هدف از مشارکت سیاسی در قالب رفتار انتخاباتی، حفظ و بقا نظام سیاسی است.
رفتار انتخاباتی افراد به عنوان یک رفتار سیاسی، متاثر از ساختار اجتماعی(خانواده، طبقه اجتماعی) و سیاسی(فرهنگ سیاسی) جامعه است.
کارکرد گرایی
جامعه شناسی سیاسی
۱
روابط اجتماعی در این دیدگاه، که به دیدگاه فایده گرا نیز معروف است.
به صورت مبادلاتی دیده می شود مه بین عاملانی است که برای گرفتن منافع از یکدیگر هزینه هایی را متحمل شده اند و نسبت هزینه و سود را محاسبه می کنند.
سودی که فرد انتظار دارد از روابط و در مبادله به دست آورد، انگیزه او برای مبادله است. در واقع، انسان از سویی می خواهد منفعتی را به دست آورد و از سوی دیگر می خواهد به دست آوردن این منفعت با کمترین هزینه صورت گیرد.
الگو های ترغیب و سابقه پاداش ها و خسارت ها در تعاملات و تبادلات رفتاری است که مردم را وا می دارد تا آنچه که باید بکنند انجام دهند.
مبادله
جامعه شناسی سیاسی
۲
برداشت های مردم از منافع خود و کاندیدا، که مدعی متحقق ساختن آنهاست، بر ارزیابی شهروندان از عملکرد گذشته، کاندیدا و عملکردهای شخصی، حزبی، قومی و قبیله ای آنها متکی است.
(نان بده، رای بگیر)
مردم کسانی که بیشترین منافع را برای آنان ایجاد کند انتخاب می کنند. رای دهندگان و شهروندان در جدال برای توزیع مناسب قدرت در جست و جوی چهار نوع منفعت اند : منفعت اقتصادی (حفظ و ارتقا قدرت خرید، اشتغال، مسکن، استفاده از فرصتهای موجود در سازمانها و موسسات دولتی، تحرک طبقاتی و ….)، منفعت فرهنگی- اجتماعی (دسترسی آزاد به جریان اطلاعات، آزادی در تولید و مصرف محصولات فرهنگی ) منفعت سیاسی(جست و جوی منافع خود با استفاده از احزاب و گروهها، تجلی خواست خود به شیوه ای دموکراتیک در ساختار قدرت).
دیدگاه انتخاب عقلانی
اقتصاد سیاسی
۳
هر قدر افراد در زندگی شخصی خود به توان شناختی، اقتصادی و فرهنگی بیشتری دست یابند و همزمان، احساس تاثیر گذاری آنها در عرصه اجتماعی و سیاسی کاهش یابد، میزان بیگانه شدن از مشارکت افزایش می یابد.
(مرا ببین و بفهم و رای را بگیر)
رای دادن برای : ۱٫تحقق منافع شخصی و ۲٫ بیان خود است.
بیان خود: میزان تمایل فرد را برای ابراز وجود در عرصه اجتماعی ارائه می کند.
طبق این دیدگاه، اگر رای دادن منجر به هیچ گونه احساس قدرتمندی در تاثیر گذاری بر سرنوشت فردی و اجتماعی، یا احساس اهمیت داشتن نظر شخصی برای نظام سیاسی نشود، بیان خود یا احساس قدرت محقق نمی شود.
به این ترتیب، هر گونه احساس بی قدرتی در عرصه اجتماعی و سیاسی، به عدم تمایل برای مشارکت سیاسی منجر می شود.
دیدگاه انتخاب عقلانی اصلاح شده
اقتصاد سیاسی
۴
[جمعه 1399-09-21] [ 02:50:00 ق.ظ ]
|