حمل کرده‌اند.[۲۱۴]

 

    1. و برخی منظور از حقیقت را مراحل سیر روح و مراتب نفس کلیه الهیه در رسیدن به مقامات عالیه معرفت الله حمل کرده‌اند. احتمالات دیگر در این باب عبارتست از:

 

    1. حقیقت عبارتست از امر مطلق یا ثابت و ازلی هر چیز. یعنی مقصود از حقیقت در سؤال کمیل، حقیقت هر چیز است. حقیقت مبداء، حقیقت معاد، حقیقت نبوّت، حقیقت ولایت، حقیقت حال مؤمن و کافر در محشر و قیامت، حقیقت و سرّ مقام خلافت و جانشینی پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم.

 

    1. مراد از حقیقت، حقیقت ولویه غائب، قائم و سرّ السرّ عالم و آدم است که مظهر حقیقت و مظهر حقایق شریعت و سلطنت و قدرت و عدالت است.

 

    1. شاید مراد از حقیقت مقابل مجاز است به این معنا که چگونه از علوم مجازی به علوم حقیقی می‌توان دست یافت.

 

  1. و شاید منظور حقیقت حال نفس ناطقه در سیر و سلوک به مقامات عالیه معرفت الله است.[۲۱۵]

بر این اساس گو اینکه کمیل پرسیده است یا علی علیه السلام حقیقت حال انسان در تزکیه نفس و صفای باطن و مقام نهائی او در سلوک إلی الله چیست؟ و انسان سالک کی از عالم مجاز و اغراض جسمانی و اوهام باطل رهیده و حجاب نورانی و ظلمانی از چشم باطن او افتاده و از دنیا و آخرت و تمام غایات وسطیه مجازی عبور کرده و به غایت الغایات دست خواهد یافت و به مقام شهود حق که غایت آمال عارفین است، تواند رسید و اصولاً راه و طریق وصول به این مقام چگونه است؟ به تعبیری مقصود سائل استفسار از مراتب و درجات سلوک سالک حقیقت توحید و معرفت است. حقیقت توحید عیانی انکشافی که با جهادبا نفس و متابعت شریعت حقّه حاصل می‌شود[۲۱۶] یعنی حقیقت سیر از ماسوی الله به سوی مبداء اعلی و مراتب و مقاماتی گوناگون آن تا مقام فنا و بعد از آن یعنی بقای بعد از فناء و صحو بعد از محو و فرق بعد از جمع که همان مقام تمکین و استقامت و سفر از خلق به سوی حق است[۲۱۷].
و به تعبیری دیگر منظور از پرسش از حقیقت، پرسشی از چگونگی رسیدن به مرتبه عین الیقین و حقّ الیقین است. گو این که پرسیده است در قوس صعود، سیر و صعود تا چه مرحله از تعالی و کمال حقیقت فرا چنگ سالک قرار می‌گیرد؟
به نظر می‌رسد سؤال کمیل از معنای اخیر است چرا که با توجه به این که کمیل صاحب سرّ و از اصحاب کبار امام علی علیه السلام است، می‌داند که سؤال از ذات حقّ تعالی سؤال باطلی است و ذات حقّ به دلائل عقلی و نقلی قابل درک نبوده و جمال بی‌مثال او به دیده کشف و عیان نتوان دید.
به تعبیر شارح حیدرآبادی، سؤال کمیل پیرامون، تصور ذات حقّ بالکنه محال است چرا که ذات حقّ از احاطه حدّ بیرون است و رسم هم که مفید کنه آن نیست چنان که تصور ذات به کنهه نیز محال است. چون وجود حق تعالی و سایر صفات کمالیه اش عین ذات اوست.[۲۱۸]
بر همین اساس است که حضرت علی علیه السلام در پاسخ به کمیل نیز به طریق رمز و اشاره به تبیین حقیقت از خلال آثار و نشانه‌هایش پرداخته است.
برخی دلایل و شواهد موید این دیدگاه به قرار زیر است:

 

  1. حدیث حارثۀ بن زید، یا زید بن حارثۀ که در کتب معتبر حدیثی آمده است[۲۱۹].
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت