پایان نامه بررسی تأثیر سطح افشای اختیاری بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده |
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد بندرعباس
دانشکده علوم انسانی
پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد « M.A »
رشته حسابداری
عنوان :
بررسی تأثیر سطح افشای اختیاری بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
استاد راهنما :
دکتر هاشم ولی پور
استاد مشاور :
دکتر قدرت الله طالب نیا
بهار 1392
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
افشای اطلاعات حسابداری که از دیرباز بعنوان یکی از مهمترین مسائل مورد توجه محققین بوده است، حاصل نهایی سیستم حسابداری به شمار میرود. در واقع هدف نهایی سیستم حسابداری فراهم نمودن اطلاعات برای اشخاص ذینفع در قالب گزارشهای درون سازمانی و برون سازمانی میباشد. افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری مطرح است و بر اساس این اصل، باید کلیه اطلاعات مربوط به فعالیتهای شرکت به نحو مناسب و به موقع در اختیار گروههای مختلف استفاده کننده قرارگیرد.
یکی از عوامل بسیار مهم برای یک حاکمیت شرکتی مطلوب و بهینه، اتخاذ سیاست مبتنی بر شفافیت و افشای اطلاعات می باشد. در واقع، روشهای افشای یک شرکت را میتوان به عنوان مکانیسمی در حمایت از حقوق سرمایه گذاران خارجی در نظر گرفت و این امر سبب میشود تا عدم تقارن اطلاعاتی کمتر به وجود آید و هزینه نمایندگی کم شود (چن و همکاران[1]، 2007). تقویت عنصر افشا منجر به آگاهی بازار از کیفیت سهام شرکتها و به تبع آن افزایش ارزش شرکت و یا کاهش هزینه سرمایه میگردد (بوتوسان[2]، 1997).
در واقع هدف اصلی از افشا عبارت است از؛ کمک به استفادهکنندگان در تصمیم گیری مربوط به سرمایهگذاری، تفسیر وضعیت مالی شرکتها، ارزیابی عملکرد مدیریت، پیش بینی جریانات وجوه نقد آتی (پارچینی، 1388). بنابراین کلیه واقعیتهای با اهمیت واحد اقتصادی باید به گونهای مناسب و کامل افشا شوند، تا امکان اتخاذ تصمیم فراهم گردد و از سردرگمی جلوگیری به عمل آورد. شرکتها افشا را از طریق گزارشهای قانونی شامل صورتهای مالی، یادداشتهای توضیحی، تحلیلهای مدیریت و سایر موارد فراهم میکنند. افشا در صورتی که به واسطه یک منبع مقرراتی و وضع کننده قوانین الزامی شده باشد، افشای اجباری گفته میشود و در صورتی که افشای اطلاعات تحت تأثیر قوانین خاصی نباشد و توسط شرکت به صورت اختیاری انجام شود افشای اختیاری تلقی میشود (اسواسنا[3]، 1998). افشای اختیاری، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که به وسیله نهادهای قانونگذار تدوین شده است. شرکتهایی که به طور اختیاری اطلاعاتی را افشا میکنند که به وسیله مراجع قانونگذار اجباری برای ارائه آنها وجود ندارد، برای شکل دادن توقعات مشارکان بازار تلاش میکنند و از این رو به واسطه افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این اشخاص منفعت میبرند (مدهانی[4] ،2009). افزایش افشای اختیاری اطلاعات توسط شرکتها باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردیده و در نتیجه شفافیت و جلب اعتماد سرمایه گذاران را در پی خواهد داشت که منجر به افزایش رونق بازارهای سرمایه میشود که در تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشور کمک شایانی خواهد نمود (پارچینی، 1388).
بر اساس این فرض که جهت افزایش در میزان آگاهی مورد نیاز سرمایه گذاران میبایست مربوط بودن ارزش اطلاعات موجود در صورتهای مالی را افزایش داد، همچنانکه سرمایه گذاران آگاهتر قادر به تعیین دقیقتر ارزش شرکت هستند (جرد و همکاران [5]،2005 )، انتظار میرود مربوط بودن ارزش اطلاعات همراه با افزایش سطح افشای اختیاری افزایش یابد. در نتیجه، انتظار میرود که در میان شرکتهای موجود در بازار سهام ایران سطوح افشای اختیاری بالاتر همراه با مربوط بودن بیشتر ارزش اطلاعات سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم برای سرمایه گذاران باشد.
نتایج تجربی افشا عموماً مطابق پیش بینیهای تئوری مالی است که اطلاعات عمومی بیشتر، ارزش شرکت را با کاهش هزینه سرمایه یا افزایش جریانهای نقدی آتی که به سهامداران تعلق میگیرد یا هر دوی اینها، افزایش میدهد. علاوه بر این، آنها پیشنهاد میکنند که انواع افشا برای تحلیلگران به عنوان پاسخ دهندگان بی تفاوت به انواع مختلف افشا، حیاتی است (بوتوسان و همکاران[6] ،2002).
1-2- بیان مسئله
هر جا سخن از تصمیمگیری است، بحث اطلاعات و نحوه دسترسی به آن مطرح میشود. در این راستا اطلاعاتی حائز اهمیت است که مفید بوده و به موقع افشاء گردد. همچنین اطلاعات باید دارای اهمیت بوده و توان اثرگذاری بر تصمیمگیریهای اقتصادی افراد را داشته باشد و منجر به بهترین تصمیمگیری شود. برای مفید واقع شدن اطلاعات حسابداری درتصمیمگیری استفاده کنندگان از این اطلاعات، هدفهای حسابداری و گزارشگری مالی ایجاب میکند که اطلاعات مربوط به گونه ای مناسب، کامل و به صورتی منصفانه افشا شده و دسترسی به این اطلاعات برای همگان ممکن باشد.
افزایش افشای اطلاعات برای استفادهکنندگانی که قادر به تعیین چشماندازهای آتی شرکت نیستند سودمند است و این سودمندی از طریق کاهش احتمال تخصیص نادرست سرمایه آنان میباشد. همچنین یکی از شروط اساسی برای جلب اطمینان سرمایهگذاران و اعتباردهندگان در جهت انجام فعالیتهای سازنده اقتصادی، وجود اطلاعات کافی به منظور تصمیمگیری درباره خرید، نگهداری یا فروش سهام و ارزیابی عملکرد مدیران و شرکتها میباشد (حسنی و حسینی، 1389).
حسابداری به عنوان دانش مخاطب مدار، مسئولیت فراهم کردن اطلاعات مفید برای قضاوت و تصمیمگیری آگاهانه استفادهکنندگان رابه عهده دارد. سیستم حسابداری فرایندی است که با کارکرد وظیفهای محوله به آن، حلقه ارتباطی واحدهای اقتصادی و سازمانها با محیط پیرامون محسوب میشود. محیط پیرامون شامل مجموعه گستردهای از استفادهکنندگان است که به نحوی با واحد اقتصادی ارتباط دارند. این ارتباطات میتواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد. هدف حسابداری مرسوم فراهم کردن اطلاعات مالی مفید برای مخاطبین مالی است. اما نقش مخاطب مداری و مسئولیت پاسخگویی حسابداری ایجاب میکند که هدفی ماورای پاسخگویی مالی برای این سیستم ترسیم شود و در حوزه گزارشدهی و پاسخگویی از مخاطبین مالی فراتر رفته و مخاطبین غیر مالی را در گستره خدمتدهی خود قرار دهد.
مطالعات متعددی دستاوردهای اقتصادی افشای اختیاری را مورد آزمون قرار دادهاند. این مطالعات استدلال میکنند که بطور بالقوه شرکتهای با افشای اختیاری گسترده از سه طریق بر روی بازار سرمایه تأثیر میگذارند: بهبود نقدینگی سهام آنها در بازار سرمایه، کاهش هزینه سرمایه آنها، و افزایش تعداد تحلیل گران مالی آنها. ولی هندریکسن و ون بردا (1992) بیان میکنند که شرکتها تمایل چندانی به افزایش افشاء اطلاعات مالی ندارند، مگر اینکه از سوی حرفه حسابداری یا دولت، مجبور شوند ( اسمعیل زاده مقری و شعربافی، 1389).
وقتی سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و یک شرکت وجود داشته باشد، هوگز[7] (1986) افشا را به عنوان شیوه ای برای مدیران شرکت میداند که بتوانند از این طریق ارزش شرکت را به سرمایه گذاران نشان دهند. هوگز معتقد است که عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان انگیزه ای برای مدیران است که ارزش شرکت خود را از طریق افشا بیان کنند تا شرکت خود را از شرکتهایی که کیفیت پایینتری دارند مجزا نشان دهند. به دلیل فقدان اطلاعات، سرمایه گذاران قیمتی را که میخواهند برای سهام یک شرکت بپردازند کاهش میدهند. برای کاهش قیمت گذاری کمتر از سوی سرمایه گذاران، شرکتها ترغیب میشوند تا تمام اطلاعات مالی مرتبط را افشا نمایند. بنابراین، برای شرکتها، افشای اطلاعات بیشتر به سرمایه گذاران، سودمند است. این استدلال بر مبنای این فرضیه است که عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکتها و سرمایه گذاران زمانی روی میدهد که شرکتها افشای کامل اطلاعات را انجام نمیدهند (پیترسون و پلنبرگ[8] ،2006). ادبیات موجود درباره افشای اختیاری، انگیزههای احتمالی متعددی را برای شرکتها ایجاد میکند تا افشاهای مالی گستردهتری را انجام دهند. بطور کلی، تحقیقات نشان میدهد که شرکتها شاید از دادن اطلاعات اضافی به سرمایه گذاران سود میبرند، چرا که آنها از مزایای افشا که بیشتر از هزینههای افشا هستند، نظیر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی(پیترسون و پلنبرگ،2006)، و کاهش هزینه سرمایه سهامداران ( بوتوسان، 1997 و بوتوسان و پلاملی [9]،2002)، کاهش هزینه بدهیهای بلند مدت (سنگوپتا[10] ،1998)، و قادر ساختن بازار برای بکار گرفتن اخبار آتی عایدات در بازده سهام جاری (لاندهلم و مییرز[11] ،2002) بهره میبرند. اگرچه، قابل قبول است که فرض کنیم مدیران به منظور اینکه گزارش دهی و مزایای افشا را به حداکثر برسانند ترغیب میشوند تا افشای اطلاعات گسترده ای را انجام دهند، اما همچنان این سوال باقی میماند که آیا سطوح افشای اختیاری بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری برای سرمایهگذاران تأثیرگذار است، مخصوصاً با توجه به سود و ارزش دفتری، و دیگر اینکه آیا سرمایه گذاران قادر به استفاده از این اطلاعات در ارزیابیهای خود از شرکتها هستند یا خیر. اینکه آیا افشای اختیاری، مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری را بهبود میبخشد یا آن را تضعیف میکند، همچنان یک سوال عملی است که ما در این تحقیق به آن میپردازیم.
برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید
[جمعه 1399-01-08] [ 02:42:00 ب.ظ ]
|