ماضى و منجّز مشتمل بر ایجاب از سوى بایع و قبول محقق مى‌شود.[۱۲۹]

 

    1. متعاقدان (بایع و مشتری): در هر یک از دو طرف عقد، بلوغ، عقل، قصد، اختیار، مالکیت و محجور نبودن شرط است. در صورت فقدان شرطِ اختیار، اگر پس از اکراه بر عقد، به آن راضى شود، نظر مشهور، صحت بیع است.[۱۳۰]

 

  1. عوض: عوضین در بیع که به آن‌هامبیع و ثمن گفته می‌شود. مبیع یا مثمن در لغت به معنای «کالای مورد معامله» و «مورد بیع قرارگرفته» آمده، این واژه در عرف و لغت به همین معنا بکار می‌روند و هر یک باید واجد شرایط زیر باشد[۱۳۱]:

الف. مالیت داشتن: هر چیز که ازنظر شرع یا عرف مالیت نداشته باشد صلاحیت عوض واقع‌شدن ندارد؛ عرفى مانند مگس و پشه و شرعى مانند شراب و خوک.[۱۳۲]
ب. مملوک بودن: مراد از آن یا قابلیت داشتن عوض براى مملوک واقع‌شدن است درنتیجه مباحاتى همچون آب رودخانه‌ها صلاحیت عوض واقع‌شدن ندارند.[۱۳۳]
ج. عین بودن: مراد از عین، هر مالى است که تعیّن خارجى دارد؛ جزئى باشد یا کلی و کلی، کلی در ذمّه باشد یا کلی در معیّن. مقابل عین، منفعت و حق قرار دارد.[۱۳۴]
البتّه این شرط تنها در جانب مبیع معتبر است در طرف ثمن، عین بودن شرط نیست.[۱۳۵]
د. طلق و تام بودن ملک: مراد از آن، این است که عوض، متعلّق حق دیگرى نباشد، مانند مال وقفى.[۱۳۶]
ه. مقدور بودن تحویل کالا: بدین معنا که مبیع هنگام تحویل، موجود و فروشنده قدرت بر تحویل آن داشته باشد.[۱۳۷]
ز. معلوم بودن: عوضین باید ازنظر مقدار، جنس و اوصاف تأثیرگذار در قیمت معلوم باشد و مجهول بودن عوض در هر یک از ابعاد یادشده موجب عدم انعقاد بیع مى‌شود.[۱۳۸]
۷-۱-۷٫ تاریخچه آلات قمار
تاریخ چند هزارساله قمار نشان‌دهنده استفاده از آلات گوناگونی دارد که در سراسر جهان برای قمار مورداستفاده قرار گرفته‌اند[۱۳۹]، مثل پرتاب چوب تیر و استخوان که امروزه نیز در برخی کشورها برای قماربازی یا تعیین تصمیم به انجام دادن یا ندادن یک عمل به کار گرفته می‌شوند.[۱۴۰]
آنچه روشن است این است که آلات قمار در معنای کلی خود امری جدید محسوب نمی‌شوند و در سراسر سده‌های تاریخ در سرتاسر جهان از هزاران سال پیش به وجود آمده‌اند و از زمانی که قمار بوده است، آلات آن نیز موجود بوده است. به عبارت بهتر به علت ارتباط مستقیمی که بین قمار و آلات آن وجود دارد، تاریخچه بین آن‌ها مشترک است. بشر هزاران سال است که انواع آلات قمار را می‌سازد. بسیاری از آلاتی که امروزه با آن‌ها (بازی‌های شانسی) صورت می‌گیرد، مثل تاس ریشه در هزاران سال قبل دارند. هنگامی‌که شما با یکی از این آلات روبرو می‌شوید چندین مفهوم ناشناخته پیش چشمانتان است که معنا و فلسفه آن‌ها را نمی‌دانید. دلایل فراوانی وجود دارد که چرا بشر آلات قمار را ساخته است، از باورهای مذهبی گرفته تا تفریح و سرگرمی. ولی آنچه بدیهی است این است که ساخت‌وسازآلات قمار هنگامی توسعه یافت که بشر جدای از انگیزه‌های اوّلیه ساخت این آلات (پیشگویی) خواهان استفاده از این آلات برای بردوباخت و به دست آوردن سرمایه استفاده نمود. تاریخچه واقعی آلات قمار درواقع به اعتقادات مذهبی و پیشگویی برمی‌گردد. زمانی که علمای مذهبی با استفاده از روش‌هایی در آیین‌های خود برای امور پایان‌یافته یا در شرف انجام شانس و امور ماورا طبیعی روی آوردند. این روش‌ها شامل اشکال و اجسامی بر روی سطح زمین بودند که نماد خیر و شر بودند که با حرکت دادن آن‌ها از نتیجه‌ای که در پایان به دستمی‌آمد اقدام به پیشگوی یا توجیه وقایع رخ‌دادهمی‌پرداختند.[۱۴۱]
در قرن شانزدهم تولید آلات قمار در اروپا رونق به سزایی گرفت و قمارخانه‌های بزرگی ساخته شد و سرانجام در قرن نوزدهم منع گردید.[۱۴۲] اسلام قبل از همه ملل متمدن جهان قمار را تحریم کرد.[۱۴۳] پیش از طلوع خورشید اسلام آلات قمار در میان ملت عرب رواج کامل داشته و کلمات (انصاب و ازلام) که قرآن مجید از آن‌ها نهی نموده است، گواه این مدعا هستند.[۱۴۴] هارون‌الرشید اوّلین خلیفه‌ای بود که با آلات قمار،‌بازی کرد.[۱۴۵]
در دوران اخیربازی‌های جدیدی برای قمار ابداع‌شده‌اند که این بازی‌ها آلات خاص خود را می‌طلبند که بعضاً هم شباهتی به آلات قدیمی ندارند. قمار، امروزه بیشتر در قمارخانه انجام می‌شود. در اغلب قمارخانه‌ها بازی‌هایی با دستگاهی به نام «اسلات ماشین»[۱۴۶] و یا بازی‌های بر اساس شانس دیگری مثل «رولت» و با کارت وجود دارد. بازی‌های دیگری که بر اساس ترفند ها و توانایی‌های ذهنی انجام می‌شوند نیز موجود هستند: پوکر و بیست و یک؛ اما تمام این بازی‌ها بر اساس قوانین احتمالات ساختاری دارند که موجب می‌شود صاحب‌خانه یعنی قمارخانه در تمام زمان برندهی کلی باشد.
۸-۱-۷٫ ضبط
ضبط از ریشه «ض ب ط» به معنی گرفتن، دستگیری کردن، جلوگیری کردن، پیروز شدن، توقیف و مصادره کردن میباشد.[۱۴۷] در این راستا ضبط یعنی توقیف و نگهداری و بازداشت؛ و ضبط در اموال، به معنی مصادره کردن؛ و ضبط در نفس، به معنی تسلط بر نفس است.[۱۴۸] معانی مختلفی در مورد واژه مذکور بیان شده؛ از جمله نگهداشتن، حفظ کردن، محکم کردن و بایگانی. ضابط به معنی نگاهدارنده و حفظ کننده آمده است[۱۴۹]؛ و در اصطلاح ضابطین، بخشی از سربازان حاکم در قدیم را میگفتند که وظیفه جمع آوری، نگهداری، حفظ اموال، احضار مجرمین و امثال آن را در دارالحکومه به عهده داشتند.[۱۵۰] همچنین ضبط به معنای نگهداری از چیزی به سختی، ذکر شد.[۱۵۱] از دیگر معانی ذکر شده برای واژهی ضبط، تصرف کردن و به ملکیت گرفتن و بایگانی کردن است.[۱۵۲]بنا بر آنچه گفته شد واژهی ضبط از نظر لغوی در دو معنی به کار رفته است:
الف توقیف موقت شیء و بازداشت و نگهداری شیء برای همیشه؛ با سلب مالکیت از مالک در بخشی از اموال.
ب توقیف دائم، تصرف و به ملکیت در آوردن شیء برای همیشه؛ با سلب مالکیت از مالک در تمام یا بخشی از اموال.
۹-۱-۷٫ مصادره
مصادره از ریشهی «صدر» به معنی انصراف و برگشت دادن؛ و مصدر به مهنی اصل، سرچشمه و ریشه است.[۱۵۳]عبارت «صادر المال» در زبان عرب به معنی مصاره کردن اموال میباشد؛ بنابراین مصادره در ردیف استباحه الاموال، به معنی حلال دانستن جان یا مال دیگری است.[۱۵۴]
همچنین مصادره به معنی مال کسی را به زور گرفتن، جریمه و تاوانگرفتن میباشد.[۱۵۵] هر گاه فعل صدر با «عن» متعدی شود، معنی رجوع، برگشتن و برگردانیدن میدهد (صدر عن المکان: از مکان برگشت). هر گاه با «مِن» متعدی شود، به معنی بروز و ظهور است. (صدر منه الامر) این کار از او بروز کند.[۱۵۶]
۱۰-۱-۷٫ معدوم کردن
معدوم کردن در لغت به معنی نیست و نابود کردن، آن که موجود نباشد، خلاف موجود و نابود شده و از بین بردن می‌آید و در اصطلاح هم از بین بردن و نابود کردن آلات و ادوات را می‌گویند که جرم با آن محقق شده است.[۱۵۷] مثلاً ورق پاسور را بخواهند معدوم کنند به این نحو خواهد بود که آن را بسوزانند یا قطعه قطعه کنند به طوری که قابل استفاده نباشد و دیگر ورق پاسور بر آن صدق نکنند.
فصل دوم: مستندات فقهی و حقوقی معامله با آلات قمار
در این مبحث به بررسی مبانی فقهی جرم معامله با ابزار الات قمار پرداخته می‌شود. برای مبانی فقهی جرم انگاری این پدیده می‌توان به آیات، روایات، اجماع، دلیل عقلی ومستندات دیگر از جمله قواعد فقهی اشاره کرد.
معامله با آلات قمار سبب پدید آمدن موضوعات متعددى شده که هر کدام مى‌تواند در باب خاصى از فقه و حقوق مورد بررسی قرار گیرد، مانند تعلیم و تعلم، تولید، نگهدارى، حمل و نقل، خرید و فروش، قاچاق، ایجاد قمارخانه و ارائه خدمات و ابزار براى بازی، در آمد و سرمایه‌هاى حاصله از هریک از مراحل تولید تا معامله. جمیع موضوعات فوق مى‌تواند داراى سه جنبه مهم فقهى باشد: حکم تکلیفى؛ حکم وضعى؛ جنبه کیفرى و مجازات جرائم معامله با آلات قمار.
۱-۲٫ مستندات فقهی
حکم تکلیفى حرمت در خصوص موارد فوق الذکر، متوقف بر ثبوت حرمت خرید و فروش آلات قمار مى‌باشد. افزون بر این که نحوه‌ى اثبات این حکم، اساس و مبناى مباحث بعدى در خصوص احکام وضعى و مجازات مرتکبین مى‌باشد. علاوه بر آیات و روایات از قرن اوّل هجری تا قرن معاصر فتاواى صریحى در خصوص آلات قمار از مراجع و مجتهدین در دست مى‌باشد.[۱۵۸] قانون‌گذار جمهوری اسلامی ایران به تبعیت از اسلام شدیداً با معامله با آلات قمار مخالفت کرده است و مرتکب آن را مجازات می‌کند. مبنای اسلام و مقنن جمهوری اسلامی ایران در این مبارزه بر اهداف دینی و تعالی اخلاقی استوار است.
در این فصل در ابتدا منابعی که در مورد قمار و تحریم آن نقش دارند و سپس ادله ان به ترتیب اهمیت در چند بخش ذکر میگردد. از آنجا که قوانین جمهوری اسلامی ایران بنابر اصل چهارم قانون اساسی براساس موازین اسلامی است و کلیه قوانین از اسلام تبعیت می‌کند، جرم قمار و جرائم مرتبط مذکور در ق. م. آ از این قاعده مستثنی نیست؛ بنابراین مبنا و ریشه این قوانین نشأت گرفته از اسلام و فقه شیعه اثنی‌عشری است؛ به همین جهت ادله تحریم آن براساس شریعت بیان میگردد: در باب ادله‌ی حرمت مصرف آلات قمار چندین مبنا و دلیل مطرح است که به طور مجزا تمام آن‌ها مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
۱-۱-۲٫ آیات
قرآن با منطقی مستحکم، قمار رادر ضمن یک ارزیابی حکیمانه حرام اعلام میکند. در این ارزیابی به طور اجمال اشاره به منافع و مفاسد و مضرات آن کرده و تحریم را با فزونی مفاسد آن بر منافعش مستدل مینماید. از آلات قمار اغلب به عنوان سرگرمی و تفریح و گاهی به منظور به دست آوردن منافع مادی مورد استفاده قرار می‌گیرد و ممکن است به همین جهت در نظر برخی یک معامله سودمند جلوه کند. از این‌رو قرآن ضمن اشاره به منافعی که برای قمار نقل گردیده است، متذکر می‌گردد که مضراتی که از این راه تولید می‌شود، از منافع آن افزون‌تر است. سپس از نیروی تفکر انسان برای اثبات مدعای خویش بهره برده و وی را به تعقل در منافع و مفاسد قمار دعوت می‌نماید. دراین قسمت به دو دسته از آیات در مورد حرمت معامله با ابزار الات قمار پرداخته می‌شود؛ آیاتی که دلالت بر حرمت «اکل مال به باطل» و «اکل سحت» دارند و دوم آیاتی که از قمار نهی می‌کنند.
۱-۱-۱-۲٫ آیات عام
یکی از ادله اساسی حرمت معامله با آلات قمار، «حرمت اکل مال به باطل» است. این قاعده متخذ از آیات شریفه ۱۸۸ بقره، (وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ) می‌باشد هر چندآیات دیگری مانند آیه ۲۹ و ۱۶۱ سوره نساء نیز با همین مضمون وجود دارد. لازم به ذکر است در این آیات سه واژه «اکل»، «مال» و «باطل» نقش کلیدی دارند.
الف) آیه ۱۸۸ سوره بقره
«وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَریقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
و اموال خود را در بین خود به باطل مخورید و براى خوردن مال مردم قسمتى از آن را به طرف حکام به رشوه و گناه سرازیر منمائید با اینکه مى‏دانید که این عمل حرام است.
«وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ» این آیه شریفه به منزله بیان و شرح است براى آیه شریفه: «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» و اگر اموال را اضافه کرد به ضمیرى که به مردم بر مى‏گردد و فرمود: (اموالتان)، براى این بود که اصل مالکیت را که بناى مجتمع انسانى بر آن مستقر شده، امضا کرده و محترم شمرده باشد.

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت