دانشگاه علامه طباطبایی 

رابطه تفکر انتقادی با نحوه نگرش در باره مواد روان گردان در دانش آموزان دختر اول دبیر ستان شهریار      

پردیس دانشگاه علامه طباطبایی

استاد راهنما:

دکتر فریده حسین ثابت

استاد مشاور:

دکتر رضا خاکپور

استاد داور:

دکتر فرامرز سهرابی

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده

هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه تفکر انتقادی و نحوه نگرش درباره مواد روان گردان بوده است.

روش: این مطالعه یک مطالعه توصیفی است که با روش همبستگی انجام گرفته است.نمونه مورد بررسی آن شامل 210 دانش آموزان دخترسال اول  دبیرستان شهرستان شهریار است که به روش نمونه گیری در دسترس  انتخاب و به ابزار تحقیق(پرسشنامه مهارت های تفکر انتقادی و نگرش سنج مواد مخدر)پاسخ دادند.

نتایج: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون نشان داد که 1: بین تفکر انتقادی و نگرش کلی نسبت به مواد روان گردان رابطه معناداری وجود دارد.2:بین تفکر انتقادی ومولفه شناختی نگرش درباره مواد روان گردان رابطه معنا داری وجود دارد.3: بین تفکر انتقادی و مولفه هیجانی نگرش درباره مواد روان گردان رابطه معناداری وجود ندارد.4: بین تفکر انتقادی و مولفه رفتاری نگرش رابطه معناداری وجود دارد.

بحث و نتیجه گیری: . یافته های تحقیق این که دانش آموزانی که درتفکر انتقادی مهارت بیشتری دارند، نسبت به مواد روان گردان هم نگرش مثبت دارند.

نتیجه اینکه شرایط اجتماعی در نگرش به مواد روان گردان تاثیر به سزایی داشته و تنها دارا بودن ویژگی های فردی مانند تفکر انتقادی در نگرش منفی به مواد موثرنیستند بلکه باید زمینه اجتماعی نیز فراهم باشد. برگزاری دوره های آموزش وآشنایی با مواد روان گردان از طریق کتب و مجلات توسط آموزش و پرورش، رسانه های گروهی و غیره برای دانش آموزان بسیار ضروری است.

 واژگان کلیدی: تفکر انتقادی، نگرش، نگرش درباره مواد روان گردان، سوءمصرف مواد، دانش آموز، شهریار .

 مقدمه                                  

مواد روان گردان، مواد شیمیایی هستند که که روی دستگاه عصبی تاثیر می گذارند و عملکرد هیجانی، ذهنی یا رفتاری را تغییر می دهند (ویتن؛ ترجمه سید محمدی، 1386) .

سوء مصرف مواد،[1] یکی از معضلات بهداشتی، درمانی و اجتماعی جهان امروز بوده و به جرات می توان ادعا کرد که تمامی جوامع کم و بیش با آن درگیری دارند (طوفانی و نوبخت، 1389).

     اگر سوء مصرف مواد و  اعتیاد[2] پدید ه ای مخرب تلقی میشود، به این دلیل است که در کمین نابودی گرانمایه ترین و پر ارزش ترین سرمایه جوامع انسانی، یعنی جوانان نشسته است و آنان را در چنگال عوارض سوء خود گرفتار می کند. اعتیاد جنبه فردی و شخصی ندارد، بلکه آسیب اجتماعی محسوب می شود (احمد وند،  1386). 

     اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی مثل حلقه های زنجیر به هم متصل و مرتبط اند، چرا که اگر یکی از آسیب های اجتماعی گریبان انسان را بگیرد، آسیب های دیگر نیز ممکن است به دنبال آن ظاهر گردد. پس برای تهیه هزینه های مواد دست به دزدی بزند و ممکن است هنگام دزدی صاحبخانه را مجروح و حتی به قتل برساند و…کما اینکه استفاده از مواد محرک و توهم زا، باعث ارتکاب جرایم خشونت بار هم می شوند (شاکرمی، 1386).

     با توجه به اینکه جهان در سه دهه اخیر با آمار های تکان دهنده در خصوص شیوع سوء مصرف مواد در سطح جامعه و به خصوص در بین جوانان و نوجوانان، مواجه شده است و هم چنین به خاطر نگرانی های عمیق اثرات زیان باری دارویی، اجتماعی، قانونی، بهداشتی و اقتصادی ناشی از سوء مصرف مواد، ما اکنون نیازمند توجه جدی برای گسترش هر چه بیشتر راهبرد های پیشگیرانه کار آمد هستیم. هر ساله هزینه های گزافی صرف پژوهش، درمان و پیشگیری از سوء مصرف و وابستگی به مواد می شود. به ویژه در سال های اخیر به دلیل ناکامی و هزینه های بالای فعالیت های درمانی و باز پروری توجه و تمرکز بیشتری به روش های پیشگیری معطوف شده است (هاوکینز، کاتالانو و میلر، 2004 ؛به نقل از  دائمی و همکاران، 1388).

     آسیب های اجتماعی طی چند دهه اخیر در سراسر جهان سیر صعودی داشته است. آمارهای نگران کننده در این زمینه، کارشناسان را به بررسی این معضل و یافتن راه حلی برای آن برانگیخته است. نتیجه این بررسی ها نشان می دهد که بسیاری از آسیب های اجتماعی ناشی از کمبود مهارت های روانی- اجتماعی لازم برای برخورد موثر با مشکلات زندگی هستند. به عنوان مثال، پژوهش های صورت گرفته در زمینه سوءمصرف مواد مخدر نشان داده اند که یکی از عوامل اصلی گرایش به مصرف مواد مخدر، پایین بودن عزت نفس، ضعف در مهارت های ارتباطی حل مسئله است. بنابر این مهارت های مقاومت در برابر فشار همسالان ،به عنوان یک مهارت روانی- اجتماعی می تواند باز دارنده باشد و به طور کلی مطالعات مختلف حاکی از رابطه مستقیم فقر مهارت های روانی- اجتماعی یا به طور کلی مهارت های زندگی و انواع جرم و آسیب اجتماعی مثل خود کشی و اعتیاد، کودک آزاری، همسر آزاری، دزدی، جنایت وانجام رفتار های مخاطره آمیز جنسی می باشد. به همین منظور یک برنامه مدون آموزش مهارت های زندگی می تواند بازدارنده یا کا هنده آسیب های اجتماعی در گروه های مختلف جامعه باشد (عبد الله پور، 1387 ).

     مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر ابتلا به سوءمصرف مواد، دوره بلوغ و نوجوانی است. در این دوران عوامل گوناگونی از جمله تغییرات سریع جسمانی و اختلال تصویر از خود و نیاز به پذیرفته شدن از طرف دوستان و استقلال، نوجوان را به طرف رفتار هایی مانند سیگارکشیدن یا سوءمصرف مواد سوق می دهد (میرزابیگی و همکاران،1388 ).

      گزارش سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که در دنیا حدود 200 میلیون معتاد به انواع مواد مخدر وجود دارد که بیشترین شیوع اعتیاد با 8/2 درصد در ایران می باشد (دلاور و همکاران  ، 1390 ).

جدیدترین آمارهای ارائه شده نشاندهنده آن است که در سطح کشور بیش از دومیلیون معتاد وابسته به انواع مواد مخدر وشش میلیون معتاد تفننی(سوء مصرف کننده) وجوددارند که بر اساس تحقیقات انجام شده در مورد مسئله اعتیاد در کشورمان حدود 10 درصد از افرادی که در ارتباط با مصرف مواد مخدر در زندانها به سر می برند، زنان تشکیل می دهند (ریسیان ،1389 ).

     در حال حاضر اطلاعاتی در دست است که نشان می دهد مصرف مواد در میان نوجوانان و جوانان افزایش چشمگیری یافته است. سوء مصرف مواد مخدر در بسیاری از افراد در سنین دبیرستان آغاز می شود. بنابراین یکی از مهم ترین راههای کاهش مصرف مواد مخدر در بزرگسالی کنترل آن در نوجوانی است (رحیمی موقر،1375؛به نقل از طاووسی ،1388 ).

     دوره بلوغ و نوجوانی،  مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر ابتلا به سوءمصرف مواد، است. در این دوران عوامل گوناگونی از جمله تغییرات سریع جسمانی و اختلال تصویر از خود و نیاز به پذیرفته شدن از طرف دوستان و استقلال، نوجوان را به طرف رفتار هایی مانند سیگارکشیدن یا سوءمصرف مواد سوق می دهد (میرزابیگی و همکاران،1388 ).

      با در نظر گرفتن اهمیت گرایش به مصرف مواد و آغاز آن از سنین جوانی و با توجه به اینکه اکثریت جمعیت کشور جوانند، به نظر می رسد اجرای برنامه های آموزشی برای تغییر [i]در نگرش جوانان نسبت به سوءمصرف مواد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

     امروزه در کشور هایی که که امور فرهنگی و ارتقاء سطح بهداشت روانی و آموزش مربوط به پیشگیری از آسیب های روانی- اجتماعی اولویت دارند، تاکید بسیاری بر آموزش مهارت های زندگی صورت می گیرد. مجموعه این مهارت ها در جامعه صنعتی و در فضای زندگی ای که پدر و مادر و معلم به صورت تمام وقت و صمیمی واز نزدیک، ارتباط کمتری با کودک ونوجوان دارند، برای رشد اجتماعی و اخلاقی افراد ضروری است و برابر نتایج پژوهش های انجام شده، بسیار سودمند است. یکی از این مهارت ها ،مهارت تفکر انتقادی است. این پژوهش به بررسی مهارت تفکر انتقادی فرد و ارتباط این مهارت با نگرش آنها نسبت به مواد روان گردان که مقدمه ای برای مصرف مواد است می پردازد.

بیان مسئله

     مصرف سوء مواد مخدر، یکی از مهم ترین معضلاتی است که کلیه جوامع بشری با آن روبرو هستند. مصرف سوءمواد و مشکل اعتیاد به عنوان یک پدیده مهلک و مخرب که  نتایجش می تواند اثرات بسیار سوئی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه داشته باشد در هر جامعه ای مطرح است و معمولا گروهی که در برابر این پدیده خطرناک بیش از سایر گروه ها آسیب پذیر است همانا “گروه جوانان “یک جامعه می باشد. بر اساس گزارش جلسه 1980 یونسکو، تحقیقات اجتماعی- رفتاری نشان داده که رفتار های ناشی از مصرف نابه جای داروهای اعتیاد آور و مواد مخدر و الکل، بزهکاری جوانان، خودکشی و افسردگی شایع ترین اختلال رفتاری جوانان نقاط مختلف جهان بوده است. با تمام اینها یک چیز حقیقت دارد و آن آینده جامعه است که با این معتادان جوانش و با هرز رفتن چنین نیروی انسانی عظیم چگونه خواهد بود و به کجا خواهد رفت …؟(فرجاد،1374).

     اعلام آمار چند میلیون نفری از معتادان و نیز ابراز نگرانی مسئولان از پایین آمدن سن اعتیاد (بر اساس اعلام مسئولان، طی سال گذشته میزان مصرف مواد مخدر فقط در میان دانش آموزان دوبرابر شده است )، زنگ های خطر را برای همه مسئولان، محققان و مردم به صدا در آورده است.

علی رغم آنکه وضعیت کشور ما در خصوص استفاده از مواد مخدر حتی قابل مقایسه با کشور های پیشرفته نیست و ارقام گزارش شده به وسیله مراکز ذی ربط وضعیت را وخیم تر گزارش می کند، با این حال سرمایه گزاری اصلی در بخش مقابله با  واردات و عرضه مواد مخدر است. با وجود مصرف سالانه میلیارد ها ریال در امر مبارزه با مواد مخدر- ضمن آنکه ضرورت این مبارزه را نمی توان نفی کرد- مشکل سوءمصرف مواد مخدر در کشور ما همچنان، حل نشده باقی مانده است. بخشی از این مشکل در راهبرد اساسی برخورد با پدیده اعتیاد است. به نظر می رسد ضروری است سایر ابعاد مبارزه با مصرف مواد مخدر، به ویژه کاهش تقاضا در اولویت قرار گیرد. بدین ترتیب توجه بیشتری به پیشگیری [3]به عنوان یک اصل اساسی می تواند به مبارزه فراگیر علیه اعتیاد و مصرف مواد مخدر یاری رساند (بهرامی، 1388 ).

     هم چنین با نگاهی به جامعه معتادین و تلاش های آنها برای ترک اعتیاد در می یابیم که در اغلب موارد بعد از مدت کوتاهی از ترک، مصرف مواد دوباره شروع می شود و روش های ترک اعتیاد نتوانسته است خیلی موثر واقع شود و هزینه های زیادی هم برای معتادان داشته است (خلیلی ،1388 ).

     به این ترتیب پیشگیری از ابتلای افراد جامعه به سوءمصرف مواد مخدر به معنای جلوگیری از تحمیل هزینه های سنگین به اجتماع، ابتلای افراد به ایدز و بیماری های دیگر، کاهش بازدهی نیروی کار، وقوع جرم و جنایت، از هم گسستگی کانون خانواده و در معرض تهدید قرار گرفتن نسل بعدی است. واضح است که نوجوانان، حساس ترین قشر جامعه در برابر خطر سوءمصرف مواد را تشکیل می دهند و لذا بیشترین تاکید رویکرد های پیشگیرانه باید بر این گروه متمر کز گردد (جزایری، 1387 ).

     واضح است که این بلای سیاه بیشتر کسانی را تهدید می کند که نگرش های نادرست تری نسبت به پیامد های سوءمصرف مواد مخدر دارند (امیر احمدی و همکاران، 1388 ).

روان شناسان معتقدند که میان نگرش افراد و تاثیر به عملکرد ایشان و رفتارشان رابطه ای مستحکم وجود دارد. طبق مطالعات صورت گرفته مشخص شده است افرادی  که نسبت به مواد مخدر نگرش ها و باور های مثبت دارند احتمال مصرف و اعتیاد شان بیشتر از کسانی است که نگرش های منفی یا خنثی دارند.

     تفکر انتقادی[4] که یکی از انواع مهارت های زندگی است، با ظهور دوره اطلاعات و افزایش پیچیدگی های جامعه، تفکر انتقادی به عنوان یک توانایی که زمینه مواجهه  عقلانی با اطلاعات و شرکت در جامعه به عنوان یک شهروند شایسته را فراهم می کند، نیازمند توجه بیشتری است (هالپرن[5]، 2003 ؛پل،1984؛به نقل از چان، هو، کو[6]،2011).

     نوجوانی که دارای تفکر انتقادی است، قادر است اطلاعات حاصل از منابع مختلف را با هم تلفیق کند، دید گاه های مختلف را مورد بررسی قرار دهد، خوب تجزیه و تحلیل کند، فرضیه های متفاوت بسازد و به آزمایش بگذارد و سر انجام به گونه ای منتقدانه قضاوت کند (هالپرن، 1999 ).

سوال های پژوهش

     چه رابطه ای بین تفکر نقاد و نحوه نگرش نسبت به مواد روان گردان وجود دارد؟

     چه رابطه ای بین تفکر نقاد و مولفه شناختی نگرش درباره مواد روانگردان وجود دارد؟

     چه رابطه ای بین تفکر نقاد و مولفه هیجانی نگرش درباره مواد روان گردان وجود دارد ؟

     چه رابطه ای بین تفکر نقاد و مولفه رفتاری نگرش درباره مواد روان گردان وجود دارد ؟

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه کلیک کنید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت