چکیده:

بیمه عمر یکی از مهمترین و استراتژیک‌ترین محصولات شرکتهای بیمه دنیا محسوب می‌شود. در دنیا درصد فروش بیمه‌های عمر نسبت به سایر محصولات بیمه‌ای بسیار بالاتر است، اما با وجود اهمیت بسیار زیاد، فروش این محصول دارای پیچیدگی‌های خاص خود است. شرکتهای بیمه و نمایندگانی که درصدد فروش بیمه عمر هستند، باید ارتباط موثر و قابل اعتمادی با مشتریان خود ایجاد کنند، فردی که قرار است بیمه عمر خریداری نماید باید برای دهها سال به شرکت بیمه و  برند آن اعتماد کند، احساس خوبی از این شرکت و برند آن داشته باشد. در این راستا تبلیغات می‌تواند به عنوان یکی از مهمترین ابزار مورد استفاده شرکتها قرار بگیرد تا بتوانند اعتماد و احساس خوشایند مشتریان خود را نسبت به شرکتهای خود ارتقاء و بهبود ببخشند.

با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان رابطه متغیرهای تبلیغات شرکت‌ها، اعتماد و احساس به برند با میزان فروش بیمه عمر، انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از انواع پژوهش‌های کاربردی به شمار می‌رود و از لحاظ روش جمع‌آوری داده‌ها از انواع پژوهش‌های توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری عبارتند از  نمایندگی‌های سه شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا در شهر تهران که برای انتخاب نمونه معرف جامعه از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای استفاده شده است. ابزار جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن نیز در حد  مطلوبی ارزیابی شده‌است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها علاوه بر شاخص‌های مرکزی و پراکندگی و نمودار فراوانی داده‌ها، از آزمون‌های همبستگی گشتاوری پیرسون و آزمون رگرسیون گام به‌گام استفاده شد.

بر اساس نتایج آزمونهای همبستگی پیرسون، یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای تبلیغات شرکت‌ها، اعتماد به برند و متغیر احساس به برند با میزان فروش بیمه عمر رابطه معناداری دارند و بر اساس رگرسیون گام به گام دو متغیر اعتماد به برند و احساس به برند نتوانسته‌اند 73/0 از واریانس متغیر فروش بیمه عمر را تبیین و توجیه نماید.

کلید واژه‌گان: تبلیغات، اعتماد به برند، احساس به برند، بیمه عمر، شرکتهای بیمه.

 

 

 

فصل اول:

کلیات تحقیق

 

 

1-1- مقدمه:

بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی موفق در جهان، به ارائه خدمات کارامد و منطبق با نیاز مشتری، به عنوان یک منبع مزیت رقابتی می نگرند. ضرورت مبادله مؤثر بین مشتریان و عرضه کنندگان داخلی، به طور وسیعی در نوشته های مدیریتی مورد بحث قرار گرفته است و صاحب نظران اتفاق نظر دارند که خدمات بهتر به مشتریان داخلی، به ارایه خدمات بهتر به مشتریان خارجی منتهی می شود.

در پذیرش این اصل دیگر تردیدی وجود ندارد که بقای سازمانهای تولیدی وخدماتی در گرو حفظ و افزایش مشتریان آنهاست، برای این منظور ضروریست هر سازمان به عوامل مهم و تاثیرگزار رضایت مشتریان بیاندیشد و با توصیف و پیش‌بینی و نیز کنترل این متغیرها بتواند میزان رضایت مشتریان را مدیریت نموده و آن را به سمت بهبودی سوق دهد. نام و نشان تجاری یا برند نقشی اساسی در شرکت­های خدماتی بازی می کند زیرا نام و نشان تجاری قوی[1] اعتماد مشتریان را در ارتباط با خرید محصولات ناملموس افزایش می­دهد. نام و نشان تجاری قوی، مشتریان را قادر می­سازد تا بهتر بتوانند محصولات ناملموس را تجسم کرده و درک کنند. در ارتباط با خدمات که مقایسه و ارزیابی اولیه در ارتباط با خرید خدمت مشکل است، نام و نشان تجاری نقش مهمی را ایفا می­کند.

اعتماد، احساس و وفاداری به نام و نشان تجاری برای شرکت­ها دارای مزایای فراوانی است، چرا که موجب کاهش آسیب­پذیری شرکت به فعالیت­های رقابتی، کاهش هزینه­های شرکت، افزایش حاشیه­های مالی و افزایش ارتباطات بازاریابی موثر می شود (Kim et al.,2008) و ایجاد و حفظ اعتماد، احساس و وفاداری مصرف کننده به نام تجاری در قلب برنامه‌های بازاریابی شرکت­ها به ویژه در بازار­های رقابتی قرار دارد (Sweeney & Swait ,2008). واژه برند[2]دارای چندین معنی می باشد. برند نه تنها یک محصول واقعی است بلکه یک دارایی ناملموس با ارزش نیزهست. هر برند، دارای ویژگی های محسوس ونامحسوس می باشد که هر محصول را از محصولی دیگر متمایزمی کند. (Kim et al,2003)

برند به عنوان جزئی جدانشدنی از ارزش شرکت می باشد و یک دارایی استراتژیک1است که می‌تواند به عنوان محرک فرآیند برنامه­ریزی بازاریابی شرکت محسوب گردد. بدین معنی که برند می‌تواند به عنوان مزیت رقابتی یک شرکت در نظر گرفته شود.(Wong & Merrilee , 2008 )

1-2- بیان مسئله:

لویت[3] و کاتلر2  از جمله نخستین پژوهشگرانی بودند که در مطالعات خود بر اهمیت به مشتریان و کارکنان شرکت توجه داشتند. آنها اینطور مطرح کردند که کارکنان یک شرکت نیز در حقیقت مشتریان آن می باشند و بایستی نیاز و خواسته­های آنان نیز مورد توجه قرارگیرد. بنابراین جذب، توسعه، انگیزش و ارتقای کمی و کیفی توانائیها، ارزش آفرینی، بهبود مستمر ارائه خدمات به آنها و بالابردن سطح کیفیت کار به عنوان یک محصول و مشارکت آنها در انجام فرایندها به کمک مدیریت، سازمان را در جهت ارائه سطح بالای کیفیت محصولات و خدمات رهنمون می­سازد. در نتیجه افزایش سطح رضایتمندی در میان مشتریان خارجی سازمان را به همراه خواهد داشت.

به عبارت دیگر در محیطی که رقابت در آن پیوسته در حال افزایش است شرکت­ها می­بایست مشتری‌گرا باشند. زیربنای مفهوم بازاریابی، شناسایی نیازها و رضایت مشتری می­باشد که این امر منجر به حفظ و نگهداری مشتریان می‌گردد. همواره شرکت­ها منابع قابل­توجهی را برای سنجش و مدیریت رضایت و وفاداری مشتریان صرف می‌کنند.

درسالهای اخیر بازده دارایی‌های ناملموس برای بسیاری از شرکتها، دارای اهمیت بسیار زیادی گردیده است. بازاریابی یکی از زمینه­های کاربردی است که شرکت برای دستیابی به بازده فعالیتهایش تلاش بسیار زیادی می‌نماید(Seggie  et al,2004) . برندها باید مزایای رقابتی پایداری را برای شرکت ایجاد کنند، چرا که اگر مشتریان مطلوبیت ویژه‌ای از برند دریافت کنند  شرکت می تواند به مزیت رقابتی دست یابد. بنابراین برای مدیران برند مهم است که به ابزارهای معتبر و قابل اطمینانی برای ارزیابی عملکرد برند مشتری محور دست پیدا کنند.

امروزه، تبلیغات به عنوان یک محصول میان رشته­ای توجه بسیاری از محققان حوزه مدیریت، ارتباطات و اقتصاد را به خود معطوف ساخته است. پژوهشگران در بخش­های مختلف، با توجه به تاثیر ساز و کار تبلیغ در جامعه، به مطالعه آثار و آسیب شناسی تبلیغات می­پردازند( رسولی، 1386: 14، الف).

از آنجا که تبلیغات تجاری در نهایت با هدف انتقال اطلاعات و تغییر در رفتار مخاطبان قصد دارند موجبات افزایش مصرف کالایی خاص را پدید آورند و یا باورهای مشخصی را درباره کالاها یا خدمات مرتبط با آن در جامعه رواج دهند، مطالعه محتوای این پیام­ها ضروری است. گسترش زندگی شهری تحول بزرگی در زندگی اجتماعی و سازمانی به وجود آورده است.کوچک شدن خانواده­ها از آثار این تحول است که پشتوانه­ی خانوادگی فرد را محدود می­کند و فرد در جامعه مدرن شهری، پناه و پشتوانه صنعتی خود را از دست می­دهد. امرزوه بیمه راه حلی سازمانی برای پاسخ به این نیاز جوامع بشری در مقابله با بروز حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی است. در جوامع توسعه یافته بیمه کالایی لوکس نیست، بلکه ضرورتی اولیه و بدیهی در جهت حفظ اطمینان و ایمنی و کاهش ضریب خسارت و ریسک پذیرفته شده است. عدم آگاهی و شناخت کافی در مورد بیمه و
پوشش­های آن باعث ایجاد مشکلات گسترده­ای در حین بروز خطر و حادثه می­شود و گاه تبعات سخت و جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. باید تدابیری اندیشیدکه بیمه به عنوان کالا و امری ضروری در سبد خانوار مردم قرار گیرد .

با این اوصاف چنین وظیفه سنگینی به عهده مسئولین و متولیان این امر می­باشد. در همین راستا یکی از ابزارهای گسترش فرهنگ استفاده از بیمه و تقویت نگرش مطلوب مشتریان بیمه، تبلیغات است. برای مدیریت هرشرکت بیمه، معرفی درست محصولات بیمه­ای به مردم فرآیندی اساسی است. از طریق تبلیغات می­توان به کارایی و اثر بخشی در راستای اهداف شرکت بیمه در معرفی هر چه بهتر محصولات خود دست یافت و به صحت پیش­بینی­های صورت گرفته در مورد برنامه­ها پی برد.

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت