نقد و بررسی چیستی، مبانی و روش تفسیر تطبیقی- قسمت ۴ |
- ۱٫ بیان مسأله تحقیق
در ساحت تفسیر و تفسیرپژوهی، امروزه با عناوینی چون تفسیر تطبیقی، تفسیر مقارن و تعابیر مشابه روبهرو هستیم. برخی ایده چنین تفسیری را طرح کردهاند و برخی در امکان و بلکه در ضرورتِ آن سخن گفتهاند و بعضی نیز در تأسیس و پایهگذاری و مبناگذاریِ تئوریکِ چنین تفسیری کوشیدهاند و پارهای در گامی عملی، آثاری تفسیری با این هدف فراهم آوردهاند و سرانجام، برخی کوشیدهاند جایگاه این گونه تفسیری را در سامانه و نظام طبقهبندیای که خود ساخته و پرداختهاند یا وام گرفتهاند، معیّن کنند. در کنار این کوششها و در گامی فراتر، برخی از محافل دانشگاهی، رشتهای با عنوان تفسیر تطبیقی در سطوح تحصیلات تکمیلی تأسیس و برپا کرده و در توسعه و تعمیق این ایده کوشیدهاند. مجموع این رخدادها حاکی از آن است که ایده تفسیر تطبیقی بهمثابه پدیدهای در ساحت تفسیر، امری موردِ اقبال، قابل تأمل و رو به توسعه است.
بیگمان رخدادهایی از این دست، مسبوق و مصبوغ به کوششها و دستاوردهایی است که در سایر قلمروهای معرفتی ـ چه ساحات مطالعات اسلامی (همچون فقه مقارن/ تطبیقی) و چه ساحات دینپژوهی (همچون دینشناسی تطبیقی) و چه مطالعات غیردینی (همچون ادبیات تطبیقی، فلسفه تطبیقی، حقوق تطبیقی و…) ـ رواج و رونقی یافته است. در کنار مطالعات تطبیقی صورت گرفته در این ساحات، خودِ مطالعه تطبیقی بهمثابه گونهای مطالعه و پژوهش نیز مورد پرسش و تأمل بسیاری قرار گرفته و در بابِ چیستی و اعتبار و دشوارههای آن سخنها و چالشهای جدی و قابلِ تأملی پدیدار گشته است. توجه به تعریف مطالعه تطبیقی در برخی از این علوم نمایانگر این وضعیت است:
ادبیات تطبیقی: «مطالعه و بررسی مقایسهای آثاری که برخاسته از زمینههای فرهنگی متفاوتند»[۱]
حقوق تطبیقی: «مطالعه حقوق دو یا چند کشور و تعیین وجوه افتراق و اشتراک آنها»[۲]
فلسفه تطبیقی: «فلسفه تطبیقی یا مقایسهای، تلاشی معرفتی است برای تحلیل و بیان آرای فلاسفه … در محدوده موضوع یا موضوعات خاص و مقایسه آنها …»[۳]
در برخی از تعاریف فوق، تطبیق به مقایسه تعریف شده است، در حالی که این تعریف، فقط لفظ را معنا میکند و اطلاع بیشتری از نحوه تطبیق یا مقایسه نمیدهد. در بیان چیستی یک مطالعه تطبیقی، آنچه باید روشن شود، خود مقایسه است. برخی وظیفه مطالعه تطبیقی را فقط کشف مواضع خلاف و وفاق دانستهاند، درحالی که هدف مطالعه تطبیقی، مانند دیگر رویآوردهای تحقیقی، فهم و شناخت است و چنین نیست که مطالعه تطبیقی محدود به کشف اختلافها و شباهتها باشد، بلکه هدف مطالعه تطبیقی شناخت یک پدیدار یا دیدگاه در پرتو مقایسه است.[۴] بر این اساس است که باید گفت دشوارههای تعریف تطبیق در حوزه علوم مختلف و در خود مطالعه تطبیقی، یکی از مسائل چالش برانگیز این قلمرو مطالعاتی محسوب میشود.
در این میان، مقوله تفسیر تطبیقی هم از این دشوارهها و چالشها بینصیب نیست. تلقیهای مختلفی از تفسیر تطبیقی وجود دارد که دقت در آنها نشان میدهد مقوله تفسیر تطبیقی چندان مورد تأمل قرار نگرفته است و بهمثابه یک گونه تفسیری به پرسش و مطالعه جدّی سپرده نشده است و کوششهایی که در این قلمرو صورت پذیرفته، به لحاظ روششناختی، معرفتشناختی و هرمنوتیکی ارزیابی نشده است. بیشتر کسانی که در باب تفسیر تطبیقی اظهارنظر کردهاند، برای آن در میراث تفسیری تبار و پیشینه قائل شدهاند، ولی نه مشخصههای صریح و شفافی برای تعیین مصداق، بیان کردهاند و نه درباره میزان تأثیرپذیری کوششهای حال حاضر از مقدار بضاعت پیشینیان تصویر روشنی ارائه کردهاند. از همینرو، تحقیق حاضر میخواهد به سنجش تلقیهای موجود در خصوص چیستی تفسیر تطبیقی بپردازد و همچنین با مراجعه به سنت تفسیری و نیز آثار تفسیری جدید، هم سیر تحول تاریخی این جریان را تحلیل کند و هم با تکیه بر توان میراث تفسیری بتواند مقوله تفسیر تطبیقی را از حیث مبانی و روش، بررسی و نقد کند.
- سؤالهای اصلی و فرعی تحقیق
اصلیترین مسأله تحقیق حاضر این است که تفسیر تطبیقی در ساحت چیستی، پیشینه، مبانی و روش دارای چه مشخصههایی است و اشکالات و نقایص این مشخصهها کدام است؟ این پرسش را میتوان از طریق سؤالهای زیر دنبال کرد:
- تفسیر تطبیقی چیست و در سامانه طبقهبندی تفاسیر از چه جایگاهی برخوردار است؟
- تفسیر تطبیقی در دورههای مختلف، با چه تحولاتی روبهرو بوده است؟
- چه رویکردهایی در اهداف مفسران از تفسیر تطبیقی مشاهده میشود؟
- شیوههای نقل و نقد در هنگام تطبیق آراء و نظریات چگونه است؟
- مبانی و پیشفرضهای تفسیر تطبیقی کدام است؟
- چه آسیبهایی در جریان تفسیر تطبیقی رخ داده است؟
- ۳٫ فرضیههای تحقیق
- از تفسیر تطبیقی تلقیهای متفاوتی وجود دارد که به نظر میآید برخی از آنها خارج از موضوع تفسیر باشد. تفسیر تطبیقی از تطبیق آرای مفسران شیعه و سنی بهمثابه مقدمات تفسیر بهره میبرد.
- با گسترش علم کلام در سده چهارم، تفسیر تطبیقی نیز رو به توسعه مینهد تا در سده دهم و تحت تأثیر قدرتهای سیاسی حاکم بر جامعه شیعه و اهل سنت، به کمال خود نزدیک میشود.
wpadminbar" style="box-sizing: inherit; font-size: 13px; line-height: 32px; direction: rtl; color: #cccccc; font-family: -apple-system, BlinkMacSystemFont,;">
[جمعه 1399-09-21] [ 02:19:00 ق.ظ ]
|