بررسی انواع صورخیال در شعر عاشورایی معاصر- قسمت ۶۱ |
(همان، ص۳۰۸)
ای لعل تابناک! بهایت فقط خداست
یا:
خورشیدها ز جانب مغرب برآمدند (همان، ۳۱۰) |
وقت غروب بود و کواکب برآمدند |
۲-۲-۲٫ استعاره مکنیه
استعارهی مکنیه عمدتاً با جان بخشیدن به اشیاء بیجان صورت میگیرد. در این نوع استعاره «مشبه را ذکر میکنند نه مشبهبه را و آن را در دل و ضمیر خود معمولاً به جانداری تشبیه میسازند و سپس برای آنکه این تخیل به خواننده منتقل شود، یکی از صفات یا ملایمات آن جاندار (مستعارٌ منه) را در کلام ذکر میکنند.» (بیان و معانی، شمیسا، ص۵۹) شاعران، استعارهی مکنیه را به این جهت در شعر بهکار میگیرند تا تصاویری هر چه زندهتر و پویاتر بیافرینند. “تشخیص” یا انسانوارگی یا جاندارانگاری که بخش اعظم استعارهی مکنیه را شامل میشود، حیات را در کالبد پدیدههای شعر میدمد. در دانشنامهی ادب فارسی، «تشخیص برابر واژهی انگلیسی personification و یونانیprosopopeeia ، در لغت در معنی تغییر دادن و شخصیت بخشیدن و در اصطلاح بیان و نقد ادبی انتساب ویژگی یا احساسات انسانی به اشیای بیجان، موجودات غیر بشری یا اندیشههای انتزاعی است.» (دانشنامهی ادب فارسی، ص۳۶۱) به بیان کزازی «جهان پندارهای شاعرانه جهانی است فسون خیز و فسانهآمیز که پر از هنگامههاست. در این جهان شگفت، بیجانانِ خاموش نیز جان میگیرند و به سخن میآیند. مردگانی افسرده، چون کانیها و سنگها میجنبند و میزیند.» (زیباشناسی سخن پارسی، بیان، ص۱۲۷)
استعاره در اشعار عاشورایی هفت شاعر برگزیدهی این پژوهش، عمدتاً معطوف به استعارهی مکنیه است. تا حدی که بیشترین آمار صورتهای خیال را به خود اختصاص میدهد. آدمگونگی پدیدهها در سرتاسر شعر عاشورایی معاصر موج میزند. شاعران در صحرای کربلا تمام پدیدهها را در رفتار میبینند. از میان شواهد بسیار شعری در این زمینه، جهت جلوگیری از اطناب، تنها به ذکر نمونههای برجسته و بدیع در شعر هر شاعر بسنده میکنیم.
علی موسوی گرمارودی این نوع استعاره را بیشتر در مورد امور عقلی و ذهنی به کار میگیرد:
هرکس، هرگاه، دست خویش
از گریبان حقیقت بیرون آورد
خون تو از سرانگشتانش تراواست.
(خط خون، ص۱۴۲)
یا:
تو تنهاتر از شجاعت
در گوشهی وجدان تاریخ
ایستادهای
به پاسداری از حقیقت.
(همان، ص۱۴۲)
یا:
تو راز مرگ را گشودی
کدام گره، با ناخن عزم تو وا نشد؟
(همان، ص۱۴۶)
چنان که ملاحظه میشود شاعر، “حقیقت” و “تاریخ” و “عزم” و را جاندارانی فرض می کند که دارای “گریبان” و “وجدان” و “ناخن”اند.
[جمعه 1399-09-21] [ 02:00:00 ق.ظ ]
|