دسته بندی علمی – پژوهشی : تحقیق ماهوی و تاریخی۹۲- قسمت ۲۶ |
علامه سید حیدر آملی در چند اثر از آثارش به شرح و تفسیر حدیث حقیقت پرداخته است از آنجمله کتاب های جامع الاسرار و منبع الانوار، نص النصوص در شرح فصوص الحکم عربی، نقدالنقود فی معرفت الوجود است. هرچند سید حیدر تحت عنوان شرح حدیث حقیقت به طور مستقل اثری ندارد ولی در میاحث مختلف بویژه در کتاب جامع الاسرار و در مباحث توحید به طور جدی به آن توجه داشته و استناد کرده است و ما به جهت اهمیت شخص علامه سید حیدر و تاکیدی که بر صحیح بودن این حدیث شریف دارد عین کلمات سید حیدر را در متن این تحقبق ذکر می کنیم:
سیّد حیدر آملى در کتاب جامع الأسرار[۱۷۷]، با ذکر حدیث مى نویسد:
و أمّا أقواله التی لیست مذکوره فی النهج ، وهی مشهوره، فهو قوله المذکور فی المقدمه، المخاطب به کمیل بن زیاد رضى الله عنه الّذی هذا أوّله فی سؤاله عنه:
ما الحقیقه؟
قال: «ما لک و الحقیقه؟!».
قال: أ وَ لستُ صاحب سرّک؟
قال: «بلى! و لکن یرشح علیک ما یطفح منّی!»
قال: أ وَ مثلک یُخیِّب سائلاً؟!
قال: «الحقیقه کشف سُبحات الجلال من غیر إشاره». قال: زدنی فیه بیاناً. قال: «محو الموهوم مع صحو المعلوم».
قال: زدنی فیه بیاناً.
قال: «هتک الستر لغلبه السرّ». قال: زدنی فیه بیاناً. قال: «جذب الأحدیّه بصفه التوحید». قال: زدنی فیه بیاناً.
قال: «نور یشرق من صبح الأزل فتلوح على هیاکل التوحید آثاره».
قال: زدنی فیه بیاناً.
قال: «أطْفِ السراج، فقد طلع الصبح . »
سپس مى نویسد: و هذا الکلام له معانٍ کثیره، قد ذکرها الشرّاح فی شروحهم.[۱۷۸]
همو گوید: و هذا الکلام یحتاج إلى شرح طویل و بسط عظیم، و سنبیّنه فی الأصل الثانی من هذا الکتاب، إن شاء اللّه تعالى.[۱۷۹]
نیز گوید: و یُروى عن کمیل رضى الله عنه مثل ذلک أیضاً و أبلغ منه، فی کتمان الأسرار و إخفائها، کما هو مذکور فی نهج البلاغه و هو أنّه قال رضى الله عنه: «أخذ بیدی أمیر المؤمنین علیّ علیه السلام فأخْرَجَنی إلى الجبّانه…[الخ[۱۸۰][ وى همچنین در کتاب نص النصوص گوید: و أمّا الأخبار الصحیحه، فورد عن أمیر المؤمنین، علیّ علیه السلام أنه قال لکمیل بن زیاد النخعی لمّا سأله عن الحقیقه: «ما لک و الحقیقه؟»
و کیفیه ذلک أنّ کمیل بن زیاد کان فی صحبته و خدمته ثلاثاً و عشرین سنه، فسأله بالکوفه حین کان خالیاً، فقال: «یا مولای و سیّدی! ما الحقیقه؟»…[الخ[ [۱۸۱]
- نقد النقود فی معرفه الوجود، سیّد حیدر آملى[۱۸۲]در این رساله در بحث از تنزه ذات حق از هرگونه کثرت وجودی و اعتباری بعد از استناد به احادیث دیگری از امیر المومنین علیه السلام از جمله حدیث کمال الاخلاص نفی الصفات عنه به فقره ای از حدیث حقیقت استناد کرده است سیدحیدر آورده است:
و الغرض أنّ کلّ ذلک إشاره الى إطلاقه و تجرّده و تنزّهه و تقدّسه عن الکثره الوجودیّه و الاعتباریّه، لانّ قوله- علیه السلام: «و کمال الإخلاص له نفى الصفات عنه» إشاره الى الوجود المطلق المحض، و الذات البحت الخالص، الذی لا یمکن وصفه بشیء أصلا، و لا یکون قابلا للاشاره أبدا، کما أشار الیه علیه السلام فی موضع آخر فی قوله: «الحقیقه کشف سبحات الجلال من غیر إشاره» الى آخره
- نصّ النصوص در شرح فصوص الحکم ابن عربی: سیّد حیدر آملى[۱۸۳]در نص النصوص در سخن از کیفیت توحید و تحقیق و ترتیب آن و انحصار آن به توحید الوهی و توحید وجودی به حدیث حقیقت استناد جسته و کلام عبد الرزاق کاشانی در شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری را نقل کرده است. سید حیدر آورده است:
[جمعه 1399-09-21] [ 01:13:00 ق.ظ ]
|