پایان نامه تاثیر نظام مدیریت دانش بر خلاقیت سازمانی |
چکیده
خلاقیت یکی از مهمترین و اساسیترین ویژگیهای انسان است که تقریبا همه ابعاد و جنبههای زندگی و تمدن وی را تحت تاثیر کامل خود قرار میدهد. در عصر تحولات و تغییرات سریع، سازمانهایی در جرگه موسسات موفق قرار میگیرند که مرتبا دانش جدید تولید نموده، آنرا در سطح سازمان گسترش داده و با سرعت زیاد از آن در محصولات و خدماتی که ارائه میدهند استفاده کنند. مدیریت دانش توانایی خرد جمعی در افزایش پاسخ گویی و نوآوری است. برای اینکه مدیریت دانش قابلیت اصلی سازمان شود، وجود سه مولفه مهم اجتماعی- فرهنگی، سازمانی و فناوری ضروری است. با ترکیب این مولفهها نظام مدیریت دانش خلق میشود.
بررسی میزان تاثیر نظام مدیریت دانش بر خلاقیت سازمانی جهت استفاده از آن برای توجیه مدیران ارشد نهادهای دانش محور و پیوند هر چه بیشتر علم مدیریت دانش با یکی از مفاهیم مهم رفتار سازمانی یعنی خلاقیت، با تعیین میزان تاثیر نظام مدیریت دانش بر آن از اهداف اصلی این پژوهش میباشد. به این منظور میزان تاثیر انواع نظام (سیستم)های اصلی مدیریت دانش بر خلاقیت سازمانی در سازمانهای دانش محور از طریق مصاحبه با مدیران تمامی شرکتهای مشاوره مدیریت فعال در حوزه ی مدیریت دانش بعنوان شاخص ترین نهادهای دانش محور در ایران طی یک پژوهش کیفی سنجیده شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد پیاده سازی نظام مدیریت دانش بر روی خلاقیت، مخصوصا خلاقیت سازمانی در نهادهای دانش محور تاثیر مستقیم دارد.
کلید واژه ها: مدیریت دانش، خلاقیت سازمانی، نهاد دانش محور، نظام مدیریت دانش
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
در عصر حاضر که عصر دانایی نامیده میشود، سازمانها شاهد محیطهایی هستند که روز به روز پویاتر و چالش برانگیزتر میشوند. تغییر و تحول جزء جدایی ناپذیر دنیای امروزی است، به عبارت دیگر تنها جزء ثابت تغییر است. امروزه به سرمایههای نامشهود و معنوی که همان دانش نامیده میشوند، به عنوان یک عامل مهم و حیاتی مینگرند. به بیان دیگر، سازمانهایی در برابر تغییرها و تحولها پیروز خواهند بود که بتوانند سرمایه نامشهود و معنوی (دانش) خود را بهبود و توسعه بخشند (ملکی نیا، بجانی، 1388).
مدیریت دانش فرآیند خلق ارزش از داراییهای نامحسوس سازمان است. داراییهای نامحسوس همچنین بعنوان سرمایهی معنوی، شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی یا سرمایه مشتری میباشد. سرمایهی انسانی، قدرت مغز و معلومات کارکنان در سازمان میباشد. سرمایهی ساختاری نیز به داراییهای معنوی اطلاق میشود که نمیتواند به آسانی توسط کارکنان به خانه برده شود (لیبوویتز[1] ، 1957).
نظام (سیستم)های اصلی مدیریت دانش عبارتند از: نظامهای مدیریت اسناد و مدارک، نظامهای پشتیبان تصمیم، نظامهای پشتیبان گروه، نظامهای اطلاعاتی مدیران اجرایی، نظامهای مدیریت جریان کار، و نظامهای مدیریت ارتباط با مشتری (جاشاپارا، 2004).
بدون تردید “خلاقیت و نوآوری” یکی از مهمترین و اساسیترین ویژگیهای انسان است که تقریبا همه ابعاد و جنبههای زندگی و تمدن وی را تحت تاثیر کامل خود قرارمیدهد. در واقع تمام علوم و فنون و هنرها و بهطور کلی همه تمدن انسان محصول خلاقیت است و در این خصوص نقش تکوینی و تکاملی دارد (زمین پرداز، 1389).
پل رومر[2] که از منتقدان «اقتصاد دانش» به شمار میآید، گفته است فقط منابع دانش و تفکرات، دارای استعداد نامحدودی برای رشد هستند. انتقال نظاممند دانش، به طور عام بر کل فعالیت سازمان و به طور خاص بر کار تکتک اعضا و کارکنان آن تأثیر میگذارد، به همه آنان سود رسانده و اثربخشی، کارآیی و بهره وری را افزایش میدهد. به این ترتیب، خلاقیتها از کاربرد دانش موجود و خلق نظرات جدید در انتقال نظاممند دانش، ریشه میگیرند و انتقالدهندگان، دریافتکنندگان و واسطههای دانش مورد نیاز، به دلیل تسهیم دانش، قیمتی مناسب را به شکل پیشرفت در کار و یا کسب موقعیت بهتر، دریافت مینمایند (عبدالکریمی، 1382).
1-2- بیان مسئله
شاید بتوان یکی از مهمترین ارکان مدیریت دانش را اجرا و پیاده سازی آن در سازمان برد، چرا که دیگر موارد مرتبط با آن، همگی به عنوان مقدمهای برای بستر سازی و استفاده از آنها برای تحقق عملی مدیریت دانش بهکار میروند. برای اینکه مدیریت دانش قابلیت اصلی سازمان شود، وجود سه مولفه مهم اجتماعی- فرهنگی، سازمانی و فناوری ضروری است. با ترکیب این مولفهها نظام مدیریت دانش خلق میشود (عدلی، 1383). بسیاری از نظامهای مدیریت دانش با طراحی و ادغام فناوریهای مختلفی توسعه یافته اند. تمام نظامهای مدیریت دانش به دنبال تامین انتظارات مدیریت ارشد نظیر نرخ بازده، سرمایه گذاری و افزایش اثربخشی است. در سازمانهایی که چالش آنها تولید کالا و ارائه خدمات با توجه به نیازهای درحال تغییر مشتریان است، بهبود فرآیندهای مدیریت با توانایی سازمان در کسب، توزیع و استفاده از دانش جدید همراه است (جاشاپارا، 2004).
از سوی دیگر خلاقیت یکی از مهمترین و اساسیترین ویژگیهای انسان است که تقریبا همه ابعاد و جنبههای زندگی و تمدن وی را تحت تاثیر کامل خود قرارمیدهد. تمام علوم و فنون و هنرها و بهطور کلی همه تمدن انسان محصول خلاقیت است. انسان با خلاقیت میتواند خود را تواناتر کند، بر طبیعت با عظمت غالب شود، جهان اسرار آمیز را بشناسد و مسائل و مشکلات عدیده حیات خودرا حل نماید. از این رو خلاقیت را محور حرکت جهانی قرن حاضر میدانند (زمین پرداز، 1389).
از این جهت که نهادهای دانش محور برای گسترش و کاربرد نوآوری و اختراع تشکیل میشوند، این پژوهش سعی دارد تا ضمن روشن ساختن ابعاد خلاقیت و نظام مدیریت دانش در نهادهای دانشمحور، تاثیر نظام مدیریت دانش را بر خلاقیت سازمانی را مشخص نموده و پیشنهاداتی در خصوص بالا بردن این میزان تاثیر ارائه نماید.
[جمعه 1399-01-08] [ 11:42:00 ب.ظ ]
|