ماوراءالنهر: ر.ک ص۲۶/ س۲٫ خراسان: ر.ک ص۵/ س۲۱٫
عراق: ر.ک ص۴۴/ س۲۱٫
تَعذیب: اسم مصدر عربی، عذاب دادن. (لغ)
دَمار: مصدر عربی، هلاک. (منتهی)
اِستیفاء: مصدر عربی، تمام گرفتن، استیفاء حق یا مال خود از کسی؛ گرفتن تمام مال یا حق خویش از او. (غیاث)
حِلیّه: اسم عربی، زیور، آرایش. (لغ)
عاطِل ماندن: صفت مرکب عربی، تهی، فارغ. (لغ)
اِشفاق: مصدر عربی، مهربانی کردن. (لغ)
مُوافِقت: اسم مصدر عربی، سازواری، مطاوعت، مقابل مخالفت. (لغ)
نزول اجلال: ر.ک ص۲/ س۱۹٫
رایات: ر.ک ص۵۶/ س۲٫ همایون: ر.ک ص۱/ س۱۴٫
یَثرب: اسم خاص، نام مدینه حضرت رسول است، نام یک ناحیه و مدینه جزو آن می‌باشد و برخی برآنند که یثرب نام ناحیه‌ای از مدینه است و بنا به قول دیگر یثرب عبارت از خود مدینه است. گویند حضرت رسول از این نام اکراه داشت از این رو این بلد را «طیبه» و «طابه» نامند. (لغ)
اِجتهاد: مصدر عربی، کوشش، جهد، سعی. (لغ)
کمرِ اجتهاد: اضافه اقترانی.
راسِخ: صفت عربی، استار و پای برجای. (لغ)
اَنصار: اسم خاص، در تاریخ اسلام بر آن دسته از مسلمانان اهل مدینه گفته می‌شود که پس از هجرت پیغمبر اسلام از مکه به مدینه بدو گرویدند و او را یاری و حمایت کردند و اینان بیشتر از قبیله اوس و خزرج بودند. انصار در مقابل مهاجرین (این لفظ در فارسی مفرد نیز بکار رود و مهاجر و انصار گفته می‌شود) مسلمانانی بودند که با پیغمبر از مکه به مدینه آمدند. (لغ)
خُدّام: صفت عربی، خدمتگزاران. (معین)
موکب: ر.ک ص۴۵/ س۸٫
قَزّاقی: صفت نسبی، نسبت است به قزاق. (لغ)
سنگِ خِذلان: اضافه تشبیهی.
تیرانداز: اسم مرکب، مکانی که از آن جا تیر پرتاب می‌کرده‌اند.

 

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت