1. انبساط دائم

 

    1. رسیدن به یک حالت ثابت و پایدار

 

  1. انقباض بعد از انبساط . [۱۴]

۱-۵ . معنای حدوث وقدم
واژه حدوث و قدم را از دو جنبه لغوی و اصطلاحی معنا کرده و سپس از دیدگاه ملاصدرا نیز بررسی میکنیم .
۱-۵-۱٫ حدوث در لغت
حدوث به معنای محصول تازه ، پدیده نو ، نو شدن[۱۵] ، نوپدید آمدن ، رخ دادن چیز تازه[۱۶] و عمل یا فرایند پدید آمدن یا وقوع چیزی است [۱۷]. حدوث ، صفت مخلوقات است و در مقابل قدم و قدمت است ، این کلمه دو معنا دارد : مسبوق بودن شیء به عدم و دوم احتیاج شیء در وجود به غیر[۱۸] . در التحقیق ، معنای حدوث این گونه آمده : بودن شیئی که نبوده است ، خواه عرض باشد ، خواه جوهر؛ احداثِ امر حادث ، یعنی ایجاد آن .[۱۹]
۱-۵-۲٫قدم در لغت
قدم [ قِ دَ ] به معنای دیرینگی ، پیشی در کار[۲۰]، سابقه در امری و ضد حدوث است. [۲۱] قدم عالم عقیده کسانی است که معتقدند به ازلی بودن جهان بدون علت وجود . [۲۲]
۱-۵-۳٫ معنای حدوث و قدم در اصطلاح
تازگی و کهنگی ،خواه نسبت به چیز معین باشد (حدوث وقدم اضافی )، یا به طور مطلق باشد (حدوث و قدم حقیقی ) ، در اصطلاح فلسفه اسلامی منظور، حدوث و قدم حقیقی است و آن از صفات و عوارض وجودند؛ آنچه منسوب به حدوث است ، حادث و آنچه منسوب به قدم، قدیم است. در نزد حکما حادث چیزی است که پیش از زمان پیدایش خویش وجود نداشته است و قدیم آن چیزی که آغاز و پیدایش برای آن فرض نمیشود ؛ حادث و قدیم ممکن است ذاتی باشد یا زمانی ، قدیم ذاتی اول ندارد ، اما میشود برای آن علت فرض کرد ؛ حادث زمانی آن که اول دارد و ناچار علت هم میخواهد .
۱-۵-۴ . معنای حدوث و قدم در نزد ملاصدرا
مسألهی حدوث و قدم از جمله مسائل دشوار و مورد اختلاف فلاسفه است که از دیرباز مورد اختلاف ارباب ملل و مذاهب بوده است ، ملاصدرا در ترسیم قدم و حدوث دو معنا لحاظ میکند ، یکی بالقیاس و دیگری بدون قیاس ؛ قسم اول مانند مقایسه گذشت و حدوث زمان مثلا وجود زید با گذشت زمان وجود عمر ؛ در قدم ، موضوع برعکس است ؛ آنچه گذشته او از زمان وجود چیز دیگری زیادتر باشد، از گذشت زمان وجود شیء دیگر که این حدوث و قدم عرفی است . حدوث به معنای دوم به دو گونه است:

 

    1. حدوث و قدم زمانی : حاصل شدن چیزی بعد از اینکه نبوده است به نحو بعدیت غیر مجامع با قبلیت و بنابر این تفسیر، برای خود” زمان” ، حدوث ، تصور نمیشود؛ قدم زمانی ، بودن شیء به نحوی است که زمان وجودش اول نداشته باشد و” زمان” بدین معنا خود قدیم است ؛ مفارقات عقلیه نیز این گونه اند .

 

  1. حدوث و قدم ذاتی : اگر این حدوث و قدم ذاتی صفت وجود باشند ؛ به این معناست که وجود به هویت و ذات خود مقوم به غیر است و بالجمله حدوث ذاتی وجود لذاته شیء است که مستند به ذات خود نباشد بلکه مستند به غیر باشد ، در همه زمانها استمرار داشته باشد و یا بالاتر از افق زمان باشد، مانند مجردات .[۲۳]

۱-۵-۵٫ حدوث عالم
حدوث عالم ، ترکیب اضافی است ، مسبوق به عدم بودن جهان است ، این مسئله از غامض ترین مسائل فلسفی است . منظور از حدوث زمانی عالم، یعنی آنچه مسبوق به عدم است و مقابل حدوث ذاتی که مسبوق شیء بودن به غیر است ، میباشد . [۲۴]
۱-۶ . مبادی نظریه حدوث در عالم
ملا صدرا قبل از اثبات دلالت حرکت جوهری بر حدوث عالم، مبادی را ذکر می کند، تا از طریق این مبادی ثابت کند که در عالم طبیعی و جسمانی ، حرکت جوهری جریان دارد و بعد از آن حدوث زمانی عالم را نتیجه بگیرد. اما شرح مبادی نظریه:
۱ – تحلیلی بودن حرکت : منظور از تحلیلی بودن حرکت آن است که حرکت از قبیل اعراض مقولی نیس

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت