طب فشاری[۱] و طب سوزنی[۲] فنون درمانی چینی هستند که در متون قدیمی طبی ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد هم مورد اشاره قرار گرفته‏اند. یک اعتقاد بنیادی در طب چینی این باور است که نیروی حیاتی(qi یا chi) در مسیرهای خاصی[۳] است، و دستکاری این نقاط عدم تعادل ها را از طریق تحریک یا رد موانع جریان نیرو اصلاح می‏کند. یک مفهوم بنیادی دیگر اعتقاد به وجود دو زمینه متضاد نیرو[۴] است، که برای دوام تندرستی باید در حالت تعادل باشند. در طب فشاری آکوپوینت ها با انگشتان دستکاری می‏شوند؛ در طب فشاری سوزن‏های استریل نقره‏ای یا طلائی (به قطر تقریباً موی انسان) به عمق‏های مختلف (نیم میلی متر تا ۵/۱ سانتیمتر) در پوست انسان فرو برده می‏شوند و برای اصلاح عدم تعادل qi در محل چرخانده شده یا ثابت نگاه داشته می‏شوند.

بعضی از اختلالاتی که در درمان آن‏ها از این روش‌ها استفاده می‏شود مشتمل‏ است بر آسم، وسردرد، درد قاعدگی، درد گردن، بیخوابی، اضطراب، افسردگی و سوء مصرف مواد. در نوعی از طب سوزنی از جریان برق ضعیف برای تقویت اثر درمانی استفاده می‏شود[۵]. (رضاعی، ۱۳۹۱: ۱۴)

 

 

۳-۳-۲- عطردرمانی[۶]
 

عطردرمانی استفاده درمانی از روغن‏های نباتی است. عطردرمانی که در سال ۱۹۲۸ توسط شیمی‏دان فرانسوی با این عنوان نامیده شد، یکی از روش‌های درمانی جانشین است که در ایالات متحده و اروپا سریع‏ترین سیر پیشرفت را نشان می‏دهد. روغن‏های اسانسی نباتات ترکیبات آلی از مشتقات بنزن هستند. مواد عطری در تمدن‏های باستانی هم برای دارو مصرف شده‏اند هم ساختن عطر. امروزه روغن‏های نباتات یا با استفاده از اتومایزر از راه استنشاق مصرف می‏شوند یا با ماساژ از طریق پوست جذب می‏شوند (ماساژ با عطردرمانی). روغن‏های نباتات اثرات درمانی فراوان ـ ضد درد، روانشناختی، ضدمیکروبی ـ دارند که بعضی از این آثار با روش‌های علمی به ثبوت رسیده اند عطردرمانی علاوه بر موارد دیگر برای کاستن از استرس و اضطراب و رفع اختلالات گوارشی و عضلانی مورد استفاده قرار می‏گیرد در روانپزشکی تحریک بویائی برای آشکارسازی حالات احساسی، خاطرات، و هیجانات در ضمن روان‏درمانی مورد استفاده قرار گرفته است. عطردرمانی ممکن است موجب تحریک پوستی یا واکنش‏های آلرژیک در بعضی از افراد شود (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۵۵۴).

 

۳-۳-۳- رنگ درمانی[۷]
 

در رنگ‏درمانی، تصور این است که رنگ‏های مختلف بر خلق تأثیر می‏گذارد و درمان با رنگ واحد برای مسائل بهداشتی خاص مورد استفاده قرار گرفته‏اند. مثلاً عقیده بر این است که رنگ آبی آرام بخش است، و قرمز تحریک کننده. یک روانشناس سویسی مکس لوشر[۸]، یک آزمون رنگ تدوین کرده است که در آن خلق فرد در زمانی خاص با مواجه‏سازی آزمودنی با رنگ‏های مختلف تعیین می‏شود. لوشر هنچنین به تحقیق اثر رنگ روی دستگاه اعصاب خودکار پرداخت و به این نتیجه رسید که رنگ قرمز خالص سمپاتومیمتیک است و می‏تواند موجب افزایش فشار خون، ضربان قلب و دفعات تنفس شود. رنگ آبی پارسمپاتومیمتیک است و اثرات متضاد با آنچه ذکر شد ایجاد می‏کند. (Kaplan & Sadock’s, 2007: 19)

 

۳-۳-۴- رقص درمانی
 

رقص‏درمانی به‏طور رسمی در سال ۱۹۴۲، با استخدام رقص درمان‏گر پیشرو ماریان چیس[۹] (۱۹۹۰ و۱۸۹۶) در بیمارستان سنت الیزابت واشنگتن دی. سی شناخته شد. هرچند در متنفن رقص و حرکت بطور معادل مورد استفاده قرار می‏گیرند، هر اصطلاح عملاً یک نقطه نظر را توصیف می‏کنند:

حرکت «دنیای حرکت فیزیکی[۱۰]» را در بر می‏گیرد، در حالیکه رقص یک عمل توأم با خلاقیت خاص در دنیای مزبور است. انجمن رقص درمانی امریکا رقص‏درمانی را استفاده روان‏درمانبخش از حرکات، که انسجام هیجانی و جسمانی فرد را بالا می‏برد، تعریف می‏کند.

جلسات رقص درمانی چهار هدف بنیادی دارد: به دست آوردن آگاهی از جسم، ابراز احساس‌ها، برقراری تعامل و رابطه، و ایجاد یکپارچگی جسمی، هیجانی، و تجارب اجتماعی که به کسب احساس اعتماد به نفس و رضایت می‏انجامد (Kaplan & Sadock’s, 2007: 557).

 

 

[۱] – acupressure

[۲] – acupuncture

[۳] – meridians

[۴] – yang,yin

[۵] – electroacupuncture

[۶] – aromatherapy

[۷] – color therap

[۸] – Max Luscher

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت