پایان نامه تدوین نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی استان سمنان با رویکرد اقتصاد مقاومتی |
چکیده
در اقتصاد دانشمحور و محیط پرتلاطم امروزی سازمانها ناگزیر خود را در برابر تغییراتی می بینند که گاهی به صورت فرصت و گاهی به صورت تهدید نمود پیدا می کنند. آگاهی از نقاط قوت و ضعف داخل سازمان و از طرفی فرصتها و تهدیدات موجود در محیط سازمان این توانایی را به سازمان می دهد تا موقعیت و جایگاه استراتژیک خود را ارزیابی نموده و خود را در برابر این تغییرات مصون نگه دارد. تا به امروز در سازمان های مختلف از مدلهای متفاوتی برای ارزیابی موقعیت راهبردی سازمانها استفاده شده است . لذا، این پژوهش با هدف کلی تدوین نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی استان سمنان با رویکرد اقتصاد مقاومتی، تلاش شده تا نقشه استراتژی سازمانهایی را که در 3 حوزه مأموریتی پژوهشی، فرهنگی و آموزشی فعالیت می کنند، ترسیم نماید. با توجه به جایگاه اثرگذار جهاد دانشگاهی در تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی، انجام تحقیقات توسعه ای و کاربردی، ارائه خدمات علمی و فنی در زمینه های مختلف مورد نیاز جامعه، تشویق و جذب دانشجویان و پژوهشگران مستعد و جوان و ایجاد زمینه مناسب برای اشتغال بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی، جهاد دانشگاهی استان سمنان به عنوان مورد پژوهش انتخاب شده و نقشه استراتژی آن ترسیم گردید.
لذا در این پژوهش محقق سعی نموده با کمک تکنیک دیماتل فازی به جای ماتریس برنامه ریزی استراتژیک(SWOT)، در جهت کاهش شکاف کاربرد مدیریت استراتژیک در دنیای بی ثبات امروزی گام بردارد. در نهایت این سازمان با بهرهگیری از نتایج مطلوب اجرای مدل مفهومی تحقیق حاضر، در دورههای زمانی آتی با اجرای استراتژیهای تعیین شده میتواند به سمت موفقیت حرکت نماید.
واژه های کلیدی: نقشه استراتژی، جهاد دانشگاهی، مأموریت پژوهشی، مأموریت فرهنگی، مأموریت آموزشی، تکنیک دیماتل فازی، ماتریس برنامه ریزی استراتژیک(SWOT).
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که هماهنگ با سیاستهای کلان سیاسی و امنیتی نظام اسلامی و برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی شکل می گیرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادی تحریم ها و توطئه های گوناگون اقتصادی نظام استکبار مقاومت کرده و توسعه و پیشرفت خود را ادامه دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملی، منطقه ای و جهانی حفظ کند و به گفته رهبر معظم انقالب اقتصاد مقاومتی تنها راه ادامه روند پیشرفت کشور است(طالبی پور، 1392). در برابر صف دشمنی های ناجوانمردانه علیه کشور و نظام همه باید روحیه مقاومت جانانـه داشـته باشـند و وحـدت سیاسی بین قوای مجریه ،مقننه و قضائیه می تواند مهمترین راهبرد اساسی در برابر هرگونه تحـریم هـا و تهدیـدات خارجی باشد و در نهایت بین مسئولین به سطوح پایین تر جامعه رسوخ پیدا کرده و موجبـات سـربلندی کشـور در برابر مشکلات را فراهم خواهد ساخت(جعفری و آهنگری، 1391).در این راستا برای نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی در سازمان نیاز به یک برنامه ریزی استراتژیک و انتقال آن به سایر کارکنان می باشد.
در دنیای رقابتی امروز، خلق و پیاده سازی استراتژی های جدید و مبتکرانه، برای بهره گیری از فرصتها، سخت و دشوار به نظر می رسد. به طور قطع، می توان گفت که هر استراتژی ای برای تمامی سازمانها مناسب نیست. اگر استراتژی ای برای یک سازمان مطلوب و مؤثر باشد، لزوماً در دیگر سازمانها مفید نخواهد بود(میرزایی چابکی، 1389: به نقل از مهرمنش و همکاران، 1391). با توجه به تغییرات و دگرگونیهای محیط و اثر آن بر سازمانها، مدیریت استراتژیک را به نظم درآوردن فعالیتهای سازمان با اعتنا به تغییرات محیط بیرونی آن تعریف کردهاند، به طوری که اهداف سازمان مورد نقد و بررسی دائمی قرار گیرد تا از این طریق زمینه موفقیت مؤسسه فراهم شود. علاوه بر این تعریف، مدیریت استراتژیک را فرآیند تصمیمگیری دانستهاند که جهت فعالیتهای بلندمدت سازمان و همچنین اجرای آن تصمیمها را تعیین میکند. با توجه به این دو تعریف باید گفت که: مدیریت استراتژیک فرایندی است که به وسیله آن، مدیران جهت فعالیتهای بلندمدت سازمان را تعیین، اهداف عملیاتی ویژهای را مشخص و استراتژیهای نیل به این اهداف را با توجه به شرایط داخلی و خارجی طراحی و برنامههای عملی برای اجرای استراتژیها را انتخاب میکنند. استراتژیستها و مدیران به عوامل محیطی و درونی و اثرات آنها بر نقاط قوت و ضعف سازمان و نیز آثار تهدیدها و فرصتها در تدوین استراتژیها توجه دارند و این تجزیه و تحلیل استراتژیک به صورت مداوم در جریان فعالیت سازمان صورت میگیرد و به طور مرتب اهداف، راهکارهای اجرایی و برنامههای سازمان با توجه به وضعیت ما و موقعیتهای جدید تغییر می یابد تا سازمان با توجه به وضعیتهای جدید آماده باشد. از این رو مدیریت استراتژیک را فرایندی پویا دانستهاند (خاشعی، 1390، 61-62: به نقل از فرهنگی و دانایی، 1392، 52). در تعریفی دیگر، مدیریت استراتژیک را هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه دانستهاند که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلندمدت خود دست یابد (دیوید[1]، 1997).
مقصود از برنامهریزی استراتژیک این است که:
- مأموریت و چشمانداز سازمان تعیین شود؛
- عواملی که در محیط خارجی سازمان را تهدید میکنند یا فرصتهایی را که برایش بوجود میآورند شناسایی شوند؛
- نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان شناسایی شوند؛
- اهداف سازمان تعیین شوند؛
- در پایان در نظر گرفتن استراتژیهای گوناگون و انتخاب استراتژیهای خاص جهت ادامه فعالیت (دیوید، 1997).
مبدعان کارت امتیازی متوازن، معتقدند که اجرای موفقیتآمیز استراتژیهای سازمان، بستگی به این دارد که افراد سازمان، استراتژیها را فهمیده باشند و درک نمایند. باید توجه کرد که این امر نیز به نوبه خود، نیازمند ایجاد فرآیندهای پیچیدهای است که باعث میشود سرمایهها و داراییهای نامشهود سازمانی به خروجیهای ملموس و مشهود تبدیل شوند. بدین منظور مبدعان کارت امتیازی متوازن، نقشه استراتژی را به عنوان ابزاری معرفی کردهاند که میتواند با شناسایی و استخراج اهداف کلیدی (استراتژیک) سازمان و به تصویر کشیدن روابط علّت و معلولی بین آنها پیوند بین ساختار استراتژیهای سازمان را ارائه نماید (کاپلان و نورتون، 2000: به نقل از فرهنگی و دانایی، 1392، 230).
روابط علت و معلولی که در قالب نقشه استراتژی ترسیم میشوند، به منزلهی دستورالعمل موفقیت سازمان هستند. کاپلان و نورتون (2000) در این خصوص گفتهاند «استراتژی بیانگر شیوهی حرکت سازمان از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب اما نامطمئن آینده است. از آنجا که سازمان پیش از این هرگز در چنین موقعیتی قرار نداشته است، مسیرش به سوی وضعیت مطلوب مجموعهای از فرضیههای مرتبط با یکدیگر را شامل میشود. نقشه استراتژی، این روابط علت و معلولی را مشخص و آزمونپذیر میسازد» (نیون، 1386، 234-235: به نقل از فرهنگی و دانایی، 1392، 230).
در نقشه استراتژی، سازمان به چهار منظر (یا بیشتر)، افراز میشود و اهداف کلیدی (استراتژیک) سازمان که مندرج در برنامه استراتژیک سازمان است، در این چهار منظر، دستهبندی میشود (چیتز[2]، 2008؛ کاپلان و نورتون، 2000). البته هر سازمان میتواند بسته به ساختار صنعت و دینامیکهای خود، مناظر نقشه استراتژی خود را زیاد یا کم نماید (کاپلان و نورتون، 2000؛ نیون، 2006؛ چیتز، 2008؛ چن[3] و همکاران، 2006).
با ترسیم دقیق روابط علّت و معلولی بین اهداف استراتژیک سازمان در مناظر، مبنایی بدست میآید که میتواند به عنوان شالوده برای کارت امتیازی متوازن و اجرای موفقیتآمیز استراتژیها قرار گیرد. لذا در این تحقیق محقق در نظر دارد با کمک مبانی فراگرفته در این مقطع تحصیلی به شکل شایسته به ترسیم نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی استان سمنان با رویکرد اقتصاد مقاومتی بپردازد.
در ادامه با توجه به موضوع تحقیق به تدوین و ارائه مسئله اصلی تحقیق، سوالات و اهداف پژوهش حاضر پرداخته میشود.
1-2- بیان مسأله اساسی تحقیق
در رویکرد مدیریت استراتژیک، ابتدا شناسایی اهداف، نقاط قوت و ضعف، عوامل محیطی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قانونی، تکنولوژیکی و… مورد توجه است و در مرحله دوم ساختار، فرهنگ، منابع و زیرسیستم ها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند تا با تغییر این عوامل در مسیر انتخاب شده حرکت نماید. مرحله اول را تعیین استراتژی و دیگری چگونگی اجرای استراتژی را بیان میکند.
بدون شک، وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تک محصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایسته سالاری علمی، ضعف نظام بانکداری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسب وکار و بیکاری تحصیلکرد ه ها، وجود سرمایه های سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخه ی توزیع کالا به صورت عمده فروشی و خرده فروشی در کشور، ضعف حمل ونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعه ی اقتصادی، عدم توجه به سرمایه های اجتماعی و سرمایه های نمادین در کشور از جمله موانع و نقاط ضعف موجود بر سر اجرای اصول و مبانی اقتصاد مقاومتی است(یوسفی حاجی آباد، 1392). مهار سوداگری و فساد، مردمی سازی اقتصاد، ترجیح تولید بر واردات و خرید کالای داخلی از دیگر اقدامات لازم در زمینه تحقق و عملی سازی الگوی اقتصاد مقاومتی در ایران است. در این زمینه؛ برنامه ریزی، پیاده سازی، اجرا، ارزیابی و کنترل خطی مشی های سیاستی اقتصاد مقاومتی فوق الذکر، جز در سایه تدبر و اعمال اصول مدیریت استراتژیک امکانپذیر نخواهد بود(یوسفی حاجی آباد، 1392).
به نظر میرسد که متناسب با چارچوب ارائه شده توسط مبدعان کارت امتیازی متوازن، سازمانهای مختلف اغلب بدون در نظر گرفتن روابط علّت و معلولی میان اهداف استراتژیک و تنها از طریق نظرات و اتفاق نظر مدیران ارشد و متخصصان و کارکنان با تجربه سازمان و طی سلسله جلسات متعدد مدیریتی، مناظر نقشه استراتژی و اهداف استراتژیک مندرج در آن را انتخاب میکنند. متأسفانه سازمانها و شرکتهای زیادی در مسیر کارت امتیازی خود با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند، چراکه در ترسیم نقشه استراتژیشان، اشتباهات جدی مرتکب میشوند (ماخیجانی و کریلمن، 2008). با توجه به تحقیقات صورتگرفته و منتشر شده، معیار و راهکاری مشخص برای تعیین ساختار اهداف و سنجههای کلیدی سازمان و برقراری رابطه علّت و معلولی بین آنها در قالب نقشه استراتژی و در نتیجه ارائه نقشه استراتژی، معرفی نشده است (باخ و مالمی[4]، 2005). لذا میتوان مهمترین سوال اصلی تحقیق حاضر را به شرح ذیل برشمرد:
بهترین روش برای دستیابی به این ابزار توانمند در برنامهریزی استراتژیک کدام است؟ آیا میتوان شبکه ارتباطات اهداف استراتژیک جهاد دانشگاهی استان سمنان را با رویکرد اقتصاد مقاومتی به عنوان یک برنامه استراتژیک ترسیم کرد؟
[شنبه 1399-01-09] [ 01:07:00 ق.ظ ]
|