کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



  فیدهای XML

 



(۱۱) باید توجه داشت این دروننگری که راشدال برای اثبات وجود وجدان اخلاقی در انسان، بکار میگیرد، به کلی متفاوت از بحث دروننگری و شهود اخلاقی است که به آن اشاره شده است. در اینجا شهود راهی برای رسیدن به قوّهای است که هر انسان را قادر به درک احکام اخلاقی میکند و همین وجدان اخلاقی است که شهادت به وجود و اعتبار عینی ارزشهای اخلاقی میدهد. هرچند راشدال در نظریّات خود به شهودگرایی تعدیل شدهای قائل است. (۱۲) امّا این ایرل سوم شافتسبری(ایرل لقبی برابر با کُنت در فرانسه است) بود که نخستین بار خیر و شر را به حس اخلاقی نسبت داد. او انسان را دارای یک قوّه میداند که واجد حس تشخیص درست و غلط است (Shaftesbury,1904: 39-50). فرانسیس هاچسون این نظریّه را گسترش داد و به عنوان یک نظریّهی مستقل اخلاقی مطرح کرد. (۱۳) راشدال هیچگاه در متن استدلال خود از اصطلاح «خدا» استفاده نمی کند. و همواره به یک ذهن مطلق اشاره دارد. گاهی این ذهن را منبع تمام حقایق میداند و گاهی کنترل کنندهی تمام واقعیتها. با این کار هم نظریّات مختلف اخلاقی می توانند وارد بحث شوند و هم دیدگاه های معنوی مختلف که بعضی خدا را تنها نگهدارنده ارزشها میدانند نه خالق آن. امّا این استدلال باب اثبات وجود خداست و آن را باید در سنّت ا خدای ادیان ابراهیمی فهم کرد. خود راشدال برای تشریح ادهای خود نیز این ذهن مطلق را با خدا تطبیق میدهد و از ضرورت وجود خدا سخن به میان میآورد. هرچند دلیلی برای این ادعا دلیلی نمیآورد. (۱۴) انسان به عنوان یک موجود متفکر، ارزش را در حقیقتی مییابد که به دنبال آن است و این میتواند تبدیل به اصلیترین هدف زندگی انسان شود. البته نباید تصور کرد که این حقیقت چیزی بیگانه از انسان است بلکه این حقیقتی که انسان حقیقتجو به دنبال آن است، کامل کننده و متمم ماهیت عقلانی انسانست(Sorley, 1918: 31). (۱۵) در مباحث زیبایی شناختی برخی از فلاسفهی هنر زیبایی را امری ذهنی ناظر به احساسات و عواطف افراد میدانند و هیچگونه تحقق عینی برای آن قائل نیستند(رید، ۱۳۷۱: ۲). اینان زیبایی و زشتی را امری وابسته به تمایلات و احساسات افراد دانسته و به این امر معتقند که زیبایی مربوط به فرد صاحب حس است نه صفت شیء محسوس. به عبارتی زیبایی در چشمان تماشاگر است(See: Ross,1982: 37) . اگر معنای زیبا را از قورباغه ای بپرسی جواب خواهد داد:«ماده ام، او که سر کوچکش دو چشم بزرگِ گرد برجسته دارد و دارای دهن گشاد و شکم زرد و پشت قهوهای است»(دورانت، ۱۳۷۳: ۲۲۱-۲۲۲) پس زیبایی امری ذهنی و سلیقه ای و احساسی است و در خارج ردپایی از آن نمی توان یافت. به همین دلیل صدق و کذب و درست و نادرست در قضایایی که زشت و زیبا محمول آن است راهی ندارد. یعنی اگر کسی بگوید این صدا زیباست، نمی توان گفت این ادعا و گزاره ی بیان شده توسط این شخص صادق و یا کاذب است، زیرا آن فرد صرفاً سلیقه و احساس خودش را در مواجهه با این صدا بیان کرده است . رفتن به نوارابزار درباره وردپرس مقالات سری 24 سفارشی‌سازی 63 به‌روزرسانی افزونه, 3 به‌روزرسانی پوسته 1212 دیدگاه در انتظار مدیریت است تازه ویرایش نوشته جست‌وجوجست‌وجو سلام edame بیرون رفتن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-09-21] [ 02:37:00 ق.ظ ]




  • Wariboko, Nimi (2009) “The Principle of Excellence: A Framework for Social Ethics“, Lanham:Rowman & Littlefield.

 

  • Wielenberg, Erik J. (2005) “Value and Virtue in a Godless Universe” New York: Cambridge University Press.

 

  • Zacharias, Ravi (2008) “The End of Reason: A Response to the New Atheists” Grand Rapids: Zondervan.

پینوشتها
(۱) راشدال ارزش را به معنای خیر، درست و وظیفه که معنای خاص فلسفی آن است استعمال میکند هرچند گاهی معنای اخصی را همچون تجویزی بودن حکم مورد نظر دارد امّا بیشتر نگاهش به محمول گزارههای اخلاقی است. یعنی او درست بودن و خوب بودن را اموری میداند که دارای ارزش ذاتی هستند.در این باب در فصلهای گذشته توضیحات لازم داده شد.
(۲) در مقابل این دیدگاه میتوان به اخلاق مسیحی اشاره کرد که مرجعیت اش از کلیساست و این کلیساست که خوب و بد و درست و غلط را به تشخیص میدهد و نشان میدهد. هر چند در دنیای مدرن، واسطهی کلیسا حذف میشود و انسان خود میتواند به تنهایی از خدای خود درست و غلط را بیاموزد. (Rashdall,1916: 2) از همین رو راشدال بر این عقیده است که اخلاق وابسته به کلیسا هم از دل همین وجدان اخلاقی بیرون میآید.
(۳) استدلال کرت بایر را میتوان چنین صورتبندی کرد:

 

    1. وظیفهی هر کس، بنابر دیدگاه خودگرایی، تحصیل بیشترین نفع(در لذّتگرایی تحصیل بیشترین لذّت) است.

 

    1. از میان برداشتن الف برای ب بیشترین نفع را به همراه دارد.

 

    1. محافظت الف از خود بیشترین نفع را برای خود به همراه دارد.

 

    1. پس وظیفهی اخلاقی ب از میان برداشتن الف و وظیفهی اخلاقی الف، ممانعت از این کار است.

 

    1. ممانعت ب از انجام وظیفهی اخلاقی خود، عملی غیر اخلاقی است.

 

    1. پس برای الف هم اخلاقی است و هم اخلاقی نیست که ب را از عملاش بازدارد.

 

  1. امّا به دلیل اصل عدم امکان اجتماع نقیضین، یک فعل نمیتواند هم اخلاقی و هم غیر اخلاقی باشد.

بنابراین مقدّمهی اول ناصحیح و خودگرایی منجر به تناقض است. (Rachels James: 75-76)
(۴) این مطلب همان امری است که سیجویک، استاد راشدال، بر آن تأکید دارد: خواست آنچه هم درست است و هم معقول. معقولیت یک رفتار باعث ایجاد انگیزه برای انجام عمل میشود حتی اگر هیچ تمایل ذاتی برای انجام این عمل تجویز شده وجود نداشته باشد. در این صورت برای یک ذهنی که به معقولیت ذاتی پیروی از لذّت باور دارد، ممکن است که احساس کند که مجبور به پذیرش است، نه فقط پذیرش معقولیت انتزاعی رفتار غیرخودخواهانه، بلکه احساس میکند که مجبور به پذیرش چیزی درونمان هست که به یک سری رفتار بهکلی جدا از علایق شخصی فرد، فرمان میدهد، امر میکند و تجویز میکند. به بیان دیگر ما مجبور به پذیرش وجود و مرجعیّت چیزی که در عرف وجدان نامیده میشود یا مجبور به پذیرش وظیفهای که وجدان آن را تجویز میکند هستیم. این امر در اصطلاح فنی به عقل عملی یا امر مطلقی که عقل به آن امر میکند، مشهور است. ( Rashdall,1907, I : 47) سیجویک به نوعی شهودگرایی را منضم به فایدهگرایی میکند، کاری که بسیار از فایدهگرایی مرسوم به دور است. او شهودگرایی را تا حدی گریز ناپذیر میداند(ادواردز، ۱۳۷۸: ۱۲۸) راشدال هم این پیوند شهودگرایی و فایدهگرایی را میپذیرد و به آن اشاره دارد.
(۵) فایدهگرایی به گونهی غیر قابل تفکیکی با لذّتگرایی ممزوج شده و عدهای این مطلب را مطرح کردهاند که از آنجایی که فایدهگرایی یک دیدگاه غایتانگارانه است، شاید بتوان به نظریّاتی غیر غایتانگارانه در اخلاق متوسّل شد. دو مکتب مشهور غیر غایتانگارانه، شهودگرایی و وظیفهگرایی است. بنابر مکتب شهودگراییاگر بخواهم بدانم که آیا باید دروغ بگویم یا نه، باید تا لحظهی انجام فعل منتظر بمانم و به ندای درونم گوش دهم تا ببینم باید این دروغ خاص و معین را بگویم یا نه. بنابر مکتب اخلاق وظیفهگرا که کسانی مانند کانت از آن دفاع میکنند، برای پاسخ به سؤال مشابه که آیا باید دروغ بگویم یا نه، یک قانون کلی منقش در آگاهی انسان را معرفی میکند که به من میگوید هیچگاه نباید دروغ بگویی حتی اگر راهزن مسلحی با تهدید جان و مالات،از مکان تقریبی بهترین دوستات سؤال بپرسد، باز هم دروغ گفتن بنابر این قانون کلی اشتباه است. اگر این نظرات را بپذیریم نباید به هیچ عنوان تابعی از نتیجه را در محاسبات اخلاقی خود وارد کنیم. امّا راشدال این نظریّات را کاملاً خام و غیرقابل قبول میداند. راشدال به نوعی یک نتیجهگرا و فایدهگراست.جدا کردن عمل از نتیجهاش منطقاً محال است. نتایج تا جایی که میتوان پیشبینی کرد، جزئی از فعل هستند (Rashdall,1916: 11).
(۶) دیدگاه فایدهگرایی یک دیدگاه مورد قبول در نظر میان بسیاری از فلاسفه است. از این جمله ارسطو وافلاطون هستند. ارسطو گرچه نگاهاس به اخلاق متمایل به بهزیستی فردی است امّا یک فایدهگرا محسوب میشود که فایده و سود را کاملاً غیر لذّتگرایانه میداند. امّا افلاطون خیر فردی را گره خورده با اجتماع میداند و نگاه اجتماع گرایانه دارد به اخلاق دارد. بعضی از اخلاقگرایان انگلیسی مانند مانند کامبرلند از افلاطونیان کمبریج و تابعان او مانند کلارک دیدگاه فایدهگرایانهی افلاطون و ارسطو را به واسطهی تعالیم مسیحیت گسترش دادند.این تأیید فایدهگرایی در میان حسگرایان اخلاقی مانند هاچسون که صورت بندی معروف “بیشترین خوشی برای بیشترین تعداد” از اوست، هم وجود داشت. این فرمول پیش از باتلر در انگلیس و کانت در آلمان خیلی کم و به ندرت مورد انکار واقع شد. ( Rashdall,1907, I : 216)
(۷) در دستگاه غایتانگارانه، خیر میتواند تفسیر شود به عنوان:
الف) لذّت الف.۱) شخصی انگارانه (لذّتگرایی فردی)
الف.۲) برای همه انسانیت (لذّتگرایی همگانی یا فایدهگرایی)
ب) بهزیستی اخلاقی ب.۱) شخصیانگارانه (کمالگرایی فردی)
ب.۲) برای همه انسانیت (کمالگرایی همگانی)
ج) یک بهزیستی کلی شامل خیر اخلاقی،
عقلانی و زیبایی شناختی و… : ج.۱) شخصیانگارانه (سعادت شخصی)
ج.۲) برای انسانیت (فایدهگرایی آرمانی) (Rashdall,1913: 48 )
(۸) یکی از اموری که راشدال بر آن تأکید دارد و مدعیست شک در آن، نظریّات معرفتی متفاوتی را تولید میکند، بحث واقعیت «خود» و «ذات» انسانی است که در هر ساختمان اخلاقی پیشفرض قرارگرفته شده است. ذاتی و نفسی که پیشفرض قرار دادنش اساس معرفت است و برای داشتن هرگونه معرفتی به حضور مستمر و مداوم این ذات محتاجیم. معرفت تکه تکه و قطعه قطعه در لحظات مختلف بر این ذات و نفس وارد میشود و اگر نتوانیم لحظات متوالی زندگیِ همراه با آگاهیمان را به عنوان لحظات متوالی حضور مستمر ذات و نفس آدمی تلقی کنیم، هرگز نمیتوانیم این تجریبات متوالی را در این جهان بنا کنیم.اگر واقعیت وجود این ذات را انکار کنیم، هیچ زمینهای برای باور داشتن به وجود این جهان برای ما باقی نمیماند. چون معرفت به این جهان تنها با فرض واقعیت این ذات است که شکل می گیرد. به عبارت دیگر معرفت، به فاعل شناسا محتاجاند. یعنی اشیاء تنها در ارتباط با یک فاعل شناسا شناخته میشوند. از لحاظ معرفتشناسی تا مدرِکی نباشد مدرَکی هم نخواهد بود. حداقل چیزی که میتوانیم ادعا کنیم وجود یک ذهنیست، که قابلیت شناخت و معرفت را دارد و این ذهن وجودش به همان اندازه یقینی است که وجود موضوعات خارجی یقینی است.برای امکان اخلاق، به این ذات محتاجیم. ذاتی که نتوان آنرا به ذرات روحی ناپیوسته و یا ایدهها و احساسات مجزا از هم تعبیر کرد. به ذاتی محتاجیم که نتوان آنرا صفت صرف و بدون جوهر دانست. به ذاتی محتاجیم که حاصل اتفاق در ارگانیسم مادّی نباشد.به عقیدهی راشدال افعال منحصر به فرد ما، ناشی از یک ذات مجرد و غیرمادّی است که وجودش هم برای معرفت و هم برای تحقق افعال اخلاقی ما لازم و ضروری است( Rashdall,1907, II : 199-200).
(۹) راشدال شروطی را برای عینیگرایی مطرح میکند. شرط اول برای عینی بودن ارزشها اعتقاد به این امر است که گزارههای اخلاقی مستقیماً توصیفگر حقایق اخلاقی‌اند، و بدین لحاظ، آن‌ها دارای ارزش صدقاند، و صدق و کذبشان با این مطلب، که آیا حقایق اخلاقی را توصیف میکنند یا نه، تعیین میشود. پسزمانی میتوان از ارزش عینی و حکم عینی اخلاقی سخن به میان آورد که به صادق بودن و یا کاذب بودن یک ارزش اخلاقی قائل باشیم. چون کسی قائل به عینیگرایی اخلاقی است، به واسطهی داشتن یک حقیقت عینی و ملاک واقعی، توان قضاوت در باب صادق بودن یا کاذب بودن اخلاقی را دارد( Rashdall,1907, II : 211). امّا اگر دیدگاهی شبیه به دیدگاه ذهنیگرایان داشته باشیم که ارزشها را اموری نه واقعی بلکه غیر مستقل و وابسته به احساسات درونی انسانها خواهند بود، آنگاه متصف شدن این ارزشها به صادق و کاذب بودن امری بیمعنا ست. به عبارت دیگر مهمترین امر برای قضاوت در باب گزارهها و احکام اخلاقی، که همان داشتن ملاک و حقیقت اخلاقیاست، در قضاوت ذهنیگرایی اخلاقی وجود ندارد. پس از دیدگاه ذخنیگرایان ادعای صادق یا کاذب بودن احکام اخلاقی بیمعناست. به طور مثال در باب دو گزارهی اخلاقی مانند «شکنجهی افراد بیگناه خوب نیست» و «دروغ گفتن برای کسب منفعت شخصی امر درستی است»، عینیّتگرایی اخلاقی مدعی است که این گزارهها یا کاذباند یا صادق. عینیّتگرا میتواند بر اساس دارا بودن معیاری اخلاقی حقیقی، قاطعانه بر صادق بودن گزارهی اخلاقی اول و کاذب بودن گزارهی دوم حکم کند و ادعا کند همهی گزارههایی مطرح در اخلاق قابلیت صدق و کذب را در خود دارد. ولی با داشتن موضع ذهنیگرایانه، دیگر این قدرت را نداریم که احکام اخلاقی را صادق و یا کاذب بدانیم. زیرا معیار و ملاکی نداریم. بسیاری از احکام بر اساس ذهنیتهای متفاوت و احساسات متعارض، هم میتواند صادق باشند و هم کاذب. چون معیارها متفاوت است. بسیاری از احکام اخلاقی دیگر نیز چون هنوز در ارتباط مستقیم با فاعل اخلاقی قرار نگرفتهاند و طبعاً ذهنیت و یا احساسی را برانگیخته نکردهاند، نه صادق اند و نه کاذب.
شرط دوم این است که ارزش ها جهانشمول و مطلقاند. یعنی اگر چیزی خوب یا درست است، آن چیز در هر زمان و در هر مکان خوب و درست است. رفتارهای اخلاقی ما باید مطابق با ارزشهای مطلق باشد و تنها ارزشهای عینی هستند که واجد این ویژگی هستند. پس عینیّت ارزشهای اخلاقی به این معناست که درست بودن و یا خوب بودن یک عمل اخلاقی محدود به زمان و مکان نیست(Rashdall,1913: 35). این ارزشها در فرهنگهای متفاوت تغییری نمیکنند و همهی جوامع بشری را در بر میگیرند. اگر کودک آزاری را عملی غیر اخلاقی بدانیم، این عمل مربوط به فرهنگی خاص، یا دینی خاص، یا منطقهی جغرافیایی خاصی نیست. بلکه کودک آزاری در همه فرهنگها، ادیان و مناطق جهان عملی غیر اخلاقی خواهد بود. این دیدگاه مقابل دیدگاه ذهنیگرایی اخلاقی است. ذهنیگرایان عمومیّت اخلاق را به جوامع و فرهنگهای متفاوت تخصیص میزنند و حتی گاهی احکام اخلاقی را نسبت به هر فردی منحصر به فرد میدانند. این نظریّه هر رفتار اخلاقی را دارای زمینههایی میدانند که با تفاوت این زمینهها، احکام اخلاقی نیز متفاوت میشود. شاید امروزه در فرهنگهای متجدد «کسب منفعت از کار کودکان» امری غیر اخلاقی باشد امّا در فرهنگهای سنتی و جوامع کمتر توسعه یافته کار کودکان نه تنها امری نادرست نیست بلکه گاهی جزء ضروریات جامعه و وظایف کودکان است. البته نباید گمراه شویم. راشدال از ارزشهای کلی و جهانشمول و ارزشهای جزئی صحبت میکند. به طور مثال راستگویی ارزش مهمی است، مگر اینکه اتفاقی رخ دهد یا موقعیتی بوجود آید که بتواند التزام فرد به صدق و درستی را به واسطهی ارزش مهمتری مغلوب سازد. اگر گفتن حقیقت باعث کشته شدن فرد بیگناهی شود؛ گفتن حقیقت و راستگویی از لحاظ اخلاقی امری اشتباه است. با این حال راستگویی همچنان ارزشی کلی و جهانشمول است که موقعیتهای جزئی اینچنینی باعث محدود شدناش نخواهد شد( Rashdall,1907, II : 147).
شرط سوم عینی بودن ارزشها که میتوان از کلام راشدال استخراج کرد، عدم تأثیر خواست و خواهشهای انسانی در ارزشهای اخلاقیست. راشدال به شدت بر این امر اصرار دارد که ارزشها محصول خواست و خواهشما نیست(Rashdall,1913: 35). تمایلات انسانی و خواستهای بشر نمیتواند در درست بودن و نادرست بودن رفتارهای اخلاقی ما تأثیری داشته باشد. اگر فردی از آزار رساندن به حیوانات لذّت میبرد یا اگر فردی در موقعیتی است که دروغ گفتن میتواند منفعت زیادی به او برساند، این خواستن و لذّت بردن، باعث نمیشود که آزار حیوانات و دوغگویی عملهای اخلاقی تلقی شوند. این امر هم بهخاطر وجود همان ملاک و معیار حقیقی در دیدگاه عینیگراست. امّا اگر دیدگاه ما دیدگاه ذهنیگرایانه بود آنگاه باید بپذیریم ارزش ها محصول خواستها و خواهشهای ماست. درستی و نادرستی رفتارهای اخلاقی ما وابسته به خواست و تمایل افراد است. خیر چیزی نیست جز آنچه ما میخواهیم و شر هم تنها آن چیزیست که ما آن را نمیخواهیم. پس قتل میتواند در جایی و نسبت به فردی که تمایل به کشتن افراد دارد درست باشد و در جایگاه دیگری نادرست باشد(Rashdall,1916: 9).
(۱۰) ایدهآلیسم کانتی، که راشدال در بیان آن را میپذیرد ولی در عمل گاهی به دیدگاه بارکلی نزدیک میشود، ایدهآلیسم اصلاح شده یا ایدهآلیسم انتقادی است که تجربه و اشیاء خارج را مبدأ معرفت میدانند امّا ذهن را تنها دریچه علم میدانند. پس ایدهآلیسمی که کانت در مقام رد آن بر میخیزد ایدهآلیسم مطلق است.البته باید توجه داشت که ایدهآلیسم کانتی، یا به طور کل هر ایدهآلیسم متافیزیکی، منطقاً ما را به ایدهآلیسم در اخلاق نمیرساند. اینکه جهان در ذهن ما شکل میگیرد و ما از جهان خارج فهمی مستقل از ذهن نداریم، منطقاً باعث نمیشود که تصوّر کنیم در اخلاق هم، که جهان باید است و بهکلی متفاوت از جهان هست است، میتوانیم همین روند را طی کنیم. امّا راشدال معتقد است که این آرمانگرایی در متافیزیک، به صورت طبیعی حمایت و پشتیبانی لازم را از آرمانگرایی در اخلاق بوجود میآورد(Rashdall,1907, II : 198).
(۱۱) باید توجه داشت این دروننگری که راشدال برای اثبات وجود وجدان اخلاقی در انسان، بکار میگیرد، به کلی متفاوت از بحث دروننگری و شهود اخلاقی است که به آن اشاره شده است. در اینجا شهود راهی برای رسیدن به قوّهای است که هر انسان را قادر به درک احکام اخلاقی میکند و همین وجدان اخلاقی است که شهادت به وجود و اعتبار عینی ارزشهای اخلاقی میدهد. هرچند راشدال در نظریّات خود به شهودگرایی تعدیل شدهای قائل است.
(۱۲) امّا این ایرل سوم شافتسبری(ایرل لقبی برابر با کُنت در فرانسه است) بود که نخستین بار خیر و شر را به حس اخلاقی نسبت داد. او انسان را دارای یک قوّه میداند که واجد حس تشخیص درست و غلط است (Shaftesbury,1904: 39-50). فرانسیس هاچسون این نظریّه را گسترش داد و به عنوان یک نظریّهی مستقل اخلاقی مطرح کرد.
(۱۳) راشدال هیچگاه در متن استدلال خود از اصطلاح «خدا» استفاده نمی کند. و همواره به یک ذهن مطلق اشاره دارد. گاهی این ذهن را منبع تمام حقایق میداند و گاهی کنترل کنندهی تمام واقعیتها. با این کار هم نظریّات مختلف اخلاقی می توانند وارد بحث شوند و هم دیدگاه های معنوی مختلف که بعضی خدا را تنها نگهدارنده ارزشها میدانند نه خالق آن. امّا این استدلال باب اثبات وجود خداست و آن را باید در سنّت ا خدای ادیان ابراهیمی فهم کرد. خود راشدال برای تشریح ادهای خود نیز این ذهن مطلق را با خدا تطبیق میدهد و از ضرورت وجود خدا سخن به میان میآورد. هرچند دلیلی برای این ادعا دلیلی نمیآورد.
(۱۴) انسان به عنوان یک موجود متفکر، ارزش را در حقیقتی مییابد که به دنبال آن است و این میتواند تبدیل به اصلیترین هدف زندگی انسان شود. البته نباید تصور کرد که این حقیقت چیزی بیگانه از انسان است بلکه این حقیقتی که انسان حقیقتجو به دنبال آن است، کامل کننده و متمم ماهیت عقلانی انسانست(Sorley, 1918: 31).
(۱۵) در مباحث زیبایی شناختی برخی از فلاسفهی هنر زیبایی را امری ذهنی ناظر به احساسات و عواطف افراد میدانند و هیچگونه تحقق عینی برای آن قائل نیستند(رید، ۱۳۷۱: ۲). اینان زیبایی و زشتی را امری وابسته به تمایلات و احساسات افراد دانسته و به این امر معتقند که زیبایی مربوط به فرد صاحب حس است نه صفت شیء محسوس. به عبارتی زیبایی در چشمان تماشاگر است(See: Ross,1982: 37) . اگر معنای زیبا را از قورباغه ای بپرسی جواب خواهد داد:«ماده ام، او که سر کوچکش دو چشم بزرگِ گرد برجسته دارد و دارای دهن گشاد و شکم زرد و پشت قهوهای است»(دورانت، ۱۳۷۳: ۲۲۱-۲۲۲) پس زیبایی امری ذهنی و سلیقه ای و احساسی است و در خارج ردپایی از آن نمی توان یافت. به همین دلیل صدق و کذب و درست و نادرست در قضایایی که زشت و زیبا محمول آن است راهی ندارد. یعنی اگر کسی بگوید این صدا زیباست، نمی توان گفت این ادعا و گزاره ی بیان شده توسط این شخص صادق و یا کاذب است، زیرا آن فرد صرفاً سلیقه و احساس خودش را در مواجهه با این صدا بیان کرده است .

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ق.ظ ]




  • George Bernard Shaw(1856-1950) ↑

 

  • Process theology ↑

 

  • Alfred North Whitehead (1861-1941) ↑

 

  • البته برگسون اگر چه دیدگاه ماشینانگارانیِ جهان هستی را رد میکند، امّا چنین نیست که دیدگاه هدفمند دانستن عالم هستی را نیز باور داشته باشد. (نک: برگسون، ۱۳۷۱: ۱۳۹-۱۳۰). ↑

 

  • William Durant (1885-1981) ↑

 

  • به طور مثال دیدگاه نیگل در باب عینیّت ارزشهای اخلاقی که به نوعی خودمحوری استوار است و قائم به دیدگاه مؤمنانه به عالم هستی نیست.(See: Negel, 1970: 14-17). ↑

 

  • باید توجّه داشت تمرکز بحث ما بر روی وجود و عدم وجود ارزشهای اخلاقی است نه الزام اخلاقی. شاید بتوان با سؤال از آنچه الزام اخلاقی مینامیم، به شیوهی موجّهتری ضرورت این نگاه مؤمنانه به عالم هستی را اثبات کنیم امّا این نکته در مقام بحث ما نیست. ↑

 

  • David Elton (D.Elton) Trueblood (۱۹۰۰- ۱۹۹۴) ↑

 

  • World War II (1939-1945) ↑

 

  • Religious Society of Friends ↑

 

  • Quakers ↑

 

  • برای آشنایی با عقاید این انجمن مذهبی به کتابی که خود تروبلود منتشر کرده مراجعه کنید:
    ) See: Trueblood, D. Elton (1966)”The People Called Quakers”,  ( ↑

 

  • Harvard University ↑

 

  • Johns Hopkins University ↑

 

  • Stanford University ↑

 

  • Richmond ↑

 

  • Earlham College ↑

 

  •  Samuel Johnson(1709 -1784) ↑

 

  • Dwight D. Eisenhower (1890-1969) ↑

 

  • Richard Milhous Nixon (1913-1994) ↑

 

  • Lyndon Baines Johnson (1908-1973) ↑

 

  • Ronald Wilson Reagan (1911-2004) ↑

 

  • Director of Religious Information at the U.S. Information Agencyمشهور به صدای امریکا (VOA). ↑

 

  • Herbert Clark Hoover(1874 -1964) ↑

 

  • Philosophy of Religion (1957) ↑

 

  • شاید این تغییر کاربری در استدلالهای اخلاقی (و کاهش توقّعات، از کل براهین اثبات وجود خدا) تحت تأثیر دیدگاههای فلسفهی جدید باشد و یا تحت تأثیر حملههای شدید خداناباوران به مؤمنین باشد.اینگونه دغدغهی مؤمنین نه اثبات وجود خدا بلکه اثبات معقولیت باور به خدا است. ↑

 

  • برای آشنایی با این تفاوت میان اثبات سنّتی وجود خدا و قرینهگرایی به نفع وجود خدا مراجعه شود به: (Mavrodes, 1970: 30-48) ↑

 

  • Meaningless 

 

  • Irrational 

 

  • Existentialist 

 

  • Nihilists 

 

  • Self-Defeating ↑

 

  • John Dewey (1859-1952) ↑

 

  • Baker Encyclopedia of Christian Apologetics ↑

 

  • Order ↑

 

  • Philosophical Mechanism ↑

 

  • Pierre-Simon Laplace(1749-1827) ↑

 

  • Napoleon Bonaparte(1769-1821) ↑

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ق.ظ ]




    1. رفع نارسائی مالیاتی سنتی

 

    1. ایجادمنبع درآمدبرای پاسخگوئی به هزینه های روزافزون دولت

 

    1. ایجادنظام مالیاتی متناسب باعملکردپیمان منطقه ای

 

    1. شفاف سازی مبادلات اقتصادی وآشکارسازی بخش اقتصادزیرزمینی،

 

  1. ایجادتحول دررساختارمالیاتی به دلایل ناهمگونی باروندتوسعه

علی رغم این که به دلیل فقدان شناخت مالیات برارزش افزوده برخی ازکشورها نسبت به پذیرش آن ابرازنگرانی کرده اند،اماباگذشت زمان شمارکشورهای استفاده کننده ازاین مالیات بسیارافزایش یافته است (ضیائی بیگدلی، ۱۳۸۴).
۱-۴- اهداف تحقیق
۱- بررسى تأثیر اجراى قانون مالیات بر ارزش افزوده بر درآمدهای مالیاتی دولت
۲- بررسی میزان اهمیت و تعیین اولویت اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در افزایش درآمد مالیاتی استان یزد
۳- بررسی نرخ رشدمالیاتی کشورطی دوره اجرای سیاست مالیات برارزش افزوده دراستان یزد
۱-۵- سوالات تحقیق

 

    1. آیا اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده بر افزایش درآمد مالیاتی استان یزدتاثیر مثبتی دارد؟

 

  1. آستانه نرخ رشدمالیاتی کشورطی دوره موردبررسی (اجرای سیاست مالیات برارزش افزوده) دراستان یزدبه چه مقداربوده است؟

۱-۶- فرضیات تحقیق
۱- اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده بر افزایش درآمد مالیاتی استان یزد تاثیر مثبت و معنی دار دارد.
۲-نرخ رشددرآمدهای مالیاتی استان یزد پس ازاجرای سیاست مالیات برارزش افزوده از مقدار آستانه رشد درآمدهای مالیاتی فراتررفته است.
۱-۷- قلمرو تحقیق
۱-۷-۱- قلمرو مکانی
این تحقیق در مورد استان یزد انجام گرفته است.
۱-۷-۲- قلمرو زمانی
در این تحقیق از داده های ماهانه بین سالهای ۱۳۸۴-۱۳۹۲ استفاده شده است.
۱-۸- تعاریف واژه ها
مالیات
مالیات انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیت اقتصادی است که نصیب دولت می‌گردد. به عبارت دیگر تعهد مالی و قانونی شخص حقیقی نسبت به دولت است و حق اجتماعی است بر گردن کسانی که در سایه مواهب جامعه به زندگی و کار مشغولند و قسمتی از درآمد یا ثروت خود را به دولت می‌پردازند.درواقع مالیات عبارت ازسهمی است که بموجب اصل تعاون ملی وطبق مقررات موضوعه هریک ازافرادکشورموظف است ازدرآمدیادارائی خویش به منظورتامین هزینه های عمومی وحفظ منافع اقتصادی سیاسی واجتماعی کشور،برحسب توانائی واستطاعت مالی خودبه خزانه دولت بپردازد (آقانظری، ۱۳۸۷).
مالیات بر ارزش افزوده[۳]
نوعی مالیات چند مرحله‌ای است که در مراحل مختلف زنجیره تولید ـ توزیع براساس درصدی از ارزش افزوده کالاهای تولید شده و یا خدمات ارائه شده اخذ می گردد ولی مالیات پرداختی در هر مرحله از زنجیره واردات ـ تولید ـ توزیع به عنصر مرحله بعدی زنجیره انتقال می‌یابد تا در نهایت توسط مصرف‌کننده نهایی پرداخت گردد. این مالیات در واقع نوعی مالیات غیرمستقیم بر مصرف است که به صورت غیرانباشته به کلیه مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می‌گیرد و خرید کالا و خدمات واسطه‌ای را از پرداخت مالیات معاف می‌کند. مالیات بر ارزش افزوده، برابر مالیات بر تولید ناخالص ملی است، به عبارت دیگر پایه مالیات بر ارزش افزوده، ‌تولید ناخالص ملی است.
مالیات برارزش افزوده نسبت به سایر مالیات‌های مرسوم یک مالیات جدید است، گسترش این سیستم یکی از بهترین توسعه‌های مالیاتی به شمار می‌رود که برای رفع یا کاهش اختلال و نارسایی‌های مالیات سنتی و همچنین افزایش درآمد دولت شکل می‌گیرد. (طرح استقرار نظام مالیات برارزش افزوده، ۱۳۸۷)
مودی
فعالان اقتصادی اعم ازشخص حقیقی وحقوقی که اقدام به فروش،صادرات یاواردات کالاها وخدمات مشمول مالیات برارزش افزوده می کنندوطبق ضوابطی که سازمان امورمالیاتی اعلام می نمایدمکلف به ثبت نام شده اندمودی محسوب می شوند (راهنمای مودیان مالیات برارزش افزوده، ۱۳۸۸)
سازماندهی تحقیق
در این فصل مسئله و هدف تحقیق بیان شده است و فرضیه های مبتنی بر مسئله تحقیق پایه گذاری و تعریف شده اند.همچنین قلمرو موضوعی،مکانی و زمانی تحقیق بیان گردیده و متغیر های تحقیق تعریف شدند. در فصل دوم چارچوب نظری تحقیق و بعضی از تحقیقات خارجی و داخلی انجام شده در رابطه با موضوع تحقیق بیان می شود. فصل سوم در بر گیرنده روش تحقیق است. فصل چهارم مربوط به تجزیه و تحلیل داده ها و برآورد مدل تحقیق و در انتها فصل پنجم به نتیجه گیری پرداخته و پیشنهادات ارائه گردیده است.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مبانی نظری
آشنایی با درآمدهای عمومی دولت از جمله وظایف دولت، ارائه خدمات عمومی از قبیل: امنیت، بهداشت و درمان، آموزش و…، تخصیص منابع بین بخش های مختلف کشور، توزیع درآمد و ثروت بین گروه های مختلف جامعه و دست یابی به اهدافی مانند تثبیت قیمت ها، اشتغال کامل و رشد اقتصادی می باشد. دولت برای انجام وظایف و مسئولیت های خود به هزینه و برای تأمین این هزینه ها به منابع مختلف مالی نیازمند است. اصولاً درآمدهای دولت به دو گروه کلی تقسیم بندی می شود:
الف- درآمدهای مالیاتی: یکی از مهم ترین راه های تأمین مخارج دولت، جمع آوری مالیات است به عبارت دیگر، با توجه به مقایسه این منبع مهم تأمین مالی با سایر منابع، می توان گفت، هرچه سهم مالیات ها در تأمین مخارج دولت بیشتر باشد، از آثار نامطلوب اقتصادی کاسته می شود. در کشورهای پیشرفته برخلاف کشورهای در حال توسعه- که مالیات ها نقش ناچیزی دارند- تقریباً تمامی مخارج دولت از این طریق دریافت می شود.

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ق.ظ ]




  • دادن تصمیم‌ها و کمک‌های فنی یا واگذاری فیلم‌های سینمایی تحصیل می‌کند (سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۷).

۲-۲-۳-۲- مالیات های غیرمستقیم
مالیات های غیرمستقیم، مالیات هایی هستند که به طور غیرمستقیم بر کالاها و خدمات وضع می شوند. این دسته از مالیات ها به سه گروه عمده مالیات بر واردات (عوارض گمرکی)، مالیات بر انواع کالاها و خدمات داخلی (مثل مالیات بر فرآورده های نفتی و سیگار) و مالیات بر ارزش افزوده تقسیم می شوند که پایه اخذ آنها مصرف داخلی کشور می باشد.
مالیات های مستقیم مستقیماً و متناسب با درآمد اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی وصول می شود. اما مالیات های غیرمستقیم به ارزش بعضی از کالاها و خدمات اضافه می شود و پرداخت آن به مصرف کننده تحویل می گردد. اساس این تقسیم بندی عادلانه بودن آن است، چرا که مالیات های مستقیم از این رو توجه و تأکید است که این نوع مالیات از اعتبار درآمد و ثروت افراد مطالبه می شود، حال آن که مالیات های غیرمستقیم به کلیه ی مصرف کنندگان کالا یا استفاده کنندگان از خدمتی که دولت بر آنها مالیات وضع کرده است صرف نظر از موقعیت مالی فرد تعلق می گیرد. درواقع مصرف این گونه کالاها و خدمات است که فرد را به مؤدی پرداخت کننده مالیات غیرمستقیم تبدیل می کند (سازمان امور مالیاتی کشور ، ۱۳۸۷).
روند مالیات های غیر مستقیم در ایران را می توان به سه دوره تقسیم نمود:
الف) دوره اول: تا قبل از اجرای قانون موسوم به تجمیع عوارض
ب) دوره دوم: اجرای قانون موسوم به تجمیع عوارض
ج) دوره سوم: اجرای مالیات بر ارزش افزوده
قانون موسوم به تجمیع عوارض مصوب سال ۱۳۸۱ با اهدافی چون یکپارچگی قوانین اخذ مالیات‌ غیرمستقیم در کشور طی سال‌های ۱۳۸۲- ۱۳۸۷ به معرض اجرا گذارده شد. اما این نظام مالیاتی با وجود اینکه بستر‌های مناسبی را در ساختار مالیاتی کشور برای اخذ مالیات غیرمستقیم ایجاد نمود، دارای معایبی اساسی چون موارد ذیل بود:

 

    • وصول مالیات تنها در مرحله تولید و اخذ آن از فروش درب کارخانه‌ای؛

 

    • عدم وصول مالیات درگمرکات؛

 

    • مشکلات ناشی از تفکیک کالاهای نهایی از کالاهای واسطه‌ای جهت مشمولیت؛

 

  • داشتن اثرات آبشاری و اخذ مالیات مضاعف از تولید؛

در جمهوری اسلامی ایران، تلاش در جهت رفع این معایب و اصلاحات ساختار مالیاتی به منظورگسترش پایه مالیات به دامنه وسیعتری از کالاها و بهبود مراحل اجرایی اخذ این مالیات، موجبات زمینه‌سازی اجرای تدریجی مالیات بر ارزش افزوده در کشور را فراهم نمود.
مالیات بر ارزش افزوده به عنوان جایگزین انواع مالیات هایی که از مصرف اخذ می شوند، به ویژه مالیات ها و عوارض مندرج در قانون موسوم به تجمیع عوارض(که با اجرای نظام مالیات بر ارزش افزوده حذف و جایگزین گردید)، با هدف بهینه سازی نظام اخذ مالیات بر مصرف، حذف اثرات سوء مالیات ها و عوارض چندگانه و آبشاری و شفاف‌سازی معاملات اقتصادی و عملاً با همان نرخ قانون موسوم به تجمیع عوارض به اجرا گذاشته شده است.
در طبقه‌بندی مالیات‌های غیرمستقیم تاکنون به علت نبود یک الگو و نظام مدون مالیاتی برای‌ایران، طبقه‌بندی جامع برای‌این نوع تدوین نشده است اما آنچه که به صورت رایج در سیستم مالیاتی کشور به کار می‌رود به صورت کلی عبارت است از:
۱) مالیات بر محصول (تولید) و واردات.
۲) مالیات بر استفاده از کالا و خدمات.
۲-۳- مفهوم ارزش افزوده
تعریف ارزش افزوده در همه کتب اقتصاد کلان مشترک و شامل “تفاوت ستانده و داده” است که در فرایند فعالیت اقتصادی ایجاد می شود و خود را هم به شکل “درآمد و سود” نشان می‌دهد. بر مبنای این تعریف از ارزش افزوده ؛ نوعی مالیات بر مصرف طراحی شده که هم اکنون در بیش از ۱۴۰ کشور جهان با عنوان مالیات بر ارزش افزوده به اجرا درآمده است.
منظور از ارزش افزوده توسط یک مؤسسه عبارتست از مابه‌التفاوت بین عایدات مؤسسه ناشی از فروش و هزینه خرید کالا و خدمات واسطه از سایر مؤسسات. در ضمن چون جمع ارزش افزوده‌های بنگاه‌های اقتصادی در یک کشور،‌ برابرتولید ملی همان کشور است (حسامی عزیزی، ۱۳۸۱).
از دیدگاه اقتصادی، ارزش افزوده تفاوت بین ارزش ستانده (محصول) و ارزش داده (مواد اولیه) است؛ اما در تدوین قانون به لحاظ ارائه نگرش مطلوب اجرایی، این تعریف بر اساس روش‌های حسابداری و با تکیه بر روش صورت‌حساب ارائه می‌شود. به عبارت دیگر، ارزش افزوده بیانگر تفاوت بین ارزش کالاها و خدمات عرضه شده با ارزش کالاها و خدمات به کار رفته در خرید یک شخص در یک دوره معین است.
در واقع، حاصل جمع ارزش افزوده تمام بنگاه‌های اقتصادی، همان تولید ملی است؛ زیرا تمام معامله‌ها منهای معامله‌های واسطه‌ای (خرید بنگاه‌ها از بنگاه‌های دیگر) برابر با مجموع دستمزد، بهره، اجاره و سایر پرداخت‌ها به عوامل تولید در سطح ملی و مساوی تولید ملی است. بنابراین می‌توان ارزش افزوده را از رابطه زیر محاسبه نمود (حسامی عزیزی، ۱۳۸۱):
(۲-۱) استهلاک +‌ سود + ‌اجاره + ‌بهره +‌ دستمزد = معاملات واسطه‌ای ـکل معاملات = ارزش افزوده
۲-۴- مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحله‌ای است که که طی مراحل زنجیره واردات ؛ تولید – توزیع و مصرف با نرخ مالیاتی ثابت “غیرتصاعدی” براساس درصدی از ارزش افزوده کالاهای تولید شده و یا خدمات ارائه شده اخذ می گردد ولی مالیات پرداختی در هر مرحله از زنجیره واردات ـ تولید ـ توزیع به عنصر مرحله بعدی زنجیره انتقال می‌یابد تا در نهایت توسط مصرف‌کننده نهایی پرداخت گردد. مبنای محاسبه این مالیات بهای کالا و خدماتی است که در داخل تولید یا به کشور وارد می شوند و فروشندگان و ارایه کنندگان خدمات برای آنها صورتحساب صادر می‌کنند.
مالیات برارزش افزوده بدین دلیل ازمالیاتهای فروش وغیرمستقیم کاملامتمایزاست که درهرمرحله ازتولیدوضع می شود. مالیات برارزش افزوده می تواند از آبشاری بودن مالیات که درزمان وضع مالیات برفروش یامالیات غیرمستقیم درمراحل مختلف تولیداتفاق می‌افتد، جلوگیری نماید و به صورت جدا از قیمت اصلی کالاها وخدمات محاسبه می گردد.
این مالیات در واقع نوعی مالیات غیرمستقیم بر مصرف است که به صورت غیرانباشته به کلیه مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می‌گیرد و خرید کالا و خدمات واسطه‌ای را از پرداخت مالیات معاف می‌کند.
در حال حاضر معمول‌ترین روش اجرایی این مالیات استفاده از سیستم صورت‌حساب خرید و فروش است و اشخاصی که به فعالیت اقتصادی اشتغال دارند از یک طرف پرداخت‌کننده و از طرف دیگر وصول‌کننده این مالیات بوده و وصول‌کننده، مالیات پرداختی را از مالیات وصولی کسر و مابه‌التفاوت را به حساب مالیاتی پرداخت می‌کند (تعیین بدهی مالیاتی از طریق به کارگیری نرخ ثابت مالیات روی کل فاکتور فروش و کسر مقدار مالیات پرداختی بر خرید واسطه‌ای) (سعیدی و نهتانی، ۱۳۹۰).
پایه مالیات برارزش افزوده، تولید ناخالص ملی است. اکثریت بالایی از کشورهای پذیرنده مالیات بر ارزش افزوده، این مالیات را تا حد زیادی جایگزین مالیات‌های دیگر بخصوص مالیات‌های بر مصرف و فروش ساخته‌اند. باید توجه داشت که به علت گستردگی پایه مالیاتی در این نوع مالیات می‌توان نرخ مالیاتی را در سطح پایین برقرار کرد. مالیات برارزش افزوده می‌تواند تا حد زیادی جایگزین مالیات‌های دیگر شود، هم‌چنین امکان دارد این مالیات بخشی از فعالیت‌های اقتصادی را که تحت پوشش قراردادن آن‌ها با استفاده از سایر روش‌ها مثل مالیات برفروش دشوار است پوشش دهد.
مالیات برارزش افزوده نسبت به سایر مالیات‌های مرسوم یک مالیات جدید است، گسترش این سیستم یکی از بهترین توسعه‌های مالیاتی به شمار می‌رود که برای رفع یا کاهش اختلال و نارسایی‌های مالیات سنتی و همچنین افزایش درآمد دولت شکل می‌گیرد.
این مالیات، در قرن حاضر مورد استقبال بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است؛ به طوری که در حال حاضر اکثر کشورهای جهان به اجرای این مالیات پرداخته‌اند و از مزایای این مالیات مدرن بهره می‌برند. این مالیات، از ارزش افزوده بنگاه‌ها در مراحل مختلف فرایند تولید- توزیع اخذ می‌شود و از مزایای بسیاری همچون توان درآمدزایی بالا برای دولت و حکومت‌های محلی، پایه گسترده مالیاتی، سهولت اجرا، مشارکت مستقیم مردم در فرایند مالیات‌‌گیری و غیره برخوردار است.
این مالیات و درآمدزایی حاصل از آن باعث شده که در بسیاری از موارد مورد توجه دولت باشد. ایجاد درآمد جدید، باثبات و قابل انعطاف به منظور پاسخگویی به هزینه‌های روزافزون دولت‌ها، از جمله دلایل اصلی انتخاب مالیات بر ارزش افزوده در برخی از کشورها می‌باشد. هر چند که مانند هر روش مالیاتی دیگر، مالیات بر ارزش افزوده نیز مشکلات خاص خود را دارد؛ اما به نظر می‌‌رسد که با فراهم‌آوردن اقدام‌هایی به منظور برطرف کردن این مشکلات، نارسایی‌های مالیات بر ارزش افزوده در مقایسه با سایر مالیات‌ها ناچیز باشد (سعیدی و نهتانی، ۱۳۹۰).
استفاده از مالیات برارزش افزوده موجب کاهش مالیات مضاعف، کاهش فرارهای مالیاتی و کاهش وقفه زمانی پرداخت نیز می‌شود. این نوع مالیات به دلیل افزایش قمیت تمام شده‌ فروش درمراحل مختلف ممکن است اثر تورمی داشته باشد، اما چنانچه با گسترش پایه‌ مالیاتی نرخ‌های مالیات کاهش یابد، چندان به صراحت نمی‌توان دراین خصوص اظهارنظر کرد. هم‌چنین اثر این مالیات در درآمد گروه‌های کم‌درآمد غیرقابل اجتناب خواهد بود. حتی اگر بر آخرین حلقه که خرده فروشی است برقرار نشود، انتقال مالیات به قیمت خرده فروشی قطعی خواهد بود در نتیجه گروه‌های با درآمد کم و متوسط نسبت به گروه‌های با درآمد بالا، سهم بیشتری از درآمدشان را بابت مالیات پرداخت می‌کنند (اسدا… زاده، ۱۳۸۷).
در این نظام مالیاتی هر یک از ارایه دهندگان کالا و خدمات که در این نظام مالیاتی از نظر دولت؛ مودیان مالیاتی تلقی می‌شوند؛ به نگهداری دفاترحسابداری و در هنگام فروش مکلف به تهیه و صدور صورتحساب مکلف هستند.
با توجه به اینکه در این نظام اقتصادی ؛ فعال اقتصادی نباید خود مالیاتی پرداخت کند و باید مالیات تنها از مصرف کننده نهایی اخذ شود ؛ فعالان اقتصادی ؛ مالیات پرداختی بابت مواداولیه و سایرکالاها را از وجوه مالیات دریافتی از خریداران کالاها و دریافت کنندگان خدمات خود کسر و تنها مابه‌التفاوت را به خزانه دولت پرداخت می کنند.
به این ترتیب هر فعال اقتصادی تنها به میزان ارزش افزوده ای که در کارش ایجاد می شود مالیات به حساب دولت واریز می‌کند و عمل انتقال مالیات از هر عنصر زنجیره تولید تا توزیع به بعد، تا زمانی که مالیات به مصرف کننده نهایی اصابت می‌کند؛ ادامه پیدا می‌کند.

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم