ذاتی هستند (مجتهد زاده و همکاران، 1389). از ویژگی های مبتنی بر دانش ، سرمایه گذاری های عظیم در سرمایه انسانی و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است؛ و از آنجایی که ظرفیت تولید برای دانش نامحدود است، در اقصاد مبتنی بر دانش، منابع نامحدودی ارائه می شود. ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش، باعث افزایش اهمیّت سرمایه فکری به عنوان یک دارایی نامشهود و منبع مهّمی برای ایجاد مزّیت رقابتی یک شرکت است(روس وروس[2] ، 1997)
میزان قدرت یک کشور، تعداد لشکرها، هواپیماها، ناوها و موشک های هسته ای آن نخواهد بود، بلکه قدرت آن به توانایی اش در نوآوری فن آورانه به منظور رقابت و انجام داد وستد در مقیاس جهانی وابسته است. به عبارت بهتر ما در دوره انتقال از قدرت سخت به نرم قرار داریم. اغلب کشورهای دنیا در ماراتن تاریخ باخته اند. آنها نه تنها نتوانسته اند توسعه پیدا کنند و در قدرت جهانی سهیم شوند، بلکه در مقابل چالش های عظیمی که در اقتصاد جهانی و انقلاب فن آوری پدید می آورند، کارآمدی ملّی را از دست داده اند(حبیبا، 1390).
سرمایه فکری عبارتست از تلاش برای استفاده موثر از دانش (محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (مواد خام) است. از دیدگاه روس و همکاران (1998) وی سرمایه فکری شامل همه فرآیند ها و دارایی هایی است که معمولا در ترازنامه نشان داده نمی شوند؛ و همچنین شامل همه دارایی های ناملموس (مثل علائم تجاری، حق ثبت و بهره برادری و نام تجاری) است که در روش های مدرن مورد توجه قرار می گیرد. به عبارت دیگر سرمایه ی فکری از جمع دانش اعضای سازمان و کاربرد آن هاست (هوانگ و یانگ[3] ، 2008)
توسعه وابسته به دلیل فقدان فن آوری مستقل وملّی، ناقص الخلقه و ابتر باقی می ماند، بنابراین مجبور به وارد کردن فن آوری است و باید همه عواقب فن آوری سرمایه بر را تحمّل نماید. به علاوه صنعت سرمایه های ملی و بومی، نیاز کشور وابسته به سرمایه های مالی بین المللی را تشدید می نماید. بنابراین در چارچوب توسعه ی وابسته، ناچارند خود را در سرمایه داری بین المللی مستحیل سازند (حبیبا، 1390).
انباشت سرمایه که روزی به زعم کارل مارکس (1986)، از مجموع ارزش های افزوده ی ناشی از کار کارگران صنعتی، قوام می یافت هیچ گاه متوقّف نگردید[4]. دنبال کردن فرآیند تاریخی گسترش نظام سرمایه داری تا عصر حاضر، نشان می دهد که این نظام متشکل از عناصر متضاد، علی رغم تضاد درونی خود و به وسیله دیالکتیک تاریخی، چگونه توانسته است خود را از ورطه ی سقوط بیرون کشد. انباشت سرمایه شکل نوینی به خود گرفته که این تغییر شکل، ناشی از انتقال تمرکز از سرمایه ی ملی به سرمایه غیر مادی یعنی اموال و دارایی های عظیم و نامتناهی است. این تغییر نیز به نوبه خود ابزاری است در خدمت نظام هوشمند سرمایه داری برای بقاء. در واقع، هزینه های بالای تولید کالاهای صنعتی و مادی، از جمله حمل و نقل، نگهداری و کنترل کیفیت به علاوه ی محدودیت های موجود در راه ساخت و راه اندازی این گونه اموال، کشورهای توسعه یافته را بر آن داشته است تا در زمینه هایی که کفه ی ترازوی مزیت نسبی در آنها سنگینی می کند، اقدام به فعالیت و سرمایه گذاری نمایند؛ یعنی در زمینه اموال فکری.
متاسفانه اکثر صنایع در کشوهای مختلف دنیا در حال استفاده از روش های سنتی حسابداری مالی هستند که قرن ها پیش برای محیط کسب و کار مبتنی بر کارهای یدی و دارایی های ملموس ایجاد شده بودند (بنتیس[5] ، 1999). در حالی که محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی های ناملموس جدید مثل دانش و شایستگی های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتریان فرهنگ سازمانی، سیستم ها، فرآیندها، ساختار سازمانی را در برمی گیرد. در این میان موضوعات مربوط به سرمایه فکری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست اندر کاران سازمانی را به خود جلب کرده است (قلیچ لی و همکاران، 1385).
برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید
[جمعه 1399-01-08] [ 02:47:00 ب.ظ ]
|