شفارد[20] در مقاله مروری خود در سال 1987 گزارش کرد که ورزشکاران کایاک میانگین قد بالاتر، وزن بیشتر، درصد چربی کمتر و توده بدون چربی بیشتری از حد انتظار داشتند. دادههای هیرادا که در همان مقاله مروری ارائه شد، نشان داد که قایقرانان کایاک مدالآور مونترال، سنگینتر و بلندتر از شرکتکنندههای ناموفق بودند (66). لیندسی‌کارتر بین سالهای 1982 و 1984 گزارش کرد که 58 درصد قایقرانان اکتومورفیک‌ ‌(لاغر‌عضلانی) و 36 درصد مزومورفیک (عضلانی) بودند (26،27). فریمن (1987و1990) با مطالعه بر روی قایقرانان نخبه تیم ملی استرالیا، تیپ بدنی 1/2، 8/5 و 2/2 را به ترتیب برای اندومورفی (چاق ‌پیکری)، مزومورفی (عضله ‌پیکری) و اکتومورفی (لاغر پیکری) گزارش کرد (44،45). واکارو و همکاران[21] (1984) 13 مرد تیم ملی قایقرانی آمریکا را که در سال 1983، بهترین تیم جهان بود مورد مطالعه قرار دادند. مجموعه آزمونهای به کار رفته برای ارزیابی تیم شامل؛ معیار تیپ بدنی هیث-کارتر[22] و ترکیب بدنی به دست آمده از وزنکشی زیر آب بود. تیپ بدنی این گروه از قایقرانان عبارت بود از؛ اندومورفی (چاقپیکری) 57/0±88/2، مزومورفی (عضلهپیکری) 96/0±21/5 و اکتومورفی (لاغرپیکری) 93/0±42/2. به این ترتیب، ورزشکاران توده عضلانی بالا و متعادلی داشتند، ولی در اندومورفی و اکتومورفی دارای امتیاز نسبتاً پایینی بودند. شرط قد آزمودنیها 180 سانتیمتر با حدود 10 درصد چربی بود (78). وقتی مشخصات قایقرانان المپیک سیدنی با قایقران المپیک مونترال مقایسه شد، مشخص گردید که قایقرانان المپیک سیدنی در مقایسه با قایقرانان المپیک 1976 مونترال، تقریباً پنج کیلوگرم سنگینتر می‌باشند. آکلند و همکاران (2001) بیان کردن که ریختشناسی[23] قایقران نخبه در طول 25 سال گذشته تغییر کرده و به سمت یک جثه سنگینتر اما چربی کمتر پیش رفته است. رکورد مسابقات کایاک یک‌نفره 500 متر و کایاک یک‌نفره 1000 متر از دو المپیک لندن و مونترال تاکنون کاهش چشمگیری را نشان میدهد که این تغییرات حاکی از افزایش تواناییهای جسمانی و هوازی ورزشکاران می‌باشد (13)، همچنین از سال 1976 تاکنون، در مسافت 500 متر زمان از 1:46:41 در سال 1976 به 1:37:919 کاهش یافته است و در مسافت 1000 متر نیز از 3:48:20 به 3:25:898 کاهش پیدا کرده است، البته پیشرفتهای فنی در مورد طراحی قایق و پارو را در آن زمینه نباید نادیده گرفت (65).
آکلند و همکاران[24] (2003) در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که قایقرانان سرعتی کایاک دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند که در مردم عادی دیده نمیشوند. این ویژگیها شامل توده بدنی لاغر و متناسب، بالاتنه بلند، دور کمر و باسنهای کوچک میباشد. آنها میانگین تیپ بدنی (سوماتوتایپ) را برای مردان 2/2-7/5-6/1 و برای زنان 0/2-7/4-4/2 گزارش کردند و ثابت کردند که بهترین توصیف برای قایقرانان رشته کایاک این است که آنها افرادی بسیار عضلانی هستند. بر خلاف نتایج آکلند و همکاران، بیان شده است که ویژگیهای فیزیکی قایقرانان نخبه سرعتی با بقیه قایقرانان مشابه است (14). فرای و مورتن و وان سومر و همکاران[25] بیان کردند اگرچه موفقیت به توده بدنی بزرگتر کاملاً مرتبط نیست، اما قایقرانان کایاک میتوانند اندازه بزرگتری داشته باشند، بدون اینکه تأثیر منفی بر عملکرد آنها داشته باشد (46،80).
بررسیهای قبلی ریختشناسی قایقرانان نخبه نشان میدهد که قایقرانان موفق دارای قامت خیلی بلند بوده، توده بدنی لاغر و بزرگ (عضله پیکری) و توان هوازی بالا هستند (37،38،66،67). با وجود این، حتی اگر ورزشکاران از نظر بدنی اندکی متفاوت از ویژگیهایی که گفته شد باشند باز هم میتوانند قایقرانان موفقی باشند. در کل قایقرانان دارای ویژگیهای خاصی هستند که در افراد معمولی جامعه کمتر مشاهده می‌شود، اما این تنها عامل در تعیین و تشخیص قایقرانان نخبه نیست. بنابراین، افزایش توده بدنی ممکن است نه تنها عملکرد فرد را به خطر نیندازد، بلکه توانایی را نیز بیشتر کند. همانطور که در بالا و در بررسیهای آکلند و همکاران (2003) ذکر شد، کایاکیستهای امروزی سنگینتر هستند (14). اگرچه یک فرد با توده بدنی بیشتر ممکن است پتانسیل حداکثر مطلق بزرگتری از Vo2max داشته باشد، اما توده بدنی زیاد امکان دارد به صورت منفی نیز اثرگذار باشد به طوریکه بر اوج اکسیژن مصرفی هم تأثیر بگذارد، از طرف دیگر چون در مسابقات قایقرانی قایق بر روی آب حرکت میکند، افزایش توده بدن باعث میشود که قایق عمیقتر در آب فرو رفته و سطح بیشتری از قایق با آب در تماس باشد (افزایش سطح مقطع مساوی با تلاش بیشتر برای غلبه بر مقاومت بزرگتر). همچنین افزایش سطح مقطع قایق در آب (فرو رفتن بیشتر قایق در آب) برخورد و کشش امواج را افزایش میدهد و این امر نیز خود باعث مقاومت مضاعف و همچنین فرورفتگی باز هم بیشتر قایق در آب میشود (49). به موجب این افزایش مقاومت و قدرت قایقران باید بر مقاومت خیلی بیشتری (هم وزن بیشتر خودش و هم افزایش مقاومت آب) فایق آید (63). در بررسیهای فرای و مورتن[26] (1991) شاخصهای آنتروپومتریک و فیزیولوژیک اعضای تیم ایالتی و ورزشکاران تیم ملی استرالیا این‌گونه بیان شد که 7 نفر از 38 ورزشکار درگیر د
ر این طرح پژوهشی، افراد برگزیده و نخبه دارای قد بلندتر، توده عضلانی بیشتر، عضله دوسر بازویی قطورتر، طول ساعد بیشتر، حجم جاری بیشتر، قدرت و اکسیژن مصرفی بیشتری بودند. این عوامل موجب تمایز ورزشکاران ملی از ورزشکاران ایالتی شد. اما ممکن است در ایجاد تمایز بین ورزشکاران نخبه محدودیت داشته باشند (46). همچنین میسی گوج و همکاران (1992)[27] در پژوهشی نیمرخ آنتروپومتریک 18 قایقران کایاک را با هنجارهای تیم ملی یوگسلاوی مقایسه کردند. یافتهها نشان داد که قایقرانان دارای چربی زیرپوستی کمتر، وزن بیشتر، محیط و توده عضلانی بازوی بیشتر، طول استخوانی بیشتر (به ویژه در دستها)، ارتفاع نشسته بلندتر و ظرفیت حیاتی و حجم جاری بیشتری هستند (60).اسکالد و همکاران[28] (1994) گزارش کردند که قایقران کایاک در مقایسه با قایقرانان روئینگ کوتاهقدتر هستند و قد نشسته کوتاهتر و توده بدنی کمتری دارند (69).
سیدنی و شفارد (1973)[29] نیمرخ آنتروپومتریکی 10 مرد و 2 زن قایقران را که به اردوی انتخابی برای عضویت در تیم المپیک 1972 کانادا دعوت شده بودند، تهیه کردند که یافتههای آنها نشان داد قایقرانان کایاک، دارای میانگین قد بلندتر، توده خالص بدن بیشتر، رشد عضلانی مناسب، بودند(68). همچنین بیان شده که قایقرانان کایاک نخبه از لحاظ ترکیب اندازه بدنی مشابه به نظر میرسند و به وسیله دور کمر بزرگ‌تر و بالاتنه بلندتر و باسنهای کوچکتر از مردم عادی متمایز میشوند (14).
فیرات و همکاران (2008) با بررسی نیمرخ آنتروپومتریکی قدرت و عملکرد قایقرانان کایاک نخبه، گزارش کردهاند که، ارتباط معکوس و معنیداری بین زمان اجرای 500 متر و 1000 متر با وزن بدن وجود دارد. همچنین، ارتباط معنیداری را بین زمان اجرای 200 متر و 500 متر با دور عضله دوسربازو در حالت استراحت و انقباض گزارش کردند. آنها پیشنهاد کردند به دلیل ارتباط قوی بین ابعاد بالاتنه وعملکرد کایاک، برنامه تمرین ورزشکاران کایاک باید بیشتر بر بهبود قدرت و ساختار عضلانی بالاتنه تمرکز داشته باشد. به نظر میرسد علاوه بر متغیرهای بالا بررسی ارتباط عملکرد و اجرای قایقرانی با عضلات پشتی و کمر نیز باید مورد توجه قرار گیرد و همچنین مقایسهای بین ارتباط این عضلات با عضلات کمربند شانه و بازوها صورت گیرد (41).
رشته کایاک آبهای‌آرام عمدتاً ورزشی است که بالاتنه را درگیر کرده طوری که چرخش بالاتنه در حالت نشسته در قایق نیروی اصلی پیشرونده را تولید میکند (56). پارو زدن نیاز به قدرت زیاد بالاتنه (74) و همچنین تنه (36،45) دارد. کایاکیستهای آبهای‌آرام نیاز بسیار زیاد به عضلات بالاتنه دارند و میتوان گفت که قوی بودن عضلات بالاتنه و قسمت مرکزی تنه (Core) در این ورزش کمک زیادی به موفقیت آنها خواهد کرد (74). اطلاعات آنتروپومتریکی موجود برای مردان و زنان قایقران نخبه سرعتی از نظر شکل و اندازه مشابه بیان شده است. آکلند و همکاران (2003)، 50 مرد و 20 زن قایقران سرعتی را از 4 کشور مختلف در بازیهای المپیک سیدنی 2000 ارزیابی کردند، که ویژگیهای مربوط به سن، توده بدن، قد ایستاده و نشسته و چربی زیر پوست آنها در جدول 2-4 به طور کامل گزارش شده است (14).
جدول 2-4. ویژ‌گی‌های آنتروپومتریکی قایقرانان المپیک سیدنی 2000 (14)

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت