• موفقیت یا پیشرفت: این بعد عبارت است از موفقیت فردی در اثبات شایستگی با توجه به معیارهای اجتماعی شامل (موفقیت، توانایی، بلندمرتبه جو، نفوذ).

 

  • لذت گرایی (لذت طلبی): عبارت است از خوشی و احساس خشنودی شخصی که منجر به دنبال کردن خوشی و زندگی لذت بخش می شود.

 

  • خودرهبری (خوداتکائی) : عبارت است از اندیشه و استقلال عمل در انتخاب کردن شامل (خلاقیت، آزادی، کنجکاو، انتخاب شخصی هدفهای خود و استقلال).

 

  • برانگیختگی (تحریک) : هیجان و تازگی و چالش در زندگی شامل (یک زندگی مهیج، متنوع، متهور و داشتن دیدگاهی جسورانه).

 

  • جهان گرائی (جهانی بودن) : عبارت است از فهم، سیاستگذاری، بردباری و حمایت از رفاه همه ی افراد و طبیعت (دارای وسعت نظر، خرد عدالت اجتماعی، برابری، صلح جهانی، جهانی زیبا، بیگانگی با طبیعت، حفاظت از محیط زیست).

 

  • سنت : عبارت است از احترام، تعهد و پذیرش سنن و عقایدی که فرهنگ سننتی یا مذهب به فرد ارائه می دهد شامل (متواضع، پذیرش سهم خود از زندگی، مومن، احترام به سنت و اعتدال و میانه رو) .

 

  • همرنگی یا همنوائی : عبارت است از بازداری اعمال، تمایلات و تکانش هایی که احتمال می رود باعث رنجش یا آزار دیگران شود و انتظارات و هنجارهای اجتماعی را نقض نماید (ادب، فرمانبردار، خودانضباطی، احترام به والدین و بزرگترها).

 

  • خیرخواهی : عبارت است از حفظ و افزایش رفاه مردمی که فرد با آنها بطور مکرر تماس شخصی دارد که شامل ارزشهایی ازقبیل (یاریگر، صادق، بخشنده، وفادار، مسئولیت پذیر) می باشد.

 

  • امنیت : عبارت است از ایمن بودن، هماهنگی و ثبات جامعه، روابط و صیانت نفس شامل (امنیت خانوادگی، امنیت ملی، نظم اجتماعی، پاکیزه، جبران محبت های دیگران) (شوارتز، ۱۹۹۶: ص۳).

قدرت و پیشرفت (موفقیت) هر دو بر برتری اجتماعی و اعتبار تاکید دارند، پیشرفت (موفقیت) و لذت هردو خودمحوری را بیان می کنند، برانگیختگی (تحریک) و خودرهبری هر دو شامل انگیزهی ذاتی برای اربابی و تغییر پذیر بودن است، خودرهبری و جهانی بودن هر دو اعتماد بر خود، نظری آرام با تنوعی از زندگی را بیان می کنند، جهانی بودن و خیرخواهی هر دو مستلزم تمایل به خودافزایی دیگران و برتری خودخواهانه ی منافع است، خیرخواهی و سنت از خودگذشتگی شخص در گروه را ترویج کردند، سنت ، همرنگی(همنوائی) و امنیت حفاظت از نظم و هماهنگی در روابط را تاکید کردند. در مقابل، اهداف انگیزشی انواع ارزش در تضاد با هم هستند به بیان دیگر، وضعیت اطراف دایره نمی تواند در همان زمان دنبال شود. برای مثال، دنبال کردن ارزشهای پیشرفت ممکن است در تضاد با دنبال کردن ارزشهای خیرخواهی باشد: دنبال کردن موفقیت های شخصی برای خود احتمالا مانع اقدامات با هدف در جهت افزایش رفاه دیگران، (کسانی که به کمک شخصی نیاز دارند) می شود. دو تعارض عمده ی ارزشها، در ساختار سیستم های ارزشی پیدا شده است. این ما را قادر می کند که کل ساختار سیستم های ارزشی را تحت عنوان دو ابعاد اساسی سازمان یافته کنیم. نخست آمادگی در برابر تغییر در برابر محافظه کاری و دوم خودمتعالی (توجه به ماورای خود) در برابر تقویت خود. آمادگی در برابر تغییر ترکیبی از خودرهبری و تحریک (برانگیختگی) می باشد، محافظه کاری نیز ترکیبی از امنیت، همرنگی و سنت می باشد. این بعد آمادگی در برابر تغییر در برابر محافظه کاری، یک تضاد بین تاکیدات روی استقلال فکری و عملی و تغییر علاقه ای در مقابل فروتنی، حفظ شیوه های سنتی و حمایت از ثبات و پایداری است. به بیان دیگر، بعد آمادگی برای تغییر شامل نوع های ارزشی خوداتکائی، برانگیختگی و لذت گرایی است.ارزشهای سنت گرایی، همنوایی و امنیت، بیانگر بعد محافظه کاری است. بعد دوم خودتعالی ترکیبی از خیرخواهی و جهانی بودن است، تقویت خود نیز ترکیبی از قدرت و پیشرفت (موفقیت) می باشد. این بعد خودتعالی (توجه به ماورای خود) در برابر تقویت خود یک تضاد بین پذیرش دیگران به عنوان هم سطح و نگرانی برای رفاهشان در مقابل دنبال کردن موفقیت های مربوط به شخص را منعکس می کند. به بیان دیگر، ارزشهای قدرت گرایی، موفقیت و لذت طلبی، نمایانگر بعد تقویت خود است و جهان گرایی و خیرخواهی، نمایانگر بعد خودمتعالی(توجه به ماورای خود) می باشد. عناصر لذت گرایی به آمادگی در برابر تغییر و تقویت خود تقسیم می شود. این فرم اشاره دارد که ارزشها بر روی لذت گرایی در مقابل امنیت، انطباق و سنت تاکید دارند. این قسمت به روابط افقی در مقابل نیروی اجتماعی و موفقیت اشاره کردند. این چهار نوع ارزش بالا به تعمیم و پایدار بودن نسبت به ده نوع ارزشها تمایل دارند (شوارتز، ۱۹۹۶:ص۴-۵).
۲-۴-۴ساختار روابط ارزش:
علاوه بر شناسایی ۱۰ ارزش اساسی، نظریهی ساختار، روابط پویا در میان ارزش را نشان می دهد. ساختار ارزش از این واقعیت منتج می شود که اعمال به دنبال هر ارزشی در تضاد است با بعضی از ارزش ها، اما متناسب با دیگر اعمال می باشد. به عنوان مثال، به دنبال ارزش دستاورد به طور معمول در تضاد با ارزش به دنبال خیرخواهی می باشد. به دنبال موفقیت شخصی برای خود و تمایل به تقویت و به اقدامات با هدف بالا بردن موقعیت اجتماعی خود و قدرت برای دیگران تقویت شود. مثال دیگر ، به دنبال تازگی و تغییرات (ارزش تحریک) با توجه به آداب و رسوم (ارزش سنت) که در توافق است با ارزش ها

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت