-physical impossibity ↑

 

    1. – frustration of purpose ↑

 

    1. – commercial impracticability ↑

 

    1. – Deccrcq .P J M supra note, p216 ↑

 

    1. -physical impossibility ↑

 

    1. – Nicholas ,Barry, Force Majeyre and Frustratuion, The American Journal of Comprative Law, vol 27, 1979 P 236 ↑

 

    1. – آدام فورت،فورس ماژور در قراردادهای تجاری ، ترجمه حسین میر محمد صادقی، مجله تحقیقات حقوقی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، شماره ۱۰، ص ۳۴۱ ↑

 

    1. – آدام فورت.، همان، ص ۳۴۹ ↑

 

    1. – همان، ص ۳۴۰ ↑

 

    1. – Biritish Movietonews Ltd. V,London & District Cinemas Ltd -1991 ↑

 

    1. – همان، ص ۳۵۰ ↑

 

    1. -همان، ص ۳۶۱-۳۶۲ ↑

 

    1. – کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ج۳، ص ۱۱۷ ↑

 

    1. کاتوزیان ناصر – قواعد عمومی قراردادها – جلد اول – شرکت سهامی انتشار – چاپ پنجم – ۱۳۸۰ – ص۱۴۵ ↑

 

    1. کاتوزیان ناصر – فلسفه علم حقوق – جلد اول – نشر بهنشر – چاپ دوم – بهمن ۵۹-ص۳۶ ↑

 

    1. oral contracts ↑

 

    1. مدنی، سید جلال الدین؛ حقوق مدنی، تهران، انتشارات پایدار، ۱۳۸۳، چاپ اول، جلد ۲، صفحه ۳۶۷ ↑

 

      1. – عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتواند هر وقتی که خواست آن‌را بر‌هم بزند. (م ۱۸۶ ق.م) ↑

 

    1. مدنی، سید جلال الدین؛ همان، صفحه ۳۶۶ ↑

 

    1. ق. م : قانون مدنی ↑

 

    1. مقصود از اقاله این است که طرفین با توافق یکدیگر قرارداد را بر‌هم بزنند. (م ۲۸۳ ق.م) ↑

 

    1. فسخ، عمل حقوقی یک‌جانبه‌ای است که به منظور بر‌هم زدن قرارداد به کار می‌رود ↑

 

    1. شهیدی ، مهدی؛ حقوق مدنی-اصول قراردادها و تعهدات، انتشارات مجد، ۱۳۸۳،چاپ سوم جلد ۲، صفحه ۲۵۶ ↑

 

    1. سوره مائده، آیه ۱ ↑

 

    1. شهیدی، مهدی؛ همان ، صفحه ۲۵۷ ↑

 

    1. جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت، تهران،۱۳۳۷، جلد ۱ ↑

 

    1. شهیدی، مهدی؛ همان، صفحه ۲۵۹ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر؛ مقدمه علم حقوق،تهران،انتشارات پایدار، ۱۳۸۴، چاپ ۴۳،صفحه۲۹۵ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر ؛ صفحه ۲۵۷ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر ؛ صفحه ۲۷۹ ↑

 

    1. صفایی، سید حسین؛ قواعد عمومی قراردادها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴،چاپ سوم، جلد ۲، صفحه ۱۵۸ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر؛ همان، صفحه ۲۸۸ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر؛ همان، صفحه ۲۸۸ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر ؛ صفحه ۲۵۸ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر،همان؛ صفحه ۲۸۳ و ۲۸۴ ↑

 

 

    1. ۲صفایی، سید حسین؛ همان، صفحه۱۵۷ ↑

 

    1. ۳مدنی، سید جلال الدین؛ پیشین، صفحه۳۶۹ ↑

 

    1. ۴عقدتملیکی قراردادی است که به موجب آن مالی از ملکیت شخصی خارج وبه ملکیت دیگری در می‌آید. ↑

 

      1. عقدعهدی آن است که تعهدی بر گردن یک طرف قراردادوحقی دینی برای طرف دیگربوجود می‌آورد. ↑

 

    1. عقد معوض آن است که یکی از طرفین مالی می‌دهد و در مقابل، مال دیگری می‌گیرد. حال آنکه در عقد غیر معوض یکی از طرفین مالی به دیگری می‌دهد بی آنکه مالی بگیرد.( همان؛ صفحه ۳۵ ↑

 

    1. مدنی، سید جلال الدین ، ص۳۶۹ ↑

 

    1. بهرامی احمدی، حمید ، صفحه ۱۲۲ ↑

 

    1. بیع عبارت است از تملیک عین، در مقابل دریافت عوض معلوم.(م ۳۳۸ ق.م ↑

 

    1. بهرامی احمدی، حمید ، صفحه۱۲۲ ↑

 

    1. صفایی، سید حسین؛ پیشین، صفحه ۱۵۸ ↑

 

    1. محمد جعفر، جعفری لنگرودی، ترمینولژی حقوق، ص۷۵۱، ش۶۰۴۹ ↑

 

    1. جواد، افتخاری، کلیات عقود و تعهدات، ص۲۹۵،ش۴۳۰ ↑

 

    1. جواد، افتخاری، کلیات عقود وحقوق تعهدات ،ص ۲۹۶،ش ۴۳۲ ↑

 

    1. ناصر ،کاتوزیان ،قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی ، ماده ۲۶۶ ،ص ۲۴۱ ↑

 

    1. حسین ، صفا یی ، قواعد عمومی قراردادها ، جلد دوم ، ص۲۴۴ ↑

 

    1. جواد،افتخاری ، کلیات عقود وحقوق تعهدات،ص۳۰۱، ش ۴۳۹ ↑

 

    1. جواد ،افتخاری ،کلیات عقود وحقوق تعهدات ،ص۳۰۳، ش۴۴۱ ↑

 

    1. مهدی ، شهیدی ، حقوق مدنی ۳ تعهدات ، ص ۱۱۸ ، ش ۶۸ ↑

 

    1. مهدی ، شهیدی ، حقوق مدنی ۳ تعهدات ، ص ۱۱۸ ، ش ۶۸ ↑

 

    1. حسین ، صفایی ، قواعد عمومی قرارداد ها، جلد دوم ، ص۱۲۲ ↑

 

    1. کاتبی حسن – حقوق تجارت – انتشارات گنج دانش چاپ ۱۳۷۹– ص۲۶۸ ↑

 

    1. امامی سید حسن – حقوق مدنی – جلد اول – ص۱۵۸ ↑

 

    1. دکتر کاتوزیان ناصر – قواعد عمومی قرارداد ها – جلد اول – شماره ۱۳۹ ↑

 

    1. حسینی محمد – مقاله وجه التزام در قراردادهای تجاری بین‌المللی – مجله شرقی – شماره ۹- زمستان ۷۶ – ص۴۱ ↑

 

    1. INCOTERMS = INTERNATION CAMMERICIAL TERMS ↑

 

    1. REGLES ETUSANCES RELATIVES AND CREDITS DOCUMENTARIS ↑

 

    1. مراجعه شود به کتاب LAW OF COTRACT نوشته M.P.FURMSTON مؤسسه‌ Buutlerworth LTDچاپ ۱۹۸۱ – صفحه ۱۰۷ ↑

 

    1. Barons Education series, vol 2001, Dictionary, Flegaltevms, vol 1993 ↑

 

    1. – Non Performance 1997 ↑

 

    1. – Perillo joseph M, supra, p15 ↑

 

    1. – perillo joseph M, supra note, p22 ↑

 

    1. – اخلاقی، بهروز، امام، فرهاد، اصول قراردادهای تجاری بین‌المللی، مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، چاپ اول، پائیز ۱۳۷۹ ↑

 

    1. ۱٫Prillo Joseph M . Supranote .P22 , 23 ↑

 

    1. – اخلاقی، بهروز، همان، ص ۲۰۴ ↑

 

    1. – اخلاقی، بهروز، همان، ص ۲۰۹ ↑

 

    1. – perillo mJoseph M , supra note 1997 ,p 25 ↑

 

    1. – اخلاقی، بهروز، همان، ص ۲۱۳ ↑

 

    1. – Uniform Commercial code ↑

 

    1. – ۲-۶۱۵٫ Excuse by Failure of presupposed Conditions. ↑

 

    1. -Lewis Harold Alexander Allocating risk in take –or-pay contracts Are force majeure and commercial impracticability the same defence?. Southwestem law journal 1988-1989.vol 42.p 1054, declercq,P.J.M, supranote, p 218. ↑

 

    1. – Basic Assumption ↑

 

    1. – Lewis, Harold Alexander, supra note, p1058 ↑

 

    1. – Unforseeable ↑

 

    1. -Unforseen ↑

 

    1. – صفائی، سیدحسین، مجله دفتر خدمات حقوقی، شماره۳، ص ۱۲۱-۱۲۲ ↑

 

    1. -Conternplation ↑

 

    1. – Declercp, P.J.M, supra note1997 , P 222 ↑

 

    1. – بیگدلی، سعید، همان، ص ۲۰۲ ↑

 

    1. – Restatment of Conteractc ↑

 

    1. – آدام،فورت. همان، ص ۳۵۱ ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت