1-6-1 تعاریف نظری

الف) شادکامی

شادکامی یعنی احساسات خوشایند مثل لذت، احساس کیف کردن و احساس شادی است. آرگایل[1] (2001) معتقد است که شادکامی سه بعد دارد: بعد شناختی شادمانی که رضایت از زندگی نام داد، بعد عاطفی شادمانی که احساس خوشی است و بعد سوم شادمانی، نداشتن عواطف منفی و افسردگی و اضطراب است (آتش پور، 1381).

 

ب) احساس پیوستگی

آنتونوسکی (1987) احساس پیوستگی را به عنوان یک سازگاری و خوگیری جهانی تعریف می­کند که حدودی را بیان می­کند که فرد دارای اندیشه پایدار و فراگیر و نافذ و احساس پویایی و اعتماد به عنوان عملکرد حس قابل درک و فهم، قابلیت مدیریت و هدفمند بودن فرد را شامل می­شود. آنتونوسکی معتقد است که احساس پیوستگی یک منبع مقاومت تعمیم یافته­ای است که اثرات استرس را بر سلامت تعدیل می­کند؛ این تعدیل از این طریق انجام می­گیرد که احساس پیوستگی، روش­های سودمند و مفیدی از برخورد با عوامل استرس­زا را در اختیار افراد قرار می­دهد و لذا این احساس، آن افراد را قادر می­سازد تا در برابر اثرات استرس­های زندگی مقاومت  بیشتری از خود نشان دهد (زهراکار، 1387).

 

ج) نارسایی هیجانی

نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیال­پردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبلیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مثبت مشخص می­شود. نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می­شود که در اثر آن فرد در درک پردازش و هیجانات خود مشکل دارد (سیفنوس[2]، 1973).

 

 

 

 

 

1-6-2 تعاریف عملیاتی

الف) شادکامی

در این پژوهش منظور از شادکامی میزان نمره ای است که هرشرکت کننده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد[3] علی پور و نوربالا (1378) بدست آورده است. کسانی که نمره بالاتری کسب می کنند از میزان شادکامی بیشتری برخوردارند.

 

ب) احساس پیوستگی

در این پژوهش منظور از احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987)  نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه 29 سوالی احساس پیوستگی[4] کسب نموده است.

 

ج) نارسایی هیجانی

در این پژوهش منظور از نارسایی هیجانی ریف و همکاران (2005) میزان نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه 20 سوالی نارسایی هیجانی[5] کسب نموده است.

 

 

 

 

 

[1]- Argyle

[2]- Sifneos

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت