افراد کمرو سهم چندانی در گروه های همگن ندارند و حضوری انفعالی و غیر فعال در گروه های اجتماعی پیدا می کنند. گرچه معمولاً افراد کمرو به خصوص به خاطر تبعیت پذیری و فرمانبری بی کم و کاست از سوی اعضای گروه طرد نمی شوند ، اما باید اذعان داشته باشند که غالباً مورد کم توجهی واقع می شوند و در نتیجه چنین نقش غیر فعال و سازش یافتگی ضعیف ، از کسب یادگیری ها ، مهارت ها و تجارب موثر فعالیت های اجتماعی محروم می مانند.
کمرویی ، باعث می شود که فرد در عین این که گاهی از نظر صلاحیت های علمی ، فکری و اخلاقی ، قابلیت ها و کفایت های فردی برتر از همسالان ، دوستان ، همگروه ها و همکلاسی های خود است ، اما نتواند رهبری گروه را عهده دار شود ، در حالی که فرصت رهبری گروهی ، از تجارب ارزشمند رشد اجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتماد به نفس است.
از آنجا که فرد کمرو غالباً می ترسد که با دیگران به ویژه مخاطب های نا آشنا ، تازه واردها و غریبه ها صحبت کند ، بالطبع دیگران نیز با او کمتر سخن می گویند.
اغلب افراد کمرو نسبت به خود همان قضاوتی را ندارند که دیگران نسبت به ایشان دارند.
چون خود ارزشیابی نشانی از سازگاری اجتماعی است ، بنابراین خود پنداری ضعیف ، بیانگر رشد معیوب شخصیت و پدید آیی عقده حقارت است (ایرانی زاده ، ۱۳۷۶).
۲-۲-۱-۲-علل کمرویی :
کمرویی یک پدیده پیچیده روانی – اجتماعی است. کمرویی یک فرصت یا ویژگی ارثی یا ژنتیک نیست. بلکه اغلب در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه رشد ، در خانه و مدرسه پدیدار می گردد. با اینکه برخی از روانشناسان نظیر کتل[۳۱] (۱۹۸۳) بر این عقیده اند که بضی افراد با زمینه یا ((سندرم کمرویی)) متولد می شوند ، اما باید توجه داشت که بحث درباره سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی ، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست.
بدیهی است کودکان کمرو عموماً متعلق به والدینی هستند که خودشان کمرویی دارند ، لیکن این بدان معنی نیست که این قبیل کودکان کمرویی را از طریق ژنهای ناقل از والدین خود به ارث برده اند ، بلکه اساساً بدین معناست که کمرویی را از آنها یاد گرفته اند.
۲-۲-۱-۳- خانواده و فرزندان کمرو :
در بررسی علل کمرویی به طور مشخص می بایست به شرایط و عوامل خانوادگی ، ویژگی های شخصی و شخصیتی ، نظام باورها و رفتار های فردی ، موقعیت های روانی و اجتماعی اشاره کرد.
محیط خانواده و تجارب اولیه کودک به خصوص در سنین پیش دبستانی و سال های آغاز مدرسه اصلی ترین نقش را در شکل گیری کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگسال ، برنامه های تلویزیونی ، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی ، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگسالان خانواده بیشترین تأثیر را در رشد مطلوب اجتماعی و با پدید آیی اضطراب و کمرویی کودکان می تواند داشته باشد.
زمانی که الگوهای بزرگسال مثل والدین ، خودشان مضطرب بوده ، از مهارت برقراری روابط عاطفی- اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران ، به ویژه با فرزندان خود بی بهره باشند ، طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کمرو باشند. به همین دلیل بعضی از روانشناسان مثل واتسون کمرویی کودکان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می دانند.
مشاهده دو گانگی و تعارض در رفتار الگوهای بزرگسال و ایجاد ناهماهنگی در مفاهیم اساسی شخصیت کودک ، موجب کشاکش های درونی و در نتیجه اختلال در رشد طبیعی گردیده ، اضطراب شدید و کمرویی کودک را به همراه خواهد داشت.
۱- تأثیر مدرسه در تقویت کمرویی یا رشد اجتماعی :
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه اجتماعی کودکان ، می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارت های اجتماعی آنان ایفا کند. متأسفانه در بسیاری از موارد کمرویی کودکان در محیط مدرسه و فضای کلاس درس تقویت می گردد و چنین رفتار ناخوشایندی در شخصیت کودک تثبیت می شود.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

در غالب موارد ، رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه کودک یا کودکان کمرو و ناتوان را به عنوان یک صفت پسیندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی می کنند و با تأیید و تشویق های خود ، به طور مستقیم و غیر مستقیم سعی می کنند آن را تقویت نمایند.
واقعاً جای بسی تعجب و تأسف است که در بسیاری از مدارس ما گاهی بالاترین نمره انضباط از آن معلولین اجتماعی ، یعنی دانش آموزان کمرو است.
۲- فشارهای اجتماعی و کمرویی :
علاوه بر خانه و مدرسه ، عواملی همچون محرومیت ها و آسیب های اجتماعی ، نا سازگاری های شغلی ، سلطه ها و فشارهای گروهی ، مقایسه ها و برتری طلبی های قومی و نژادی ، تقویت شخصیت انفعالی ، پرخاشگری کنترل شدید اجتماعی ، بی احترامی به حقوق و آزادی های مشروع فردی ، ویرانگری خلاقیت های ذهنی ، تقبیح و تهدید صراحت ها و شجاعت های اخلاقی به توسط صاحبان زور و والیان تزویر ، ترویج فرهنگ خصومت و خشونت و لجام گسیختگی نفسانی در جامعه از دیگر عوامل زمینه ساز فزونی اضطراب تشدید کمرویی و رفتارهای گوشه گیرانه می تواند باشد.
توماس و چیس در بررسی وضع کودکان از مرحله نوزادی تا مرحله نوجوانی ، با مادران زیادی درباره نحوه رفتار کودکشان در زندگی ، مصاحبه هایی بعمل آوردند. اینکه عکس العمل کودکان در برابر تغییرات وضعیت زندگی روزمره یا محیط چه بوده است و چه عکس العمل هایی در برابر رویدادها و موقعیت های ویژه زندگی از خود بروز می دهند
را طبقه بندی کرده و در ۱۰ مورد به شرح زیر ذکر نموده اند.
۱- میزان فعالیت ۲- حالت توازن و هماهنگی ۳- حالت گرایشی گوشه گیری
۴- انطباق پذیری ۵- شدت واکنش ۶- آستانه پاسخ دهی
۷- کیفیت وضوح روانی ۸- آشفتگی ، حواسپرتی ۹- فراخنای توجه
۱۰- پایداری
۲-۲-۱-۴- کناره گیری :
معمولی ترین وسیله دفاعی است. معمولًا کودکان و نوجوان برای مقابله با اضطراب که کیفیتی نامطلوب و نامطبوع است از این نوع واکنش دفاعی جهت اجتناب یا نخفیف اضطراب خود استفاده می نمایند. گرچه کودکان و نوجوانان هنگام مواجهه با اضطراب از انواع وسایل دفاعی استفاده می کنند. ولی اتکای شدید روی این وسائل سبب سوء تعبیر و تحریف واقعیت می شود. و در بعضی موارد مخاطراتی مخصوصاً از جهت سازگاری عاطفی همراه خواهد داشت.
نشانه های مرضی واکنش کناره گیری عبارت است از خجلت ، گوشه گیری ، حسا سیت ، اضطراب و تواضع بی دلیل. این کودکان به علت محرومیت یا داشتن خانواده بی کفایت و گره های احساسی ، به رویاهای روزانه و خیال بافی پناه می برند. که اگر به موقع معالجه نگردند ، ممکن است موجب اختلال در جهت یابی واقعیت گردند. کناره گیری ممکن است محصول یک نقص عضو و یا بیماری باشد. شکست های مکرر در زندگی ، نا کامی ، غفلت والدین یا مدل های نادرست والدین همه ممکن است منتهی به چنین رفتاری گردد (آزاد حسین ، ۱۳۶۶).
علل کناره گیری :
در مورد رفتار کناره جویانه و انزوا طلبانه کودکان و نوجوانان علل گوناگونی را مطرح کرده اند. (ایرانی زاده ، ۱۳۷۶).
۱- خشونت و سخت گیری والدین :
کودکی که پدر و مادر او خشن و سخت گیر هستند و توقعات نابجایی از او دارند غالباً مکن است کمرو و کناره گیر باشد. کناره گیری گاهی عادی و زمانی دلالت بر اختلال رفتاری و روانی دارد.
۲- مراقبت شدید والدین :
گاهی کودک در اثر مراقبت شدید حالت اطاعت و تسلیم در مقابل والدین به خود می گیرد و استقلال خود را از دست می دهد. زمانی نیز ممکن است واکنش او به صورت طغیان و سرکشی ظاهر شود. کودکان غیر مستقل معمولاً نمی توانند با بچه های دیگر به سر برند.
برخی از آنها کمرو و خجول هستند و در بعضی موارد از طرف گروه همجنس خود طرد می شوند زیرا آشنا به مهارت های اجتماعی نیستند.
۳- استرس محیطی :
در سنین بالاتر استرس ممکن است ناشی از انتظارات غیر واقعی پدر و مادر و یا معلم (بدون توجه به محدودیت های فرد) در امور تحصیلی باشد و نیز ممکن است از خشونت های داخل خانواده ، وجود بیش از یک تصویر از مادر ، نگرانی جدایی پدر و مادر و غیره سرچشمه بگیرد.
البته هرکس روش مبارزه خاصی با استرس دارد. استفاده از مکانیزم های دفاعی حتی در کودکان خرد سال هم مشهود است. از میان این مکانیزها انزواطلبی و بی علاقگی موقتی را می توان نام برد.
۴- نقایص جسمانی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت