رهای ریسک مطلوب و نامطلوب در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده

در تحقیق حاضر به بررسی نقش و اثرات تمرکز مالکیت بر معیارهای ریسک مطلوب و نامطلوب در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. نمونه آماری پژوهش 87 شرکت در طی دوره زمانی 1385 لغایت 1389 بوده است. در این تحقیق برای مطالعه اثر تمرکز مالکیت بر معیارهای ریسک مطلوب و نامطلوب از روش داده های تلفیقی ایستا ( روش حداقل مربعات تعمیم یافته یا  EGLS ) استفاده شده است. روش داده های تلفیقی به لحاظ مزایا و برتری هایی که نسبت به روش های مقطعی و سری های زمانی دارد به طور فزاینده ای در تحقیقات اقتصادی استفاده می شود. روش مزبور در عین افزایش قدرت آماری ضرایب، باعث می شود هم خطی بین متغیرها کاهش یافته و به واسطه افزایش درجه آزادی، برآوردی کاراتر انجام شود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تمرکز مالکیت و ریسک مطلوب رابطه ی مثبت و معناداری از نوع غیر خطی(درجه دو) وجود دارد. هم چنین رابطه ی تمرکز مالکیت با ریسک سیستماتیک رابطه ی منفی و معناداری می باشد. یعنی با افزایش تمرکز مالکیت، ریسک شرکت ها کاهش می یابد. از سوی دیگر نتایج تحقیق هیچگونه رابطه ی معناداری بین تمرکز مالکیت و ریسک نامطلوب را نشان نمی دهد.

 

واژگان کلیدی: تمرکز مالکیت، ریسک مطلوب، ریسک نامطلوب، داده های تلفیقی     

 

           فصل اول:

              کلیات

1-1)مقدمه

بخشی از تحولات مهم در حسابداری در سایه تشکیل شرکت های بزرگ و جدایی مالکیت از مدیریت شرکت ها اتفاق افتاده است. در گذشته مالکان همان مدیران واحدهای تجاری بودند و هیچگونه تضاد منافع بین مدیریت و مالکیت مطرح نبود. بطوریکه مالکان خود بر تمامی عملیات شرکت کنترل داشته و باعث افزایش ارزش شرکت می شدند. پیشرفت تکنولوژی و به تبع آن تشکیل شرکت های سهامی بزرگ و نیاز روز افزون به سرمایه باعث شد که بازارهای بزرگ سرمایه بوجود آید و در پی آن مالکیت از مدیریت جدا شود.

تا سالهای متمادی فرض بر این بود که تمامی گروههای مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند. ولی با مطرح شدن تئوری نمایندگی جنسن و مک لینگ(1976) این فرضیه مطرح شد که مالکان و مدیران هر کدام بدنبال حداکثر کردن منافع خود هستند(نمازی و کرمانی،1387).

از طرفی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار که بدنبال بدست آوردن بیشترین بازدهی از سرمایه گذاری خود می باشند، همواره ریسک سرمایه گذاری را نیز مورد توجه قرار می دهند و در صورتی پذیرای ریسک بالاتری می شوند که بازده بالاتری نیز عایدشان شود، در حالیکه ممکن است بازده واقعی ناشی از سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار سرمایه گذاران متفاوت باشد. بنابراین خریداران سهام در بورس اوراق بهادار، ریسک و بازده سرمایه گذاری را بطور همزمان مورد توجه قرار می دهند.

بر اساس تعاریف جدید، ریسک احتمال زیان تعریف می شود، یعنی تغییرات مطلوب (افزایش نرخ بازده دارایی مالی) به عنوان ریسک محسوب نشده و فقط تغییرات نامطلوب (آن دسته از مشاهداتی که کمتر از نرخ بازده مشخصی می باشند) به عنوان ریسک محسوب می شود، لذا دیدگاه دوم در کانون توجه قرار گرفته است. بر اساس تعریف نوین از ریسک، معیارهای اندازه گیری جدیدی نیز تعریف شده که انتظار می رود در مقایسه با معیارهای متعارف اندازه گیری ریسک، دقیق تر و قابلیت های بیشتری نیز داشته باشند (سعیدی و صفدری پور، 1387).

حداکثر کردن ارزش شرکت، مستلزم به کارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازده و ریسک متناسب است. اساسی ترین رکن بحث حاکمیت شرکتی، اطمینان یافتن از اعمال حاکمیت صحیح سهامداران بر اداره شرکت و حداکثر کردن ارزش شرکت است. از این رو یکی از مقولات مهم در راستای این امر، آگاهی از ساختار مالکیت و ریسک است تا با استفاده از آن بتوان استراتژیهای لازم را در جهت کاهش هزینه های نمایندگی تدوین کرد.

 

 

 

1-2) بیان مسأله

هر پژوهش در واقع با قصد پاسخگویی و راه حل یابی برای یک مسئله اصلی که در واقع در قالب یک پرسش ظهور کرده است، آغاز می شود. بیان مسئله، طرح مسئله به زبان علمی می باشد که این امر شامل محدود کردن مسئله و جداسازی آن از مسائل حاشیه ای است. پژوهشگر باید بتواند مسئله را به گونه ای بیان کند که اهمیت آن را به اثبات برساند(خاکی،1387،ص 9). امروزه مدیران برای جلب سرمایه گذاران سعی در حداکثر کردن ارزش شرکت را دارند و افزایش درآمد ورشد در سود به عنوان یکی از راهکارهایی است که برای این منظور در نظر می گیرند. در بورس اوراق بهادار تهران نیز شرکت ها سعی دارند با افزایش سود سالیانه خود، باعث تشویق سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در سهام عادی شوند. از طرفی سرمایه گذاران نیز در بازار سرمایه سعی دارند منابع خود را به سمتی سوق دهند که بیشترین سودآوری را برای آنها داشته باشد و در صورتی که سرمایه گذاران به سود مورد نظر خود دست نیابند، اقدام به خروج سرمایه از بازار سهام و سرمایه گذاران در سایر فعالیت ها خواهند نمود که این امر منجر به کاهش دادو ستد در سهام و از رونق افتادن بورس اوراق بهادار خواهد شد. در این راستا آگاهی از میزان ریسک شرکت ها نیز می تواند نقش به سزایی در تصمیم گیری افراد داشته باشد (گرجی زاده، 1389).

با مراجعه به تحقیقات و ادبیات مدیریت مالی مشاهده می شود که عمده ترین دلایل ناکامی شرکت ها فقدان یا عدم کفایت سرمایه گذاری و تامین مالی نا مناسب و ناکافی آنان است. به عنوان مثال مالکان اینگونه شرکت ها  ممکن است ترکیب نامناسبی از منابع (بدهی در مقابل سرمایه ) را انتخاب کنند، یا اینکه منابعی را تحصیل کنند که تعهدات و محدودیت های نقدینگی بالایی را برای آنان به دنبال داشته باشد و یا قراردادهایی منعقد کنند که تعهدات هزینه ای بالایی را بر آنان تحمیل نماید. حتی ممکن است برای تامین مالی به عرضه کنندگان منابعی مراجعه کنند که کار کردن با آنها مشکل ساز باشد. بنابراین، ممکن است ضعف های موجود منجر به سرمایه گذاری نامناسبی شود که ادامه ی بقا و حیات شرکت را تهدید کند (سجادی وهمکاران، 1390).

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت