در یکی از اولین پژوهش‌های مربوط به تاثیر tDCS بر حافظه کاری که توسط پیشگامان این حوزه یعنی فرگینی[۴۳۳] و همکاران در سال ۲۰۰۵ انجام شد. یافته ها نشان داد که تحریک آندی DLPFC چپ می‌تواند افزایش عملکرد حافظه کاری را در تکلیف N3-back موجب شود. در صورتی که تحریک آندی M1 یا تحریک کاتدی ناحیه DLPFC تامین کننده این نتیجه نیست.

 

با توجه به لزوم مداخله جهت بهبود عملکرد حافظه کاری در برخی بیماری‌های عصب-شناختی مانند پارکینسون، در یک مطالعه نشان داده شد که تحریک آندی tDCS در ناحیه DLPFC چپ موجب بهبود عملکرد این بیماران در آزمون ۳N-back می­ شود و نیز تحریک قشر اولیه حرکتی به صورت آندی و نتایج گروه تحریک نما تغییر محسوسی را نشان نمی­دهد (باجیو[۴۳۴] و همکاران، ۲۰۰۶) ‌در مورد بهبود عملکرد حافظه کاری در افرادی که سکته[۴۳۵] مغزی را تجربه کردند نیز نتایج مشابه موارد بالا به دست آمده است (جانگ[۴۳۶]، ۲۰۰۹).

 

در یک مطالعه نشان داده شد که tDCS عملکرد حافظه کاری را با تغیر در فعالیت فرکانس‌های مغزی مرتبط در EEG با قطبیتهای ویژه تعدیل می­ کند. مشاهده شد که افزایش عملکرد حافظه کاری و تقویت توان فرکانس تتا و آلفا بعد از تحریک آندی و در مقابل آن تحریک کاتدی که موجب کاهش توان باند فرکانسی تتا و آلفا می­ شود و بنظر می­رسد در عملکرد حافظه کاری اختلال ایجاد می­ کند رابطه داشته باشد (زائهله[۴۳۷] و همکاران، ۲۰۱۱).

 

بری­هیل و جونز[۴۳۸]، ۲۰۱۲ نشان دادند که tDCS به صورت مساوی بر حافظه کاری دیداری و کلامی اثر مثبت تقویتی دارد، اما تنها در بزرگسالان با تحصیلات بالا. در گروه با تحصیلات پائین تفاوت معنا داری در اثرگذاری تحریک بر حافظه کاری کلامی و دیداری با گروه کنترل مشاهده نشد. آن ها این پدیده را شاهدی برای تفاوت مدارهای ارتباطی قشر پیشانی به ‌عنوان راهبرد کارکردی زمانی که تکلیف حافظه کاری در این بزرگسان صورت می‌گیرد در نظر ‌گرفته‌اند.

 

اخیراًً در یک پژوهش نشان داده شده که ضمن تمرین تکلیف کلامی برای حافظه کاری وقتی تحریک آندی tDCS انجام شد علاوه بر افزایش گستره کلامی حافظه کاری، انتقال[۴۳۹] این ارتقا عملکرد به دیگر خصیصه های حافظه کاری نیز صورت گرفت که در مقایسه با گروه کنترل قابل توجه بود. این نتایج از این ایده حمایت می­ کند که ممکن است tDCS اثر یک آموزش پشتوانه­ای[۴۴۰] و جابه­جا کننده اثر مثبت حاصله از تمرین را در افرادی با اختلال در توانمندی حافظه کاری تقویت می­ کند (ریچموند[۴۴۱] و همکاران، ۲۰۱۴).

 

کنشهای اجرایی و tDCS

 

کروتی و اشلوگ[۴۴۲] (۲۰۰۹) در مطالعه ای که تاثیر tDCS را بر تفکر مشارکتی کلامی پیچیده[۴۴۳] که نیازمند طرفیت بالایی از کنشهای اجرایی قدرتمند در حل مسائله کلامی است مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه تحریک آندی DLPFC چپ با شدت جریان ۱ میلی آمپر صورت گرفت و نشان داده شد که عملکرد آزمودنی‌ها در انجام آزمون حل مسئله کلامی پیچیده که ارتباط مستقیم با توانمندی کنشهای اجرایی دارد، پس از تحریک به صورت قابل ملاحظه ای افزایش داشته است. تحریک آندی ناحیه مشابه در ‌نیم‌کره راست این تاثیر را نشان نداد و همچنین نسبت به گروه تحریک نما نیز این افزایش معنی دار برآورد شد.

 

داکری[۴۴۴] و همکاران (۲۰۰۹) تاثیر تحریک آندی، کاتدی و تحریک نما با tDCS را بر کنش برنامه ریزی[۴۴۵] که یکی از کنشهای اجرایی می‌باشد با آزمون برج لندن مورد بررسی قرار دادند. یافته ­های آن ها نشان داد که هر دو تحریک کاتدی و آندی tDCS در ناحیه DLPFC چپ موجب بهبود عملکرد در انجام آزمون برج لندن می­ شود. نکته بسیار مهم اینجا است که یافته های آن ها استفاده مرحله­ ای ویژه از تحریک را برجسته ساخت. کاهش تحریک پذیری با tDCS کاتدی اثرات مفید اولیه را ایجاد می‌کند که با کاهش فعالیت عصبی مزاحم در ارتباط است و سپس بهبود در ارتباطات عصبی ویژه با افزایش تحریک پذیری حاصل از تحریک آندی در مرحله بعدی مداخله و افزایش تاثیر ارتباطات فعال در شبکه عصبی تحت تاثیر جریان به وجود می ­آید. این نتایج به دست آمده تا ۶ و ۱۲ ماه پیگیری بعدی نیز پایا بودند. این نتایج نشان داد که ترکیب ویژه ای از تحریک می‌تواند در بهبود عملکرد کنشهای اجرایی مربوط به قشر پیش پیشانی و اختلالات آن مؤثر باشد.

 

نقش کلیدی عملکرد دوپامین پیش پیشانی برای کنشهای اجرایی حاکیست که تفاوت چند ریختیهای[۴۴۶] Val158Met[447] و ژن‌های متیل ترانسفراز- او- کتکول (COMT)[448] برای پژوهش در زمینه تحریک با tDCS جذاب خواهد بود. در یک مطالعه پژوهشگران با فرض اینکه توزیع یکنواخت[۴۴۹] ژن‌های ناهمسان مجاور[۴۵۰] COMT Met مرتبط با سطح بالای دوپامین پیش­ پیشانی، و مؤثر بر تاثیر tDCS در کنشهای اجرایی سطح بالا خواهد بود، نتایج به دست آمده نشان داد که در ژن‌های ناهمسان مجاور/ COMT Met حامل تحریک آندی tDCS بر DLPFC با بدتر شدن توانایی جابجایی مجموعه[۴۵۱] مرتبط بودند که با بالاترین سطح چالش PGNG[452] مورد ارزیابی قرار گرفت. بدون توجه به وضعیت نقل و انتقال[۴۵۳] چندریختیهای COMT Val158Met تاثیر آندی tDCS بر عملکردهای اجرایی قابل تعیین نخواهد بود. در راستای مدل غیر خطی تاثیر L-dopa بر فعالیت دوپامینی[۴۵۴] سطح بالا پلاستیسیته قشر پیش­ پیشانی راهبری شده با COMT Val158Met پیش‌بینی کننده تاثیر آندی tDCS بر انعطاف پذیری شناختی است. ‌بنابرین‏ پیشنهاد می شود که ویژگی‌های ژنتیکی فردی ممکن است در تعدیل اثرات رفتاری تاثیر tDCS نقش داشته باشند. که از دیدگاه درمان و مداخله مبتنی ویژگی‌های شخصی در حیطه تحریک الکتریکی مغز حمایت می‌کند (پلوینیا[۴۵۵] و همکاران، ۲۰۱۲).

 

جمع بندی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت