برّرسی و تحلیل عوامل فروپاشی جوامع از منظر امام علی (علیه السلام) با تأکید … |
- ۳٫ عوامل اجتماعی آسیبزننده به جامعه
یکی دیگر از عواملی که پایههای جامعه را لرزان و خطرپذیر میکند، عوامل اجتماعی آسیبزننده است. اگر این عوامل اجتماعی، در حکومتی شیوع پیدا کند، آن حکومت سرنوشتی جز زوال و نابودی نخواهد داشت.
- ۱٫ ۳٫ اختلاف و تفرقه
شاید بتوان اختلاف و تفرقه را از مهمترین عوامل اجتماعی فروپاشی دانست. تشتّت آرا و چندگانگی در یک جامعه، ثمرهای جز انحطاط ندارد.
- ۱٫ ۱٫ ۳٫ اختلاف، عامل شکست و نابودی
اختلاف و پراکندگی، عزّت جامعه و صلابت آنرا از بین میبرد. رستگاری و فلاح در سایۀ اتّحاد محقّق میشود. اگر این مسأله در بدنۀ جامعه بهوجود نیاید و مردم با یکدیگر و یا با حکمرانان دچار اختلاف گردند، شاکلۀ حکومت و جامعه دستخوش دگرگونی و سقوط قرار میگیرد و در اینچنین فضایی نباید توقّع آرامش و امنیّت داشت. «مؤلّفۀ اصلی اجتماع، وحدت است و بدون انسجام ملّی و همبستگی میان اشخاص و افراد بشری، اجتماع معنا و مفهوم درستی نخواهد داشت و امکان تحقق خارجی برای جامعه فراهم نمیشود.»[۱۹۰]
امام علی (×) یکی از علل شکست کوفیان را بروز تفرقه و حزبگرایی در میان آنان میداند:
«أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَیْدِیَکُمْ مِنْ حَبْلِ الطَّاعَه… وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ صِرْتُمْ بَعْدَ الْهِجْرَهِ أَعْرَاباً وَ بَعْدَ الْمُوَالاهِ أَحْزَابا.»[۱۹۱]
آگاه باشید که شما هماکنون دست از رشتۀ اطاعت کشیدید…بدانید که پس از هجرت، دوباره چونان اعراب بادیهنشین شدهاید، و پس از وحدت و برادرى به احزاب گوناگون تبدیل گشتهاید.
امام در این عبارت به چند عامل که بیانگر سقوط مردم کوفه است اشاره میکند:
۱ـ عدم اطاعت از رهبری؛
۲ـ از بین رفتن وحدت؛
۳ـ اختلاف و تشتت احزاب؛
۴ـ بازگشت به ارزشهای دوران جاهلیّت.
بیشک در جامعهای که اختلاف پدیدار شود، آن جامعه دچار شکست خواهد گردید، زیرا هر کسی در پی منافع و نظریّههای خویش میرود، از یاریکردن همدیگر دست میکشند و ثمرۀ چنین رفتاری این است که عزّت و شوکت آن اجتماع در معرض تهدید قرار میگیرد و خواری و زبونی در انتظار چنین جامعهای میباشد. امام علی (×) در خطبۀ ۳۴ نهج البلاغه زمانیکه صفات کوفیان را بیان میکنند، میفرمایند:
«غُلِبَ وَ اللَّهِ الْمُتَخَاذِلُون.»[۱۹۲]
بهخدا، مغلوب و خوارند، آنانکه یکدیگر را فرو گذارند.
ابنمیثم در بیان اینکه چرا حضرت جملۀ خود را به صورت خطاب نیاورده و نفرموده است که شما کوفیان چنین هستید، میگوید:
«امام علّت شکست را، بهطور مطلق خفّت و ذلّتپذیرى بیان کردهاند، عمومیّت علّت حکم را کوفیان دریافته و بهتر بر خود تطبیق مىکنند، برخلاف اینکه به صورت خاصّ مىفرمود. بهعلاوه اگر بهصورت خاصّ مىبود حکم از عمومیّت مىافتاد و تأثیر چندانى نداشت.»[۱۹۳]
حضرت امیر (×) در خطبۀ قاصعه زمانیکه همگان را به عبرتگیری از مؤمنان پیشین توصیه میکنند، علّت شکست، انحطاط و خواری مؤمنان را اختلاف میدانند:
«فَانْظُرُوا إِلَى مَا صَارُوا إِلَیْهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ حِینَ وَقَعَتِ الْفُرْقَهُ وَ تَشَتَّتَتِ الْأُلْفَهُ وَ اخْتَلَفَتِ الْکَلِمَهُ وَ الْأَفْئِدَهُ وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِینَ وَ تَفَرَّقُوا مُتَحَارِبِینَ وَ قَدْ خَلَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ لِبَاسَ کَرَامَتِهِ وَ سَلَبَهُمْ غَضَارَهَ نِعْمَتِهِ وَ بَقِیَ قَصَصُ أَخْبَارِهِمْ فِیکُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرِینَ.»[۱۹۴]
پس بنگرید که پایان کارشان بهکجا کشید، چون میانشان جدایى افتاد، و الفت به پراکندگى انجامید، و سخنها و دلهاشان گونهگون گردید. از هم جدا شدند، و به حزبها گراییدند، و خدا لباس کرامت خود را از تنشان برون آورد، و نعمت فراخ خویش را از دستشان به در کرد، و داستان آنان میان شما ماند، و آنرا براى پندگیرنده عبرت گرداند.
حضرت بیان میدارند که اختلاف موجب میشود عزّت و شوکت اجتماع لطمه بخورد، نعمت و رحمت الهی محو شود و جامعه در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار گیرد. زمانی بود که مؤمنان با یکدیگر متّحد و همآهنگ بودند، امّا انسان باید دقّت کند که در آخر، کارشان به کجا رسید. «الفتی که باهم داشتند متشتّت شد، هدف واحد، شعار واحد، همه متشتّت شد. یعنی از هم جدا شد. ابتدا همه یک شعار داشتند، امّا الان هرکس برای خود یک شعار درست کرد و کوشید خودش محور باشد و دلهایشان با هم مختلف شد. شعبه شعبه شدند در حالیکه باهم اختلاف داشتند.. همین کسانیکه باهم بودند، بینشان جنگ داخلی شروع شد و این حزب علیه آن حزب و حزب حزب شدند. در نتیجه آن لباس بزرگواری که خدا به اینها پوشانیده بود، یعنی لباس قدرت و شوکت خلع شد.»[۱۹۵] زمانیکه اختلاف پدید آید و هرکسی به رأی خود عمل کند و نشود که افراد را یک صدا کرد، مدیریّت چنین مجموعهای امکانپذیر نخواهد بود. اگر مدیر و حاکم، تصمیمی را بگیرد و از کمترین توافقها بهره لازم را ببرد
[جمعه 1399-09-21] [ 01:19:00 ق.ظ ]
|