پایان نامه شناسایی و اولویّت بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی کارکنان در راستای مشتری مداری |
چکیده
توانمند سازی، ظرفیّتهای بالقوّه را برای بهرهبرداری از سرچشمه تواناییهای کارکنان که از آنها استفاده بهینه نمیشود، در اختیار میگذارد و کارشناسان توانمند هم به سازمان و هم به خودشان نفع میرسانند و با توانمند شدن کارشناسان، سازمان نیز بهسوی توانمند شدن حرکت میکند. بنابر این به نظر میرسد شناخت و بررسی ابعاد توانمندسازی منابع انسانی، موجب ارتقای عملکرد پرسنل بانک سپه مدیریت شعب منطقه مرکزی تهران میشود. در این راستا در این پژوهش سعی شده است بعد از مرور ادبیات و شناسایی ابعاد اصلی مؤثر بر توانمندسازی منابع انسانی به اولویّتبندی آنها در جذب مشتری پرداخته و برای بهبود توانمندسازی در راستای مشتریمداری راهکارها و پیشنهاداتی ارائه شده است. برای این کار پس از مرور ادبیات و شناسایی شاخصها پرسشنامهای بین کارکنان صف مدیریت شعب منطقه مرکزی تهران توزیع گردید. روایی این پرسشنامه توسط خبرگان بررسی و تأیید گردید. سپس پایایی پرسشنامه در نمونه پیش آزمون بررسی شد. جامعه آماری تحقیق 559 نفر بود که با استفاده از فرمول جامعه محدود تعداد نمونه 228 نفر محاسبه گردید. 270 پرسشنامه تهیه شد که 230 پرسشنامه تکمیل و برگشت داده شده است. دادههای جمعآوری شده تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS و به کمک آزمون t ، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق همسو با فرضیات تحقیق نشان داد در مرحله اول عوامل ساختاری و در مرحله دوم عوامل رفتاری و در مرحله سوم عوامل زمینهای توانمندسازی کارکنان بر روی مشتری مداری کارکنان تأثیرگذار است.
(عوامل رفتاری و ساختاری و زمینه ای توانمندسازی متغیر مستقل و مشتری مداری متغیر وابسته می باشد).
کلمات کلیدی: توانمند سازی- کارکنان- مشتری مداری- عوامل رفتاری- عوامل ساختاری- عوامل زمینه ای
مقدّمه
امروزه نقش و اهمیّت نیروی انسانی بر هیچکس پوشیده نیست در بین عوامل تولید (زمین، نیروی انسانی، تکنولوژی، سرمایه) با ارزشترین، کمیابترین و نادرترین عامل نیروی انسانی است، عدم توجّه به بهرهوری نیروی انسانی و توجّه صرف به دیگر عوامل نه تنها باعث کاهش کارآیی و اثربخشی در سازمان میگردد، بلکه باعث افزایش ضایعات و حوادث و ایجاد نارضایتی در نیروی انسانی میشود. توانمندسازی یکی از نویدبخشترین مفاهیم دنیای کسب و کار بوده که کمتر به آن توجّه شده ولی اکنون به موضوع روز بدل گشته است امّا علیرغم بحثهای فراوان در بارهی فواید توانمندسازی، بهرهبرداری از آن اندک و ناچیز است و هر چند توانمندسازی به مدیران این امکان را میدهد که از دانش، مهارت و تجربه همهی افراد سازمان استفاده کنند امّا متأسّفانه تعداد مدیران و گروههایی که راه و رسم ایجاد فرهنگ توانمندسازی را بدانند، اندک است (بلانچارد و همکاران، 1999،ص 11).
توانمندسازی کارکنان، بیان میکند چگونه در یک فرآیند فراگیر و نسبتاً طولانی با در نظر گرفتن اصولی نظیر: سهیم کردن کارکنان در اطلاعات، ایجاد خودمختاری، جایگزینی تیمهای کاری به جای سلسله مراتب و …، میتوان به سازمانی دست یافت که در عین برخورداری از بهرهوری بالا، قابلیت پویایی و انعطافپذیری، کارکنان آن سازمان را متعلّق به خود بدانند و با شور و اشتیاق و احساس مباهات و سربلندی کار کنند در نتیجه با برخوردی توأم با آرامش و اطمینان موجب جذب بیشتر مشتری شوند.
مقدمه
از جمله مسائل مهم در مدیریت سازمان های امروز موضوع توانمند سازی است توانمندی هنگامی اتفّاق می افتد که نیروی انسانی در اثر کسب قدرت حاصل از تجربه احساس کند که توان کنترل خویش را دارد.
(ویلسون 2004)
سازمانها امروزه در محیطی کاملاً رقابتی که همراه با تحوّلات شگفتانگیز است باید اداره شوند. در چنین شرایطی مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان در اختیار ندارند و باید بیشترین وقت و نیروی خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان کنند و سایر وظایف روزمره را بر عهده کارکنان بگذارند. کارکنان زمانی میتوانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار بوده و اهداف سازمان را بهخوبی بشناسند. ابزاری که میتواند در این زمینه به کمک مدیران بشتابد فرآیند توانمندسازی است (عبدالهی و نوه ابراهیم، 1385).
بنابر این در سازمان توانمند، کارکنان با احساس هیجان بیشتر، مالکیت و افتخار، بهترین ابداعات و افکار خویش را پیاده میکنند و علاوه بر این با احساس مسئولیت کار میکنند و منافع سازمان را بر منافع خود ترجیح میدهند، بنابر این به نظر میرسد بررسی ابعاد توانمندسازی منابع انسانی، موجب ارتقای عملکرد بانک سپه (مدیریت شعب منطقه مرکزی تهران) میشود.
1-2 مسأله اصلی تحقیق
تغییرات محیطی از یکسو پیشرفت شگرف فناوری اطلاعات را ناشی شده ، از سوی دیگر موجب شده است تا در دو نیروی بیرونی و درونی سازمان ها را به سمت تغییر سوق دهد همچنین پس از جنگ جهانی دوم به علت تحوّلات گسترده ای که در زمینه فنّ آوری به وجود آمده و پیشرفت زیادی که در علوم مختلف پدیدار گشت، رشد دانش مدیریت شتاب فزاینده ای یافت و به دنبال آن بحث تبدیل شدن نیروی انسانی به دانشگران شدّت گرفت . ( فقیهی ، رجب بیگی 1382)
در عصر حاضر بنا به اقتضاء مدیریت ، محیط سازمان ها باید دائماً در حال نو آوری باشند زیرا اکنون کسی برنده است که بتواند در عرصه رقابت، تکنولوژی جدید تری به بازار عرضه کند، فراهم بودن زمینه های مناسب برای تعامل افکار و کسب تجربیات نو برای دانشگران مهّمترین شرط رشد سرمایه دانایی و معرفت در جوامع و سازمان های امروز است .( ویلسون 2004)
در حال حاضر آموزش و بهسازی منابع انسانی در عصر دانایی محوری، می تواند راهکاری برای همه ی جوامع به حساب آید.
نیروی انسانی مهّمترین منبعی است که همواره چرخ سازمان را به حرکت درآورده و پیشرفت و تداوم سازمان به میزان توانمندی آنها بستگی دارد. از مهمترین چالشهای مدیران حاضر در سازمانها، عدم استفاده کافی از منابع فکری،توان ذهنی وظرفیّت های بالقوّه انسانی موجود است.در اغلب سازمان ها از توانایی های کارکنان استفاده بهینه نمی شودومدیران قادر نیستند ظرفیّت بالقوّه آنان را به کار گیرند به عبارتی دیگر افراد،توان بروزخلاقیّت و ابتکار بیشتری در محیط سازمانی دارند، امّا به دلایلی از این قابلیت ها بهره برداری نمی شود. واژه انگلیسی “empower” در فرهنگ فشرده اکسفورد قدرتمند شدن، مجوّز دادن، قدرت بخشیدن و توانا شدن معنا شده است. پژوهشگران، تعاریف گوناگونی از توانمند سازی ارائه کرده اند، برخی آن را مترادف با قدرت، غنی سازی شغل، مشارکت کارکنان و تفویض اختیار می دانند وبرخی آن را متمایز از آن ها ارزیابی می کنند گراوا (1971) معتقد است، توانمند سازی مفهومی مبهم و غیر یکسان داشته و افراد مختلف به تناسب ویژگی های فرد از آن استنباط دارند. توانمند سازی را به قادرسازی افراد برای انجام کار تعریف می کنند. معنای لغوی توانمند سازی، سپردن اختیار قانونی به فرد وتفویض قدرت قانونی است.
[جمعه 1399-01-08] [ 11:21:00 ب.ظ ]
|