نامه ابتدا دو بعد اصلی نظریه آِیزنگ، روانرنجورخویی[۲۰]و برونگرایی[۲۱]، را ارزیابی میکرد. سپس، بُعد روانپریشخویی[۲۲] و بعدها یک مقیاس دیگر بنام دروغسنج برای سنجش تمایلات مربوط به خوبنمایی حین تکمیل آزمون، در پرسشنامه گنجانده شود(کارنسی[۲۳] و همکاران، ۲۰۰۷). اما یکی از جامع ترین ابزارهای موجود برای سنجش عاملهای بزرگ شخصیت نسخهی تجدید نظر شدهی پرسشنامه ی شخصیتی نئو[۲۴] (NEO-PI-R) میباشد که امکان سنجش پنج عامل بزرگ و شش جنبه خاصتر در داخل هر عامل را فراهم می سازد. باید اشاره کرد مک کری و کاستا به منظور فراهم کردن امکان ارزیابی عینی مدل پنج عاملی شخصیت اقدام به ساخت پرسشنامه شخصیتی نئو[۲۵] (NEO-PI) نمودند که در خلال چهار دهه گذشته بسط و گسترش یافته است. مک کری و کاستا نخستین نسخه NEO-PI را با ۱۸۱ ماده در سال ۱۹۸۵ ارائه نمودند و سپس در ۱۹۹۲ نسخه تجدید نظر شده آن را با ۲۴۰ ماده آماده نمودند(کاستا و مک کری،b1992؛ پانایتو[۲۶] و همکاران،۲۰۰۴). تحقیقات متعدد نمایانگر ویژگی های روانسنجی مناسب و عالی نئو NEO-PI-R بود اما بهرحال به تدریج مشکلات متعددی در استفاده و کاربرد این آزمون مطرح گردید. از آن جمله ، تکمیل آن به زمانی در حدود ۴۵ دقیقه نیاز داشت و به علت زیاد بودن مادههای تست احتمال خستگی و ملال شرکت کنندگان وجود داشت. و نیز از سویی دیگر زمان طولانی که برای تکمیل پرسشنامه لازم بود می توانست احساس مورد بازجویی قرار گرفتن را در فرد ایجاد کند. این مسائل باعث کاهش کیفیت پاسخ ها می گردید. همچنین این ابزار نمی توانست در مطالعات زمینهیابی که تعداد مادهها بایستی محدود باشد، به کار گرفته شود. (هافمنز[۲۷] و همکاران، ۲۰۰۸؛ هرزبرگ[۲۸]و براهلر[۲۹]، ۲۰۰۷؛ ریمرو[۳۰] و همکاران،۲۰۱۳)
به منظور اجتناب از این مسائل و با گسترش و تحول مدل پنچ عاملی در دهههای اخیر، محققان رو به تدوین مقیاسهای کوتاه همچون پنج عاملی نئو[۳۱] NEO-FFI))، پرسشنامه پنج عاملی ۴۴ سوالی[۳۲] (BFI)، پرسشنامه ۱۰۰ توصیفگر صفات[۳۳](TDA) و نسخهی کوتاه ۴۰ سوالی آن، آوردند. این مقیاسها برای مطالعات شخصیت به سرعت محبوب شدند چرا که در بسیاری از موقعیتها نظیر مطالعات غربالگری و زمینه یابی و نیز آزمایشهای مربوط به اندازه گیری های مکرر اختصار در ابزارها دارای اولویت بود(هافمنزو همکاران، ۲۰۰۸؛ ریمرو و همکاران،۲۰۱۳). با وجود تحول ابزارهایی با فرم کوتاه، هرچند مدت زمان تکمیل این ابزارها در مقایسه با NEO-PI-R به طور قابل ملاحظهای کمتر شده است، اما زمان و سایر محدودیت ها، لزوم تحول ابزارهایی با فرم کوتاه تر و مختصرتر را پر رنگ نمود(وودز[۳۴]و هامپسون[۳۵]، ۲۰۰۵؛ فلیسون[۳۶]،۲۰۰۷).
این تجدید نظر در فرمهای ارزیابی و تحول فرمهای کوتاهتر ضروری بود چرا که در بعضی از موارد به علت فقدان ابزارهای دارای فرم کوتاه، بعضی از مولفان برای ارزیابی به سایر روشهای وارسی نظیر مصاحبههای کوتاه بسنده کردند(گاسلینگ و همکاران[۳۷] ، ۲۰۰۳). بهرحال تلاش برای استفاده از ابزارهای دارای فرم کوتاهتر در مطالعات بسیاری ادامه یافت به عنوان مثال در یک مطالعه اینترنتی جهت درجهبندی اعتماد به نفس شرکتکنندگان از یک مقیاس تک آیتمی[۳۸] استفاده کردند؛ زیرا بعید بود داوطلبان برای تکمیل پرسشنامهی چند آیتمی[۳۹] زمانی طولانی را صرف کنند(روبینز[۴۰] و همکاران، a2001). همچنین در مطالعاتی که نیاز به شرکت کنندگانی داشت که می بایستی در زمانهای متوالی خود و دیگران را درجه بندی نمایند، استفاده از مقیاسهای کوتاهتر موثرتر بود. پالهاس[۴۱]و بروس[۴۲] نیز برای بررسی ادراک بین فردی در یک مطالعه طولی، که در آن شرکت کنندگان می بایستی اعضا گروه را در چندین صفت و در زمانهای مختلف بر روی مقیاس درجه بندی، ارزیابی می نمودند، به دلیل بلند بودن مقیاس ها و خستگی احتمالی شرکت کنندگان از مقیاسهای فرم کوتاه استفاده کردند(پالهاس و بروس،۱۹۹۲).
یکی از تلاشهای اخیر برای پاسخ دادن به این نیاز یعنی تدوین و تحول ابزارهای فرم کوتاهتر در گستره ارزیابی پنج عامل بزرگ شخصیت؛ توسط گاسلینگ و همکاران(۲۰۰۳) انجام یافته است. وی و همکارانش اقدام به طراحی و ساخت یک پرسشنامهی بسیار کوتاه پنج عاملی[۴۳]با عنوان پرسشنامه دهسوالی شخصیت[۴۴](TIPI)کردند. در این پرسشنامه، برای هر عامل،۲ آیتم وجود دارد. هر آیتم دارای دو توصیفگر میباشند که این توصیفگرها براساس پرسشنامههای معتبر پنج عاملی چون
NEO-PI-R ، BFI و TDA جمع آوری شده است.
TIPI توجه محققان زیادی را به سمت خودش جلب کرده و در زمینه های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است(ارهارت [۴۵] و همکاران، ۲۰۰۹).گاسلینگ و همکاران با استفاده از روش های روانسنجی متعددی این ابزار ۱۰ سوالی را بر روی نمونه ای ۱۸۰۰ نفری اجرا نمودند. نتایج نمایانگر اعتبار همگرا و واگرا و اعتبار سازه مناسب این پرسشنامه در مقایسه با فرم های دیگر (BFI، NEO-PI-R) بود(گاسلینگ و همکاران، ۲۰۰۳). همچنین ارهارت و همکاران(۲۰۰۹) ساختار عاملی را مورد بررسی قرار دادند و نتایج توانست ۵ عامل شخصیت را از یکدیگر متمایز گرداند و به علاوهTIPI همبستگی مناسبی را با خزانه بینالمللی آیتم شخصیت[۴۶](IPIP) براساس تحلیل هم زمان نشان داده است(ارهارت و همکاران، ۲۰۰۹). پژوهش دیگری در آمریکا اعتباره سا
زه TIPI را بر اساس رابطهی این پرسشنامه با مقیاسهای عزت نفس و اجتماعی- جنسی[۴۷] تایید کرده است(جانسون[۴۸] و همکاران،۲۰۱۱). ریمرو و همکاران ویژگی های روانسنجی TIPIرا درکشور اسپانیا بررسی نموده و نشان دادند TIPIپایایی متوسط و اعتبار قابل قبولی، براساس همگرایی باNEO-PI-R و همچنین با مقیاس های بهزیستی روانی و ریسک پذیری، دارد(ریمرو و همکاران،۲۰۱۳). بهرحال به نظر می رسد که استفاده از این ابزار در ارزیابی شخصیت به عنوان یک نیاز اجتناب ناپذیر در عرصه ابزارهای فرم کوتاه از جانب مولفان پذیرفته گردیده است.
با اینکه قابلیت TIPI در بسیاری از جمعیت ها و حیطه ها بررسی شده است اما اکثریت این پژوهشها به نمونه های سالم و حیطه شخصیت نرمال محدود شده است. از آنجایی که در روانشناسی بالینی، محققان آسیب شناسی توجه ویژهای به مدل پنج عاملی شخصیت دارند و بخصوص بیشتر پژوهشها در این حیطه بر رابطه بین عوامل شخصیت و انواع اختلالات بالینی و مطرح شدن این مسئله که احتمالاً در جمعیت بالینی نیز می توان به عوامل مشابهی با جمعیت بهنجار دست یافت، وارسی ارزش TIPI نیز دارای اهمیت ویژهای می باشد(دایس[۴۹]،۱۹۹۷؛ جانق[۵۰] و همکاران،۱۹۹۹؛روتمن[۵۱] و همکاران،۲۰۰۹). گرچه تحقیقات در مورد TIPI در نمونه های بالینی انجام نگرفته است اما ویژگیهای روانسنجی NEO-FFI در طیف وسیعی از اختلالات اضطرابی، افسردگی و شخصیت بررسی شده است. در مطالعهی اشمیتز[۵۲] و همکاران (۲۰۰۰) ویژگی های روانسنجی NEO-FFI را در نمونههای بالینی(اختلال نوروتیک [۵۳] ، اختلال شبه جسمانی [۵۴] و مرتبط با استرس[۵۵]، اختلالات خلقی[۵۶]، اختلالات شخصیت[۵۷]) بررسی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که NEO-FFI از همسانی درونی بالایی برخوردار است و اعتبار همزمان قابل قبولی با فرم کوتاه «سیاهه نشانگان تجدید نظر شده ۹۰ مادهای»(SCL-90-R) و پرسشنامه مشکلات بین فردی[۵۸](IIP) به دست آورد. اما تحلیل عاملی اکتشافی نتوانست به عامل های اصلی دست یابد(اشمیتز[۵۹] و همکاران،۲۰۰۰). در پژوهش دیگر ساختار عاملی این مقیاس در نمونه های که شامل اختلال وحشتزدگی[۶۰](PD)، اختلال اضطراب فراگیر[۶۱](GAD)، اختلال وسواس فکری جبری[۶۲](OCD)، اختلال اضطراب اجتماعی[۶۳](SAD)، اختلال افسردگی اساسی[۶۴](MDD) بود، مورد بررسی قرار گرفته است که عامل های مشابهی با نمونه غیر بالینی به دست آوردند. همچنین عامل روان آزردهگرایی با همه اختلالها رابطه مثبتی داشته در حالی که عامل برونگرایی رابطه معکوسی با SAD و MDD، و عامل مسئولیت پذیری رابطه معکوسی با MDD و ارتباط مثبتی با GAD نشان داده است(روزلینی و بران[۶۵]، ۲۰۱۱). با توجه به وجود همبستگی بین مقیاس های TIPI و NEO-FFI این این سوال مطرح است که آیا می توان در نمونه بالینی با استفاده از پرسشنامه TIPI به نتایج مشابه با آنچه که در مورد NEO-FFI مشاهده گردیده است، دست یافت ؟
در ایران نیز، جامعترین و اصلیترین ابزار برای سنجش پنج عامل بزرگ شخصیت،NEO-PI-R
میباشد که نسخهی فارسی آن توسط گروسی فرشی تهیه و ویژگیهای روانسنجی آن بررسی و مورد تأیید قرار گرفته است. در پژوهش دیگری حق شناس (۱۳۷۸) از نمونه ی۵۰۲ نفری برای هنجاریابی این پرسشنامه استفاده کرد. نتایج پایایی و روایی در حد فرم اصلی گزارش شده است. همچنین جوشن لو و همکاران(۱۳۸۹) ساختار عاملیNEO-PI-R را مورد بررسی قرار دادند و توانستند بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی ۵ عامل شخصیت را از یکدیگر متمایز گرداند. در پژوهش دیگری قابلیت آزمون نئو در ارزیابی سلامت روانی بررسی شد که نتایج حاکی از کارآمدی این آزمون در بررسی شاخص های مربوط به بهداشت روانی است(چلپیانلو و گروسی فرشی،۱۳۸۹). فرم کوتاه این ابزار[۶۶] (NEO-FFI) نیز، شامل ۶۰ ماده می باشد و نسخهی فارسی آن توسط روشن و همکاران(۱۳۸۶) تهیه و ویژگیهای روان سنجی آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج، پایایی و اعتبار قابل قبولی را نشان داده است. در پژوهش دیگری انیسی و همکاران (۱۳۹۰) نیز پایایی و اعتبار مطلوبی را برای این ابزار در نمونه دانشجویان دانشگاه افسری گزارش کردند ساختار عاملی NEO-FFI نیز در دو پژوهش(نیلفروشان و همکاران،۱۳۹۰؛ دائمی همکاران،۱۳۹۲) بررسی شده است که در کل نتوانستند به پنج عامل اصلی دست یابند. به هرحال در مورد TIPI تا به حال تحقیقی در ایران انجام نگرفته است.
گر چه در بین مولفان درمورد کارائی و صحت نتایج برگرفته از آزمون های کوتاه شخصیت تردید وجود دارد و تعدادی از محققان بر این باورند که نمی توان سازه ای نظیر شخصیت را با ابزارهایی نظیر TIPIمورد بررسی قرار داد. اما بهرحال آزمون TIPI به لحاظ توانمندیاش در ارزشیابی سریع شخصیت در شرایطی نظیر غربالگری و زمینهیابی و همچنین در سنجش همزمان متغیرهای متعدد و سایر مواردی که قبلاً مطرح گردید به عنوان یک ابزار جذاب در سالهای اخیر با مقبولیت بالایی مواجه گردیده است و انتظار می رود که استفاده از آن در سالهای آینده به سبب جذابیت آن به عنوان اندازهگیری سریع و مقرون به صرفه پنج عامل بزرگ شخصیت، به طور چشمگیری گسترش یابد، از این رو ارزیابی ارزش واقعی آن به عنوان یک ابزار اندازه گیری ضروری است. از آنجایی که مطالعات اعتباریابی مرتبط با این ابزار عمدتاً در ایالات متحده آمریکا و فرهنگ اروپایی انجام گرفته است و اگر قرار باشد که ابزاری در کشوری متفاوت با فرهنگ اولیه آن مورد استفاده قرار گیرد لزوم
ارزیابی های روانسنجی آن ابزار، ضرورتی غیر قابل اجتناب است(ریمرو و همکاران،۲۰۱۳).از این رو با توجه به تمهیدات یاد شده در مورد محدودیت بسیار زیاد زمان و منابع که امکان به کارگیری ابزار های بلند و معتبر را به محققان نمیدهد و از سوی دیگر لزوم وارسی ویژگیهای روانسنجی ابزار مذکور در کشور غیر انگلیسی زبان، و همچنین خلاء پژوهشی در زمینه بررسی شاخصهای روان سنجی TIPI در ایران و همچنین بررسی عاملهای این تست در نمونهای بالینی و غیر بالینی، مسئله اساسی پژوهش حاضر این است: که آیا پرسشنامه TIPI در نمونه های بالینی و غیر بالینی ایرانی از اعتبار و پایایی مناسبی برای ارزیابی پنج عامل بزرگ شخصیت برخوردار است.
ضرورت تحقیق
انجام بررسی های روانسنجی پرسشنامه کنونی از دو جهت دارای اهمیت است:
الف: ضرورت نظری:

 

    1. وجود ابزاری برای سنجش سریع عوامل شخصیت می تواند امکان مطالعات غربالگری و زمینهیابی را فراهم نماید.

 

    1. مطالعات اعتباریابی این ابزار عمدتاً در ایالات متحده آمریکا و فرهنگ اروپایی انجام شده است. بااین حال اگر قرار است TIPI تبدیل به یک ابزار پژوهشی بین فرهنگی محکم شود، باید در طیف وسیعی از فرهنگ ها و زبان ها گسترش یابد(ریمرو و همکاران،۲۰۱۳).

 

  1. تحول و ساخت ابزار فرم کوتاه در گستره شخصیت منجر به سهولت تحقیقات مرتبط در این گستره و تحول کیفیت و کمیت این تحقیقات می گردد. و تحول این ابزار در ایران می تواند به بدنه سایر تحقیقات مرتبط با تحول ابزارهای وارسی صفات شخصیت بپیوندد و آن را غنی سازد.

ب: ضرورت عملی:

 

    1. در مورد موقعیت های پژوهشی که با محدودیت بسیار زیاد زمان و منابع روبرو هستند و امکان به کارگیری ابزار های بلند و معتبر را به محققان نمی دهد استفاده از پرسشنامه های فرم کوتاه راه گشا خواهد بود.

 

  1. در موقعیت های بالینی زمان از اهمیت خاصی برخوردار است. از این رو داشتن ابزاری که هم در تکمیل و هم در نمره گذاری زمان کمتری را به خود اختصاص دهد می تواند تکمیل کننده سایر روش های تشخیصی و تسهیلگری مناسب در ارزیابی های بالینی باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت