سیستم مدیریت گردش کاری |
2-8-1- معایب سیستم WFM
سیستم گردش کار تنها یک نوع ابزار مسیریابی است که بر جنبههای عملیاتی متمرکز است. در واقع تمرکز آن تنها روی فرآیندهای کاری است نه محتوای فعالیتها و وظایف. یعنی صرفاً انتقال دادهها طبق روالها و قواعد از پیش تعیین شده بدون انجام هیچگونه تجزیهوتحلیلی روی دادهها انجام میشود.
رویکرد وظیفهای دارد؛ نه فرآیندی.
امکان برقراری ارتباط با پایگاههای دادهی سیستمهای دیگر بهراحتی و سادگی امکانپذیر نیست.
همراه سیستم گردش کار، سیستمهای فرمساز و گزارشساز هم باید تهیه شود. چراکه سیستم گردش کار به تنهایی دارای محیط فرمساز و گزارشساز نیست.
قواعد کاری ساده را پوشش میدهد.
یکپارچهسازی آن محدود است.
محیط طراحی فرآیند و فرمها، دارای استاندارد جهانی نیست و برای این عملیات، حتماً، باید از متخصصین خبره برنامهنویس استفاده کرد.
عدم کاربرپسندی محیط طراحی فرآیند به دلیل استفاده از کدنویسیهای طاقتفرسا و زمانبر.
امکان اعمال تغییرات و بهبود فرآیندها به راحتی امکانپذیر نیست.
محدود بودن امکانات کنترلی و مدیریتی مدلسازی و طراحی فرآیند.
عدم سهولت و سادگی در عملیات بهبود فرآیندها پس از اجرای آنها.
قابلیت اخذ گزارشات کنترلی و مدیریتی آن در حد مقدماتی و محدود است.
عدم پشتیبانی از دو نسخه از یک گردش کار
عدم توانایی در پایش اطلاعات
2-8-2- تفاوت BPM و WfM
BPMSها توسعه داده شده و تکامل یافتهی WFMها هستند، چراکه در سیستمهای مدیریت فرآیند کسبوکار، محدودیتهای سیستمهای مدیریت گردش کار برطرف شده و راه حلهایی برای هرکدام از محدودیتها در نظر گرفته شده است. به زبان ساده میتوان چنین گفت که BPMS نهتنها تمام امکانات و قابلیتهای موجود در WFMS از قبیل ایجاد فرم، تعیین قوانین ساده و ثابت برای گردش فرمهای ایجاد شده و … را پوشش میدهد، بلکه دارای امکانات و قابلیتهای بسیار قدرتمندتری نیز میباشد که از آن میتوان به قابلیت یکپارچهسازی قوی نرمافزار، توسعهی نرمافزار، تجزیهوتحلیل روند و شبیهسازی غنیتر فرآیند و مدل سازی، مدیریت و به روزرسانی نسخههای جدید، پشتیبانی از قواعد کاری پیچیده و… است [11،36].
محققان از دو دیدگاه، تفاوت سیستمهای مدیریت فرآیند کسبوکار و سیستمهای مدیریت گردش کار را بررسی میکنند. دیدگاه اول بنابر تحقیقاتی که توسط شرکت گارتنر انجام شده است، بیان میکند کهBPM به عنوان یک نظام مدیریت فرآیندگرا در نظر گرفته میشود و رویکردی فرآیندی به فعالیتهای سازمان دارد و در تلاش است فعالیتهایی از سازمان که در تعریف فرآیند میگنجند را پوشش دهد، در حالیکهWFM به عنوان یک تکنولوژی معرفی میشود که از آن سیستم پشتیبانی میکند. دیدگاه دیگر که از سوی محققانی از جمله آلست[1] و همکاران بیان میشود این است که WFM زیرمجموعهای از BPMتعریف میشود و در واقع یک مرحله از چرخهی حیات BPM میباشد ویک نقش مهم و بحرانی در مدیریت سیستمهای فرآیند کسبوکار بازی میکند. از بارزترین کمبودهای WFM تشخیص خطاها و تجزیهوتحلیل فرآیندها است [15،34،37].
بنابراین میتوان BPMS را به عنوان نسل بعد ازWFMS در نظر گرفت. به وجود آمدن قابلیتهای جدید در سیستمهای BPMS در سازمان، قدرت بهبود مستمر را ایجاد میکند که اساسیترین تفاوت را با سیستمهای سنتی و غیر انعطافپذیر WFMS، سبب میشود.
[پنجشنبه 1398-12-08] [ 12:40:00 ق.ظ ]
|